انسان در میان موجودات عالم جزو آن دسته از مخلوقاتی قرار میگیرد که برای تحقق ایمان و عمل صالح نیازمند گذشت زمان و تدریج میباشد. و به صورت دفعی و سریع قادر به تطبیق مندرجات دینداری نیست. لذا خداوند در روند رشد انسانها دورانی را به عنوان فرصت تغییر در اختیارشان قرار داده است. با این وصف غالباً افراد بشر در طول تاریخ به صورت علمی با این سنت الهی تعامل ننموده است. که بر این اساس مبلغین دینی در دو دستهی مختلف قرار گرفتهاند:
۱. مبلغین معتدل:
به کسانی که در روند رشد دینی خود و دیگران دچار هرج و مرج ، تعجیل و شتاب زدگی نشده و سنت تدریج را رعایت و فرصت لازم را برای تغییر در اختیار انسانها قرار میدهند، مبلغین معتدل دینی گفته میشوند.
۲. مبلغین تندرو:
به مبلغینی که در زمینهی دینداری خود و دیگران بنای کار را بر هرج و مرج ، تعجیل و شتاب زدگی گذاشته و عملاً با سنت تدریج تعامل درستی را نداشته ، مبلغین تندرو دینی گفته میشوند.
۳. مبلغین سهل انگار :
این گونه افراد برای جلب رضایت مردم در مندرجات وحیانی تصرف نموده و آنها را بر طبق میل مردم تفسیر می کنند.
مسئلهی آسان گیری در دینداری از جملهی مسائلی است که از دیر باز مورد عنایت بشر بوده و در دنیای معاصر نیز به شدت از جانب انسانها حمایت میشود. و به عنوان معیاری موفق برای مبلغین دینی محسوب میشود. اما چیزی که مایهی تأسف کارشناسان تربیتی منصف بوده این است که این واژه غالباً بدون دقت در محتوایش به صورت مستمر در محافل دینی بکار برده میشود. که این خود موجب کج فهمی در میان مسلمانان شده است. لذا در اینجا لازم است به صورت خلاصه به انواع آسانگیری اشاره شود.
انواع آسان گیری:
۱. آسانگیری ممدوح:
هر گاه در زمینهی رشد دینی انسانها اولویتها تعیین و برنامهی مورد نظر از امور آسان شروع و به تدریج به مراحل بالاتر هدایت و برای تحقق برنامههای تربیتی و حذف رذایل ، فرصت کافی را برای تغییر در اختیار انسان مسلمان قرار داد، آسان گیری مورد رضایت خداوند را انجام دادهایم. نکتهی بارز در این مورد این است که مبلغین دینی برای جلب توجه انسانها به حوزهی دینداری قالب و محتوای متون دینی را بر مبنای خواستهی انسانها تفسیر و تغییر نمیدهند. اما به خاطر آسانگیری بر انسانها تنها در این مورد به تعیین اولویتها و مرحلهبندی روند تغییر میپردازند.
۲. آسانگیری مذموم:
هر گاه مبلغین دینی برای جلب توجه دیگران به حوزهی دینداری بنای کار را بر خواستهی انسانها قرار داده و قالب و محتوای امور دینی را بر مبنای میل آنها تغییر دادند، دچار آسانگیری مذموم و مخالف با فرمان خداوند شدهاند. نکتهی بارز در این حالت این است که هم قالب و محتوای دین بر مبنای میل انسانها تغییر و تفسیر میشود و هم به جای رعایت سنت تدریج مردم را به مسئلهی ناروای تدارج سوق میدهند. که در مسئلهی تدارج هیچ گونه تلاشی برای تحقق تغییر دینی صورت نمیگیرد و تنها در زیر سایهی مسئلهی ناروای تدارج ، خود و انسانهای دیگر را فریب میدهند.
در اینجا لازم است که به بعضی از قواعد قرآنی مربوطه اشاره شود:
۱. خداوند با وجود توانایی مطلقش چنین حکیمانه دانست که جهان آفرینش را در شش مرحله زمان طولانی خلق نماید.
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّـهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَكَ اللَّـهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ [اعراف ۵۴]پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید، سپس بر تخت (مرکز فرماندهی جهان) چیره شد (و به ادارهی جهان هستی پرداخت). با (پردهی تاریک) شب، روز را میپوشاند و شب شتابان به دنبال روز روان است. خورشید و ماه و ستارگان را بیافریده است و جملگی مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشید که تنها او میآفریند و تنها او فرمان میدهد. بزرگوار و جاویدان و دارای خیرات فراوان، خداوندی است که پروردگار جهانیان است.
۲. آفرینش انسان نیز در مراحل مختلفی انجام شده و به تدریج به رشد و کمال مطلوب خویش میرسد.
يا أَيُّهَا النّاسُ إِن كُنتُم في رَيبٍ مِنَ البَعثِ فَإِنّا خَلَقناكُم مِن تُرابٍ ثُمَّ مِن نُطفَةٍ ثُمَّ مِن عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُضغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُم ۚ وَنُقِرُّ فِي الأَرحامِ ما نَشاءُ إِلىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخرِجُكُم طِفلًا ثُمَّ لِتَبلُغوا أَشُدَّكُم ۖ وَمِنكُم مَن يُتَوَفّىٰ وَمِنكُم مَن يُرَدُّ إِلىٰ أَرذَلِ العُمُرِ لِكَيلا يَعلَمَ مِن بَعدِ عِلمٍ شَيئًا ۚ وَتَرَى الأَرضَ هامِدَةً فَإِذا أَنزَلنا عَلَيهَا الماءَ اهتَزَّت وَرَبَت وَأَنبَتَت مِن كُلِّ زَوجٍ بَهيجٍ [حج ۵]ای مردم! اگر دربارهی رستاخیز (مردگان و زندگانی دوبارهی ایشان) تردید دارید، (بدین نکته توجّه کنید تا به گوشهای از قدرت الهی پی ببرید و به خود آئید:) ما شما را از خاک میآفرینیم، سپس (این خاک پیش پا افتاده را) به نطفه، و بعد (نطفه، این پدیدهی اسرارآمیز فراهم آمده از اِسْپِرم مرد و اُووِل زن را) به خون بسته (ی زالو مانند)، و پس از آن (این خون بسته را به چیزی شبیه) به یک قطعه گوشت (جویده شده) در میآوریم که برخی (کامل و تامّ الخلقه و) بسامان، و برخی (ناتمام و ناقصالخلقه و) نابسامان است. (همهی اینها) بدین خاطر است که برای شما روشن سازیم (که ما بر آفرینش و تغییر و تبدیل و هرگونه کاری، از جمله زندگی دوباره بخشیدن توانائیم). ما جنینهائی را که بخواهیم تا زمان خود در رحمها نگاه میداریم و آن گاه شما را به صورت کودک (پسر یا دختر، از شکم مادران) بیرون میآوریم، سپس (شما را تحت نظارت و رعایت خود میپائیم) تا به رشد جسمانی و عقلانی خود میرسید. برخی از شما (در این میان) میمیرند و بعضی از شما به نهایت عمر و غایت پیری میرسند. تا بدانجا که چیزی از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت (و دانستههای خویش را فراموش کرده و از یاد میبرند، و درست همانند یک کودک میشوند. دلیل دیگری بر قدرت خدا در همهچیز، به ویژه دربارهی مسألهی رستاخیز، این است که ای انسان در فصل زمستان) تو زمین را خشک و خاموش میبینی، امّا هنگامی که (فصل بهار در میرسد و) بر آن آب میبارانیم، حرکت و جنبش بدان میافتد و رشد و نمو میکند و انواع گیاهان زیبا و شادیبخش را میرویاند.
۳. وحی الهی نیز به تدریج بر پیامبران نازل شده و ایشان نیز به تدریج آن را به انسانها ابلاغ میکنند.
وَقالَ الَّذينَ كَفَروا لَولا نُزِّلَ عَلَيهِ القُرآنُ جُملَةً واحِدَةً ۚ كَذٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ ۖ وَرَتَّلناهُ تَرتيلًا [فرقان ۳۲]کافران میگویند: چرا قرآن بر او یکجا نازل نمیشود؟ (و چرا آیات آن تدریجاً و با فواصل مختلف زمانی نازل میگردد؟). همین گونه (ما قرآن را به صورت آیات جداگانه و بخشبخش میفرستیم) تا دل تو را (با اُنس بدان و حفظ آن) پابرجا و استوار بداریم، و آن را قسمت به قسمت و آرام آرام (توسّط جبریل، بر تو) فرو میخوانیم (تا آن را با دقّت بیاموزی و کمکم به خاطر سپاری).
۴. پیامبران و مبلغین دینی حق ندارند در زمینهی دینداری بر انسانها فشار وارد نمایند.
نَحنُ أَعلَمُ بِما يَقولونَ ۖ وَما أَنتَ عَلَيهِم بِجَبّارٍ ۖ فَذَكِّر بِالقُرآنِ مَن يَخافُ وَعيدِ[ق ۴۵]ما از آنچه (دربارهی رسالت تو) میگویند، آگاهتر (از هر کس دیگری) هستیم. تو مأمور نیستی که آنان را وادار (به ایمان) کنی (و با قهر و اجبار به سوی اسلام بکشانی). چون چنین است، کسانی را به وسیلهی قرآن پند و اندرز بده که از بیم دادن و تهدید کردن من میترسند.
لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ [غاشیه ۲۲]تو بر آنان چیره و مسلّط نیستی (تا ایشان را به ایمان واداری).
وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ مَا أَشْرَكُوا ۗ وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ [انعام ۱۰۷]اگر خدا میخواست (که او را به یگانگی بپرستند، ایشان را با قدرت و قوّت خویش وادار به این کار میکرد و از خود اختیاری نمیداشتند، و هرگز) شرک نمیورزیدند (ولیکن آنان را به خود واگذاشته است تا به اختیار نه به اجبار راه یزدان یا راه شیطان را در پیش گیرند) و ما تو را مراقب (اعمال و مسؤول افعال) ایشان نکردهایم و ما تو را مکلّف نساختهایم که احوال آنان را اصلاح و امور ایشان را روبراه سازی.
۵. کار پیامبران و مبلغین دینی در بلاغ مبین دینی به انسانها خلاصه میشود.
قُل أَطيعُوا اللَّهَ وَأَطيعُوا الرَّسولَ ۖ فَإِن تَوَلَّوا فَإِنَّما عَلَيهِ ما حُمِّلَ وَعَلَيكُم ما حُمِّلتُم ۖ وَإِن تُطيعوهُ تَهتَدوا ۚ وَما عَلَى الرَّسولِ إِلَّا البَلاغُ المُبينُ [نور ۵۴]بگو: از خدا و از پیغمبر اطاعت کنید (اطاعت صادقانهای که اعمالتان بیانگر آن باشد). اگر سرپیچی کردید و رویگردان شدید، بر او (که محمّد و پیغمبر خدا است) انجام چیزی واجب است که بر دوش وی نهاده شده است (و آن تبلیغ رسالت است و از عهدهاش هم برآمده است و کار خود را کرده است) و بر شما هم انجام چیزی واجب است که بر دوش شما نهاده شده است (که اطاعت صادقانه و عبادات مخلصانه است) امّا اگر از او اطاعت کنید هدایت خواهید یافت (و به خیر و سعادت جهان نائل میگردید. در هر حال) بر پیغمبر چیزی جز ابلاغ روشن و تبلیغ آشکار نیست (و به وظیفهی خود هم عمل کرده است).
۶. خداوند، به پیامبران فرمان داده که در هنگام ابلاغ دین به انسانها و تطبیق عملی آن صبور باشند. زیرا این کار عظیم، نیازمند زمان لازم میباشد.
فَاصبِر كَما صَبَرَ أُولُو العَزمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَستَعجِل لَهُم ۚ كَأَنَّهُم يَومَ يَرَونَ ما يوعَدونَ لَم يَلبَثوا إِلّا ساعَةً مِن نَهارٍ ۚ بَلاغٌ ۚ فَهَل يُهلَكُ إِلَّا القَومُ الفاسِقونَ [احقاف ۳۵]پس (در برابر اذیّت و آزار کافران) شکیبائی کن، آن گونه که پیغمبران أُولُواالعزم (در سختیها) شکیبائی کردهاند، و برای (عذاب) آنان شتاب مکن. روزی که ایشان چیزی را مشاهده میکنند که بدیشان وعده داده میشد، انگار که آنان مدّتی از یک روز در دنیا ماندهاند (و زندگی کردهاند. این قرآن) ابلاغ است و بسنده است. مگر جز مردمان گناهکار و سرکش از اطاعت خدا، هلاک میگردند؟!
۷. خداوند در زمینهی تطبیق دینداری از انسانها این را خواسته که همهی توانشان را در این زمینه بکار گیرند. گر چه خداوند این را نیز میداند که تربیت دینی زمانی طولانی را به خود اختصاص میدهد. لذا تنها چیزی که خداوند از آن ناراضی بوده این است که کم کاری و تنبلی را به عنوان آسان گیری تلقی نماییم.
برادر کوچک شما محمد حامدی