اخلاق و تزکیهدعوت اسلامی

بدترین شخص قبیله!

بدترین شخص قبیله!

ترجمه: رسول رسولی کیا

همه سخنان او حکمت است و هر واکنش وی درسی است برای ما و هر لحظه از زندگی او باید با جوهر طلا روی ورق های نقره نوشته شود، او مردی است که فقط یک نسخه در تاریخ بشر دارد و این خود یک حکمت دیگر، یک درس دیگر و یک لحظه است که باید یادداشت شود!

 سَمِعْتُ ابْنَ الْمُنْكَدِرِ سَمِعَ عُرْوَةَ بْنَ الزُّبَيْرِ أَنَّ عَائِشَةَ – رضى الله عنها – أَخْبَرَتْهُ قَالَتِ اسْتَأْذَنَ رَجُلٌ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ «ائْذَنُوا لَهُ بِئْسَ، أَخُو الْعَشِيرَةِ أَوِ ابْنُ الْعَشِيرَةِ». فَلَمَّا دَخَلَ أَلاَنَ لَهُ الْكَلاَمَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ قُلْتَ الَّذِى قُلْتَ، ثُمَّ أَلَنْتَ لَهُ الْكَلاَمَ قَالَ «أَىْ عَائِشَةُ، إِنَّ شَرَّ النَّاسِ مَنْ تَرَكَهُ النَّاسُ – أَوْ وَدَعَهُ النَّاسُ – اتِّقَاءَ فُحْشِهِ».

عايشه روايت کرده است که شخصی خواست به حضور رسول خدا صلی الله عایه و سلم وارد شود؛ فرمود: به او اجازه دهيد که او از قوم و عشيره بدي است؛ اما وقتی وارد شد به نرمی با وي صحبت کرد! گفتم: اي رسول خدا؛ آن گونه وی معرفی نمودی و اکنون اينگونه با او سخن گفتيد؟ فرمود: ای عایشه! بدترين مردم کسی است که مردم او را به خاطر پرهيز از زبان او، ترک کنند.

این یک درس آشکاری است در باب مدارا !البته ساده لوحان، مدارا را با ریا یکی می دانند و این  یک خلطی زشت و فهم عقیمی است برای ادبیات تعامل با مردم!

رفتارهای مشابهی وجود دارد که ممکن است در نگاه اول یکسان به نظر برسد اما اگر با دقت به آن بیندیشیم، برای ما مشخص می شود که بین این دو رفتار، تفاوت فراوان است! و میان آن دو موی باریکی وجود دارد که شانس با هر کس همراه باشد و آن را ببیند در واقع زندگی را فهمیده است!

کسی که میان مدارا و دورویی خلط کند مانند کسی است که خسیس و اقتصاد دان را با هم یکی بداند! گاهی شرایطی  ممکن است مانع شما شود تا به ستمگر بگویی ستمگر و این مدارست ولی نفاق این است که برای ستمی که مرتکب می شود کف بزنی! نگفتن حق به معنای پذیرفتن باطل نیست، پذیرفتن باطل این است که برای آن کف بزنی و به او دستمریزاد بگویی! اگر چه اصل بر این است که حق باید بر زبان رانده شود ولی خداوند به شرایط بندگان داناتر است!

از همه این ها مهم تر این است که تو بدترین فرد قبیله نباشی!

اینکه پدر و مادرت با تو مدارا کنند و از بیم بد زبانی و تند مزاجی و بی ادبی تو، به گزینش واژگان بپردازند!

اینکه همسرت از ترس ضرب و شتم، با تو مدارا کند!

و اینکه فرزندانت از ترس بد خلقی، با تو خجولانه رفتار کنند!

اینکه همسایه ات بخاطر اینکه تو را همچون بمب ساعتی که نمی دانند کی به رویشان منفجر می شود با تو مدارا نماید!

اینکه همکارانت از بیم این که تو موذی و شرور هستی با تو کنار بیایند!

اینکه هم نشینانت از ترس اینکه مبادا سخنی بر زبان برانند و تو آن را بین مردم پخش کنی و به نمامی بپردازی با تو مدارا کنند!

بدان که تو بدترین شخص قبیله ای!

وقتی پدر و مادرت به راحتی با تو سخن می گویند، همسرت با اطمینان با تو به گفتگو می پردازد، فرزندانت بدون نگرانی با تو بحث می کنند و همسایه ات رو در رو با تو سخن می گوید و همکارانت به سادگی با تو می نشینند، بدان که تو انسان بزرگواری هستی!

همه این واکنش ها از این نشات می گیرد که اخلاق تو را نیک می دانند! فردی که از او می ترسند معمولاً بد اخلاق می باشد! روایت شده که روزی خلیفه مامون عباسی در حالی که بزرگان و اشراف شهر پیرامونش بودند غلامش را صدا کرد، ولی او پاسخ نداد! برای بار دوم او را صدا کرد باز هم پاسخ نداد و در سومین بار از اتاق خارج شد و گفت: این کاخ چیست؟ هر وقت من از تو غایب می شوم، تو صدا می کنی  پسر ، پسر!مأمون ریش خود را گرفت و سکوت کرد! حاضران از ترس اینکه گردن او را بزند و خون آلود شوند صورت خود را پوشاندند! ولی سرش را بلند کرد و گفت: شاهان اگر خوش اخلاق باشند بردگانشان کج خلق می شوند و اگر بد اخلاق باشند بردگانشان خوش خلق می شوند و من بدخلقی ام را با خوش خلقی برده ام عوض نمی کنم!

نویسنده: ادهم شرقاوی

از طريق
رسول رسولی کیا
منبع
https://sozimihrab.org/
نمایش بیشتر

رسول رسولی کیا

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : دبیر آموزش و پرورش

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا