نویسنده: محمد حامدی
سوال:
با وجود اینکه عمیقاً خواهان تغییر مثبت دینی هستیم، اما غالباً در این راستا موفق نمیشویم. لطفاً بگویید که چرا در بیشتر حالات در این زمینه با شکست مواجه میشویم؟
جواب :
ساختار وجود انسان از دو بخش جسمی و روحی تشکیل شده است. و هر دو بخش مذکور در ابتدای خلقتشان فاقد رشد مطلوب هستند. که در این حالت، سه گونه ویژگی در آنها وجود دارد:
۱. هر کدام از آنها دارای استعدادات مختلف و بینهایت هستند. که این امر بیانگر آمادگیشان برای تربیت و رشد است. لذا قابل تربیت هستند.
۲. هر دو برای رشد استعداداتشان به شدت علاقهمند و نیازمند هستند.
۳. هر کدام برای کسب رشد و کمالشان نیازمند تغذیهی متناسب با حالت وجودیشان هستند. لذا هیچکدام از آنها بدون تغذیه، قادر به رشد و انجام وظایفشان نبوده و نخواهند بود. و ضرورتا بایستی به صورت مداوم و همسان نسبت به تغذیهی لازم و کافی آنها بدون تأخیر اقدام نمود. که در صورت غفلت و فراموشی این کار اساسی، در مورد هر کدام از آنها رشد مطلوب صورت نمیگیرد. به عبارت دیگر هر گاه نسبت به تغذیهی هر کدام از آنها تخلف نمودیم، رشد مذکور متوقف و مختل میشود. و رشد انسان به صورت ناهمگونی در خواهد آمد. یعنی اینکه بخشی از آن که تغذیهی کافی را دریافت نموده رشد میکند و مورد دیگر که از تغذیهی کافی محروم شده از کسب کمال باز میماند. که برای جلوگیری از وقوع چنین امر نامطلوبی لازم است در مورد هر کدام از آنها نظام قسط را رعایت کنیم. و به هرکدام به اندازهی نیازشان امکانات رشد را در اختیارشان قرار دهیم. که در این صورت موفق به رشد کافی و متناسب هر کدام از بخشهای وجودیمان خواهیم بود. در غیر این صورت موفق نخواهیم شد. و با وجود در خواست مصرانه و دعاهای فراوان هرگز خداوند به فریادمان نخواهد رسید. زیرا ایشان چنین مقرر نموده که در روند رشد انسان، در ابتدا بایستی انسان وظیفهی خود (تغذیهی کافی به هر دو بخش جسم و روح) را انجام دهد، سپس خداوند جهت تحقق نتایج کار و رشد مورد نظر رسماً حضور مییابد. در غیر این صورت شکست خواهیم خورد.
بر همگان معلوم است که تغذیهی جسم انسان در مصرف خوراک، مایعات، میوهها و اموری دیگر از این قبیل خلاصه میشود. و به تناسب عرف جوامع مختلف ، در ایام شبانه روز به تناوب در اوقاتی خاص انجام میشود.
اما تغذیهی سالم و مفید روح انسان عبارت است از ایمان و عمل صالح. که روند تحقق آن به قرار زیر است:
۱. در ابتدا روح انسان نیازمند شناخت محتویات دین خداست. به نحوی که شبهات و سوالات انسان برطرف شوند و به جای آن یقین علمی و عقلی جایگزین شود. که این روند تا پایان زندگی انسان تداوم مییابد. زیرا به صورت مداوم شبهات جدید تولید میشوند و لازم است پاسخهای جدید را نیز دریافت نمود. که این کار اساسی را بایستی از طریق تکرار و تمرین علوم دریافتی تا وقوع ملکه و رسوخ آن در درون انسان ادامه داد. در غیر این صورت تحقق این مرحله ناممکن خواهد بود.
۲. سپس معلومات حاصله را به تدریج از ذهن انسان به قلب موجود در روح منتقل نماید. که این کار عظیم تنها از طریق حذف فرامین نفس و شیطان از زندگی انسان و دادن فرمانروایی زندگیش به فهم حاصله ایجاد میشود.
۳. انسان در مرحله ی نهایی به شدت نیازمند تذکر و یادآوری است. زیرا در این حالت ، نفس و شیطان برای حفظ موجودیتشان آخرین تلاشهایشان را خواهند نمود. خصوصاً از ابزار خطرناکی به نام غفلت و فراموشی خداوند و دینش، استفاده میکنند. که مهمترین دافع این عامل ویرانگر ذکر و یادآوری خداوند است. لذا در این مرحله بیشترین نیاز انسان به ذکر است نه آموزش. بر اساس نظر روانشناسان نیاز علمی انسان در حدود ۲۰ درصد است و نیاز روحیش (ذکر و یادآوری) در حدود ۸۰ درصد میباشد. با این وصف متأسفانه غالب مسلمانان چنین میاندیشند که اعظم روند رشد انسان را امور علمی تشکیل میدهد و نیاز انسان به ذکر و یادآدری چندان چشمگیر نیست. و حتی به این توطئهی استعماری معتقدند که تکرار امور دینی قبیح و غیر لازم است. در حالی که بر اساس نظریات روانشناسی بدون حضور تکرار و یادآوری، ملکات حاصل نخواهند شد. و تا زمانی که ملکات تحقق نیابند، رشد انسان صورت نخواهد گرفت.
۴. انسان در مرحلهی نهایی رشدش پس از تحقق مراحل قبلی تکلیف نهایی خود را با نفس و شیطان یکسره میکند و به صورت کامل، فرمانروایی بر زندگیش را از آنها سلب میکند و آن را به خداوند و دینش می سپارد. که در این مرحله حلاوت و شیرینی ایمان حاصل میشود و ایمان انسان تضمین و بیمه میشود.
اشتباه اساسی غالب ما در این است که چنین گمان میکنیم که بدون تغذیهی روحی قادر به اجرای فرامین خداوند و ترک منهیاتش در زندگی مادی و معنوی خویش خواهیم بود. در حالی که این امر بر همگان روشن است که نه جسم و نه روح بدون تغذیهی لازم، کافی و مستمر قادر نخواهند بود وظایف محولهی خداوند را در زندگی انجام دهند.بر این اساس با تغذیهی مداوم و کافی جسم و روح، مشمول توفیقات خداوند در راستای دینداری کامل خواهیم بود. و دیگر در هیچ زمینهای از مراحل رشد مادی و معنوی خویش دچار شکست نخواهیم شد. بنابراین برای کسب سعادت دنیوی و اخروی خویش به شدت نیازمند تذکر و یادآوری دین خداوند از جانب برادران و خواهران ایمانی خویش هستیم.به نحوی که هرگز انجام وظیفهی بندگی خدا بدون همکاری مؤمنین در پروژهی ذکر و یادآوری محتویات دین خداوند ، ممکن نخواهد بود. پس بر ما لازم است که از این استغنای ناروا، پرهیز کنیم و این را بدانیم که در هر حالتی از رشد دینی (پایین یا بالا) باشیم ، به شدت نیازمند تذکر و یادآوری هستیم.
وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ [سوره الذاريات: آیه ۵۵]و اندرز ده که اندرز، مؤمنان را سود میبخشد
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ [سوره التكوير: آیه ۲۷]این جز تذکاری برای جهانیان نیست
ضمناً هم جسم و هم روح انسان در مواردی با عوامل و موانع رشد مواجه میشوند و در بعضی از حالات دچار مرض خواهند شد. و به دنبال آن حتی گاهی دچار مرگ میشوند. که در این گونه موارد بر ما لازم است برای دفع این خطر عظیم به پزشکان جسمی و روحی معتبر مراجعه نماییم و بعد از معاینه بر طبق فرمان ایشان نسخهی دارویی آنها را دقیقاً بکار گیریم تا از این طریق امراض مذکور معالجه شوند و از مرگ حتمی خود را حفظ نماییم.
با این وصف ما با کمال تاسف در بیشتر مراحل زندگی خویش برای رشد خود نه تنها تغذیهی کافی را انجام نمیدهیم، بلکه با انجام گناهان، جسم و روح خویش را مریض و مسموم میکنیم. و با این حال توقع داریم با این چنین روح مریضی قادر به انجام وظایف سنگین عبودیت خداوند در همهی مراحل زندگی خواهیم بود. در حالی که بر اساس قرآن چنین کاری ناممکن است.
وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى [سوره طه: آیه ۱۲۴]و هر که از یاد من روی بگرداند، بیتردید زندگی سختی خواهد داشت و روز رستاخیز نابینا محشورش میکنیم.
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [سوره النحل: آیه ۹۷]هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند _ درحالی که مؤمن باشد _ قطعاً او را با زندگی پاکیزهای حیات حقیقی میبخشیم و مسلما اجرشان را بر پایهی بهترین کاری که میکردند، میدهیم.
در خاتمه لازم دانستیم که اسباب تبدیل معلومات ذهنی به ایمان قلبی را به استحضار عزیزان برسانیم که عبارتند از:
۱. جدیت در ادای عبادات از جمله اینکه قالب ظاهری و روحی عبادات طبق فرمان شریعت باشد
۲. روزه گرفتن در ماه حداقل سه روز
۳. دوری کردن از محرمات با نهایت جدیت
۴. پرهیز از پرخوری در همهی موارد
۵. جدیت در اقامهی نمازهای جماعت در مساجد
۶. قرائت یا گوش دادن به قرآن همراه با تدبر در هر روز و عرضهی زندگی خود بر آن
۷. انجام مطالعات دینی در اوقات فراغت
۸. جدیت در اقامهی امر به معروف و نهی از منکر
۹. قرائت اذکار مأثور در همهی موارد
۱۰. دیدار از انسانهای صادق و مؤمنان متعهد
۱۱. انجام تعهدات دینی درحد وسع خود (عهد با خدا ، عهد باخود، عهد با دیگران)
۱۲. زیارت قبور همراه با تفکر و دعا برای مردگان
۱۳. عیادت از مریضهای لاعلاج
۱۴. محاسبهی نفس در لحظه ی ارتکاب گناه به صورت مستمر و شبانه قبل از خواب
۱۵. مسابقه دادن در خدمت رسانی به انسانها و مخلوقات خداوند و تلاش برای بالا بردن درجهی ایمان
۱۶. محوریت دادن زندگی خود بر چهار کلید اساسی کسب قلوب دیگران (محبت، حرمت، خدمت و مغفرت).
برادر کوچک شما محمد حامدی