اصحابسیره نبوی

ابو ایوب انصاری رضی الله عنه

صحابی گرانقدر ( ابو ایوب انصاری رض ) در سال ۶۷۵ میلادی در نزدیکی قسطنطنیه در حالیکه عمر مبارک ایشان از صد سال گذشته بود به شهادت رسید ، علی رغم خدمات بزرگی که در راه اسلام تقدیم نموده بود باز به بازنشستگی رضایت نداد و به قصد جهاد در راه خدا از منزل خارج شد تا اینکه خداوند عزوجل هم پاداش صحابی بودن و هم شهادت در راه اسلام را نسیب وی گرداند !

که در واقع تفاوت اساسی میان ما و مسلمانان صدر اسلام نیز همین است که آنان کل زندگی خود را وقف اسلام می نمودند ، نه جزئی از آنرا ، خداوند از تقصیراتمان درگذرد !

ابو ایوب ( رض ) از آغازین روزهای اسلام ، زندگی خود را با آن سپری نمود ، وی در بیعت عقبه نخست حضور داشت و در تمامی غزوات ، رسول اکرم ( ص ) را همراهی کرد ، که مایه فخر برای او و غبطه خوردن برای دیگران می باشد ، ولی آن شرافت ویژه ای که نصیب وی گشت و حتی خود اصحاب کرام ( رض ) نیز آرزوی چنین جایگاهی را داشتند این بود که پیامبر اکرم ( ص ) در سفر هجرت پس از تشریف فرمایی به مدینه منوره ، ابتدا در منزل ایشان سکنی گزید و تا به پایان رسیدن ساخت مسجد و منزل شخصی برای آن حضرت همانجا ماند که رسول خدا در آن روز خطاب به او فرمود : ای ابو ایوب ؛ منزلی موقت را برای ما تهیه کن !

ابو ایوب از اقامت رسول خدا ( ص ) در خانه اش بسیار شادمان و خرسند بوده و نسبت به این عنایت بزرگی که خداوند شامل حال وی کرده بود ، او را سپاس می گفت !

منزل ابو ایوب دو طبقه داشت ، حضرت ( ص ) نخست در طبقه پایین اقامت گزیدند ، اما ابو ایوب دوست نداشت که خودش در طبقه بالا باشد و رسول اکرم ( ص ) در طبقه پایین ، لذا از ایشان درخواست کرد آنان در طبقه بالا و خود و خانواده اش در طبقه پایین اقامت نماید ، ولی رسول خدا ( ص ) فرمود : ای ابو ایوب ! برای ما و همراهان ما و کسانیکه به دیدن ما می آیند راحت تر است که در طبقه پایین باشیم !

ابو ایوب می گوید : ما برای رسول اکرم ( ص ) غذای شب درست می کردیم ، وقتی که باقیمانده غذا پیش ما بر می گشت ، من و همسرم کوشش می کردیم جای دست آن حضرت ( ص ) را پیدا کرده ، از آنجا بخوریم ، تا برکت حاصل نماییم !

روزی کوزه آبی شکست ما ترسیدیم که مبادا آب ، به قسمت پاییت بریزد ، فورا من و ام ایوب چادری را که بجای لحاف ما بود و چیز دیگری نداشتیم ، گرفته و آب را خشک کردیم تا قطرات آن به پایین چکه نکند و موجب ناراحتی رسول الله ( ص ) نگردد !

نویسنده : ادهم شرقاوی
مترجم : امید سلیمانی ـــ بانه

از طريق
امید سلیمانی
منبع
sozimihrab
نمایش بیشتر

امید سلیمانی

# استان کردستان- بانه @@ فعال دینی و اجتماعی @@ نویسنده و مترجم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا