اصول

 توحید و اقسام آن

 توحید: یعنی یکی کردن و یگانه گردانیدن خداوند

٭ بخش اول: توحید در ذات خدا
توحید در ذات خدا: یعنی اینکه خالق هستی فقط ذات پاک خداست و در خلق و مدیریت آن، همتایی ندارد.
استدلال بر این موضوع می توان به دلیل التمانع فلاسفه اشاره نمود:
آنها می گویند: اگر برای جهان دو خدایی را تصورکرد، یا اینکه یکی از آن دو، قدرتش بیشتر و دیگری کم تر است؛ که در این صورت معلوم است که قدرتِ بیستر خداست و قدرتِ کمتر، مخلوق می باشد.
٭ تصور دوم
اینکه قدرت دو خدا مساوی باشد. در این صورت به هنگام تنازع باید بپذیریم که در یک وقت اجتماع دو ضد با هم امکان دارد، بەعنوان مثال: یه شخصی در وقتی مشخص هم بمیرد و هم نمیرد؛ یا اینکه در و وقت مشخص هم باران ببارد و هم نبارد، پذیرش اینها محال است. زیرا در نظر عقلا اجتماع دو ضد ممکن نیست؛ درنتیجه وجود دو خدا با یک قدرت مساوی هم محال است.
نظمی که در جهان هستی مشاهده می شود، دلیلی قاطع بر وحدانیت ذات خداست.
در اشاره به این موضوع و اثبات وحدانیت خدا، قرآن می فرماید:
اگر در این دو (آسمان و زمین) خدایانی جز «الله» بود، مسلماً هر دو ( آسمان و زمین) تباه می شدند (و نظام هستی به هم می خورد) پس منزه است خداوند، پروردگار عرش، از آنچه آنها توصیف می کنند./آیه ۲۲ سوره الانبیاء. همچنین قرآن می فرماید: خداوند هرگز فرزندی بر نگزیده است و هیچ معبود (دیگری) با او نیست، (اگر چنین بود) آنگاه هر معبودی آنچه را که آفریده بود؛ می برد، و مسلماً بعضی بر بعضی دیگر برتری می جستند، خداوند منزه (و پاک) است از آنچه که آنها توصیف می کنند./آیه ۹۱سوره المؤمنون.
متکلمان از این دو آیه، دلیلی را استنباط نمودەاند، که آن را دلیل التمانع نام نهادەاند.
٭ بخش دوم: توحید در صفات و اسماء.
بدین معنی که خداوند در اسماء و صفات همتایی ندارد، برای پرهیز از اطاله سخن فقط به توضیح دو صفت [رحمان و غضب] می پردازیم.
صفت رحمان، به این معنی که هیج رحم و مهربانی، همتای مهربانی خدا نیست. برای توضیح این مطلب می توان به این حدیث اشاره نمود که بخاری آن را نقل فرمودە است:
“روزی بچه گم شده ای را خدمت رسول اکرم ( صلی الله علیه وسلم) بردند، در آن هنگام چشمش به زنی افتاد که خیلی پریشان و غمگین، دنبال پاره جگر و فرزند دلبند گم شدەاش می گردد؛ وقتی چشمش به فرزندش می افتد که پیش رسول خداست و آن را تحویل می گیرد، از روی محبت و مهربانی به آغوش می گیرد و به آن شیر میدهد، رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) که همراه برخی از یاران به این صحنه نگاه می کردند، می فرماید:
آیا گمان می کنید که این مادر فرزندش را در آتش بیندازد؟ اصحاب فرمودند: خیر ای رسول خدا، بعد فرمود: مهربانیِ خدا نسبت به بندگانش، با محبت و مهربانی این مادر نسبت به فرزندش قابل مقایسه نیست./رواەالبخاری
این حدیث، بی همتاییِ خدا در صفات خدا را اشاره می کند.
صفت دوم بەعنوان نمونه، صفت خشم و غضب است که خداوند در آن هم، همتایی ندارد.
بەعنوان مثال می توان به خشم خدا نسبت به قارون اشاره نمود،
قرآن می فرماید: /آیات‌‌‌‌‌۷۹٫۸۰٫۸۱ سورە قصص.
٭ بخش سوم: توحید در عبادات.
وظیفه ما بندگان بە نسبت خدا، ‘عبادت و بندگی’ است، که این مقام برای انسان ‘شرف و بزرگی’ است.
خداوند سبحان می فرماید:
و جن و انس را نیافریدەام مگر برای اینکه مرا عبادت کنند./آیه ۵۶ سوره الطّور.
لازم و ضروری است که بنده در این وظیفه برای ‌خدا شریکی قائل نباشد و هرکار نیکی‌ که انجام می دهد، خالصا برای خداباشد و هیچ یک از اهداف دنیوی را همچون رسیدن بە مقام و ثروت و مال اندوزی و… را مد نظر نداشته باشد.
در غیر اینصورت، اگرشخصی هدفی غیر از رضایت و قربت خداوند در انجام عبادات و بندگی در دل داشته باشد، مرتکب گناه بزرگ ‘ریاء’ شده، که بخشی از شرک است.
خداوند در این زمینه می فرماید:
بگو: «بی گمان نمازم, وعبادت (وقربانی) من, وزندگی ومرگ من, همه برای خداوند پروردگار جهانیان است. شریکی برای او نیست, و به این مأمور شده ام, و من نخستین مسلمانم»./آیات ۱۶۱و۱۶۲ سوره الانعام.
در دعا و نیایش فقط متوجه خدا باشیم و آیه (مرا بخواهید جواب شما را خواهم داد) /۶۰غافر

بخش چهارم:
٭ توحید در اسباب.
قانون خدا در هستی اینست که طبق اسباب و مسببات جهان اداره میشود و باید در این مورد، موحدان معتقد باشند که هرسببی بدون اذن و اجازه خدا تأثیری نخواهد داشت، شواهد دالّ بر این مطلب اینست که، چاقویی که قرار بود اسماعیل را (علیه السلام) ذبح کند، از کار افتاد و نبرید، دریایی که قرار بود یونس را (علیه السلام ) غرق کند، غرق نکرد و آتشی که ابراهیم را (علیه السلام) نسوزاند، اینها همگی گواه براین هستند که تأثیراسباب در دست خداست.
قرآن در این زمینه می فرماید:
(همان) کسی که مرا آفرید، پس او مرا هدایت می کند و کسی که او به من غذای می دهد و سیراب می نماید.
و هنگامی که بیمار شوم پس او مرا شفا می دهد و کسی که مرا می میراند؛ سپس زنده می کند و کسی که امیدوارم گناهانم را در روز جزا برایم ببخشد./ آیات ۷۸ الی ۸۲سور الشعراء

٭ بخش پنجم: توحید در محبت.
ما در دنیا خیلی چیزها را دوست داریم که محبوب ما می باشند و به آنها علاقه مندیم، ولی توحید این است که محبت خدا و رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) و تلاش در راه آن را بر هر چیزی ارج بنهیم؛ تازە این هم تنها در حد حرف و ادعا نباشد. چون شخصی که ادعای محبت خدا را داشته باشد اما بخاطر کارهایش نماز را ترک کند، یا اینکه نتواند زکات مالش را پرداخت کند و…پس این محبت واقعی نیست.
وقتی در محبت خدا صادق است که اعمال مربوط به رضایت الله را در اولویت کار خود قرار دهد.
قرآن در این مورد می فرماید:
بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و خویشاوندانتان و اموالی که به دست آورده اید، و تجارتی که از رکود آن می ترسید و خانه هایی که بدان دلخوش هستید؛ در نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه او محبوبتر است، پس منتظر باشید تا خداوند فرمان (عذاب) خویش را بیاورد، و خداوند گروه نافرمان را هدایت نمی کند». /آیه ۲۴ سوره التوبه.
کسی که ادعای توحید در محبت دارد، باید در مسیر رضایت خدا و دعوت در راه او (جل جلاله) عاشقانه گام بردارد و در این راه آمادگی تحمل مشقتها را داشته باشد و عالمانه،عاقلانه،حکیمانه و شجاعانه راه را ادامه دهد.

٭ بخش ششم: توحید در تشریع و قانون گذاری.
مسلّم است که انسان بدون قانون نمی تواند زندگی کند و برای پرهیز از هر٘ج و مر٘ج، وجود قوانین برای زندگی لازم و ضروری می باشند، اما چه کسی حق قانون گذاری را دارد؟ در جواب می توان گفت: کسی حق قانون گذاری را دارد که علم مطلق و کافی نسبت به سه زمان حال،گذشته و آیندەی انسان را داشته باشد، تا قانونی که تصویب می کند کافی و شامل و کامل و بدور از هر گونه عیب و نقصی باشد و برای همه زمانها قابل استفاده باشد.
معلوم است که انسان در این زمینه علم مطلق ندارد و معلومات وی نسبی است، و همچنین با توجه به اینکه دارای عواطف و غرائز نفسانی است، هر قانونی که ساختە دست بشر باشد، حتما ناقص است؛ تنها ذاتی که علم مطلق دارد و بدور از غرائز نفسانیست، فقط اللە تعالی است. فلذا حق قانون گذاری و تشریع مال اوست، سِرِّ اینکه قوانین خدا کامل و بری از هر عیب و نقصی است، همین است که اشاره شد. در قوانین الهی نواقصات مشاهده نمی شود، زیرا وقتی هیچ دانشمندی نمی تواند در قوانین حاکم بر طبیعت اعتراض کند، در قوانین تشریع هم کسی نمی تواند اعتراضی داشته باشد. خداوند می فرماید:
(آن) کس که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید, در آفرینش (خدای) رحمان هیچ خلل و بی نظمی نمی بینی, باز چشم بگردان, آیا نقصانی (وشکافی) می بینی؟ /آیه ۳ سوره الملک و اگر هم برخی اعتراض داشته باشند از اصل مطلب حالی نیستند و عیب از خود آنهاست. چنانچه شاعر می فرماید:
اسلام به ذات خود ندارد عیبی
هر عیبی که دارد ز مسلمانی ماست.
قرآن می فرماید:
بگویید: « ما به خدا ایمان آوردیم، و به آنچه بر ما نازل شده، و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل، و اسحاق و یعقوب و نوادگان یعقوب نازل گردید، و به آنچه که به موسی و عیسی داده شده، و به آنچه که پیامبران (دیگر) از طرف پروردگارشان داده شده است، و در میان هیچ یک از آنها جدایی نمی اندازیم و ما تسلیم خدا هستیم».
/ آیه ۱۳۶سوره البقره
امیدوارم که در همەی زمینه های بیان شده، اعم از: توحید در ذات و صفات و اسماء خدا، در عبادات و اسباب، و نیز توحید در محبت و قانون گذاری، موحّد باشیم. انشاءالله
موحد چه در پایش ریزن زرش
چه شمشیری هندی نهند برسرش
امید و هراسش نباشد زکس
بر این است مبنای توحید و بس.

 

تهیه کننده: حسن علی پور – دانشجوی دکترای ادبیات عرب – مهاباد

نمایش بیشتر

حسن علی پور

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - مهاباد @ شغل : امام جماعت مسجد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا