نامهای سرگشاده به پیامبر اسلام (ص)
کی بود یا رب که رو در یثرب و بطحا کــــــــنم
گــــه به مکه منزل و گه در مدینه جا کـــــــنم
بر کـــنارم زمزم از دل بر کشــــــــــم یک زمزمه
وز دو چشم خون فشـان آن چشم را دریا کنم
صد هـــزاران دی در این سودا مرا امروز گشت
نیست صـــــــبرم بعد از این کامروز را فردا کنم
یا رسول الله به سوی خود مرا راهــــــــی نما
تا ز فرق سر قدم سازم و زدیده پا کــــــــــــنم
آرزوی جنه المأوی برون کـــــــــــــــــــردم ز دل
جنتم این بس که بر خــــــــــاک درت مأوا کنم
خواهم از سودای پا بوست نهم سر در جهان
یا به پایت سر نهم یا سر دراین ســـــودا کنم
مردم از شوق تو معذورم اگر هر لحـــــــظهای
جامی آسا نامه شوق دگـــــــــــــر انشا کنم
جامی
-ای پیامبر، امروز من بعنوان یکی از شاگردان مکتبت میخواهم گزارشی مختصر از دنیای(1427 هجری قمری و 1385 شمسی ) سال بعد از تو، خدمت شما قرائت کنم:
-ای پیامبر، امروز حاکمان و قدرتمندان مرزی برای خود قایل نیستند، در راه حفظ یونیفرم خود هر آنچه میل و آرزو داشته باشند انجام خواهند داد. در واقع نظامی توتالیتر بر جامعه حاکم است. آنان در راه رسیدن به توسعه هر چه بیشتر دامنهی اقتصادی و سیاسی خویش هر وسیلهای را توجیه میکنند! و در این راستا هزاران و بلکه میلیونها افراد بیگناه را به کام مرگ میفرستند. افتخار بزرگ آنان کشتن هر چه بیشتر افراد است.
-نظام طبقاتی یکی از مهمترین و بارزترین ویژگیهای جامعه است.فساد اخلاقی آنچنان رواج پیدا کرده و عادی شده که حتی پدر با دختر و برادر با خواهر ازدواج میکنند.
زنان(اکثراً) بعنوان کالاهایی در آمدهاند که هر روز با شیوهها و مدهای گوناگون،آنان را به بازار خرید و فروش خواهند آورد.
–آزادی و حقوق بشر مساوی است با خواست و امیال و منافع و مصالح قدرتمندان. در جملهای کوتاه دنیا غرق در فساد و بد اخلاقی و بی بندوباری، ظلم و ستم، تعدی و تجاوز، جنگ و خونریزی است و سایهی تلخناک این وضعیت، دنیا را در اوج تاریکی قرار داده…
-در حقیقت این وضعیت مرا به یاد دوران تلخناک ظهور تو میاندازد، دنیایی که بسان امروز غرق در فساد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی و… بود.
–اما تو نوری تابناک را با خود آوردی، نوری که بدان ظلمت و تاریکی، جهل و نادانی، فساد و بد اخلاقی، ظلم و ستم، جنگ و خونریزی را زدودی.
-آمدی و فریاد برآوردی: ای مردم! جهل و نادانی، جمود و رکود عقلی را زیر پا نهید و به دانش و دانشپژوهی روی آورید: اقرأ باسم ربک الذی خلق…طلب العلم فریضة علی کل مسلم و مسلمة…
و فریاد برآوردی: انسان(بطور عموم) همه مثل دانهی شانهها هستند، هیچ عربی بر عجمی و هیچ سفیدی بر سیاهی برتری ندارد و ملاک برتری تنها و تنها تقوای الهی است و آنهم امری است پوشیده!
–نظام طبقاتی را لغو و مردود قلمداد و آن را در جامعه خویش مسخ کردی. و آنگاه نظام متفاوت نمونه را بنا نهادی و فریاد برآوردی: مسلمان کسی است که آنچه را برای خود میخواهد برای دیگران نیز بخواهد.
-اعلان داشتی: مسلمان نیست کسی که مردم از زبان و دست او در امان نباشند. فریاد برآوردی: هر کس فردی را به ناحق بکشد بسان آن است که تمام مردم را کشته باشد(نفی قتل و کشت و کشتار) و هر کسی فردی را از مرگ نجات دهد همانند آن است که تمام مردم را از مرگ نجات داده باشد.
عدالت را شرط تقوا به حساب آوردی و مردم را موظف به اجرای چنین امری کردی و عطوفت و مهرورزی را در دل یارانت حتی نسبت به جانوران و حیوانات نهادینه کردی و فرمودی: زنی بخاطر حبس کردن گربهای داخل جهنم شد(ترهیب) و مردی بخاطر نجات دادن سگی از تشنگی وارد بهشت شد.(ترغیب) و حکومت دیکتاتوری و توتالیتری را لغو کردی و نظام شورایی یا به تعبیر امروزه دموکراسی را اعلام داشتی و به هر فردی حق تعیین مستقیم سرنوشت را دادی و زنان را به بزرگترین و مهمترین مقام در تاریخ بالا بردی. و کشتن دختران را شدیداً منع کردی و آنها را نصفی از جامعه بشمار آوردی...
– در حلقهی تدریست و در سنگر جهادت یارانی همچون ابوبکر صدیق، سلمان فارسی، جابان کردی، صهیب رومی و… شرکت میکردند.
-در یک جمله دنیای صلح، امن، عدل، برابر و همدرد را از عالم خیال به عالم وجود آوردی و توانستی به آرزو و خواستهای فطرت بشری جامهی عمل بپوشانی.
آری، تو با تحمل آن همه ناراحتیها، گریهها، دربهدریها و نالهها، مهمترین انقلاب تاریخ را با پیام آزادی، امنیت، رفاه، صلح، عدالت، برابری و برادری به وجود آوردی.
اما امروزه سیاهدلان و سنگدلانی جاهل یا متجاهل، شرور و مغروری که میخواهند همچنان توده مردم در بندگی و بردگی آنان باقی بمانند، پا به عرصهی وجود نهاده و در برابر شخصیت بزرگ و سترگ تو یاوهسرایی و یاوهگویی سر میدهند و میخواهند با دستان کوچک خویش و با برداشتن سنگریزهای کوچکتر از آن، بحر عظیم پیام تو را گلآلود کنند!
–ای پیامبر! افسوس و هزار افسوس، امروز بر اثر قرائت نامطلوب و ناسازگار دشمنان، نام تو در لیست تروریستها قرار گرفته! و تو را به عنوان نمادی از جنگ و ظلم و ستم و خونریزی معرفی میکنند.!…
اما در حقیقت تمامی صلحطلبان، آزادیخواهان و مدعیان حقوق بشر، مدیون تلاشها و زحمات بیوقفهی تو و گریهها و نالهها و بیداریها و دربهدریهای ذات مقدس تو هستند. تویی که در برابر جهل و نادانی، ظلم و ستم، فساد و بداخلاقی دلیرانه ایستادی و مردانه به اهداف خود رسیدی و توانستی مهمترین مدینه فاضله را در آن برههی حساس با یاری خدا به وجود آوری و بهشت موعود را در زمین بسازی.
الهـــــــــــــــــــــــــــی!
در سر گریستنی دارم دراز. ندانم که از حسرت گریم یا از ناز
گریستن از حسرت بهره یتیم و گریستن شمع بهره ناز!
از ناز گریستن چون بود؟ این قصهیی است دراز. خواجه عبدالله انصاری
علی عزیزی
منبع : اصلاح وب