الحمد لله رب العالمین والصلاه والسلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین سیدنا محمد و علی آله و اصحابه اجمعین.
دین اسلام آیینی کامل و بدون نقص است که خداوند برای سعادت همه انسانها توسط آخرین پیامبر خود حضرت محمد صلی الله علیه وسلم به عنوان آیین کامل آسمانی برگزید و فرستاد تا ما انسانها با تمسک به آن خوشبختی دنیا و آخرت را کسب نماییم. در دین مبین اسلام حکم هر مسأله – اعم از کوچک و بزرگ – بیان شده است و خداوند و پیامبرش صلی الله علیه و سلم و با الهام از وحی آسمانی حکم هر چیزی را بیان داشته اند و انسان ها را در هیچ مسأله ای بلاتکلیف و سر درگم قرار نداده اند.
یکی از مسائل بسیار مهم که مورد نظر این تحقیق میباشد، حکم سخن گفتن مردان با زنان بیگانه و گوش فرا دادن به صدای زنان اعم از آواز و غیر آن می باشد که در کلام الهی و سخنان گوهر بار پیامبرش به طور واضح و روشن بیان گردیده است. امید است مورد استفاده عموم خوانندگان قرار گیرد.
مردها به سبب غریزه شهوت به زنان میل و رغبت دارند. وقتی زن با صدای دلکش و زیبا سخن بگوید فتنه بیشتر می شود، از این رو خداوند به مؤمنان فرمان داده که اگر چیزی از زنها خواستند از پشت پرده بخواهند و می فرماید: ((و إذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ و قلوبِهِنَّ) [الأحزاب: ۵۳] «و چون از زنان [پیامبر] چیزى خواستید از پشت پرده از آنان بخواهید این براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاکیزه تر است» خداوند زنان را از سخنان نرم و جذاب با مردان نهی کرده است تا بیماردلان به آنها طمع نورزند.
چنان که می فرماید: ((ینساءَالنَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مذرضٌ)) [الأحزاب: ۳۲] «اى همسران پیامبر شما (در فضل و شرف) مانند هیچ یک از زنان [دیگر] نیستید اگر می خواهید پرهیزگار باشید، پس به ناز سخن مگویید که بیمار دلان چشم طمع به شما بدوزند»
بنابراین زمانی که مؤمنان در اوج قوت ایمانی بودهاند وضع اینگونه بوده است، در مورد این زمان که ایمان و تمسک به دین ضعیف شده چه فکر میکنید؟! از این رو زن باید از اختلاط با مردان بیگانه و سخن گفتن با آن ها را به حداقل برساند و اگر ضرورت بود با لهجه نرم و نازک و چرب و شیرین با آن ها حرف نزند.
با این توضیح مشخص میشود که صدای زن عورت نیست و صدایی که همراه با نرمی و جذابیت نباشد عورت نیست، چون زنان با پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ حرف میزدند و از ایشان مسائل دینی را میپرسیدند، و همچنین زنان با صحابه سخن میگفتند.[i]
پیامبر اسلام صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ نیز با زنان سخن میگفت، اما باید دانست سخن گفتن با زن بیگانه بدون ضرورت از روی هوی و هوس در هیچ یک از مذاهب اسلامی جایز نیست، اگر پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ هم با زنی سخن گفته باشد، جهت تعلیم و در حالت ضروری بوده است و هیچ وقت پیامبر اسلام با زنی بیگانه خلوت نمیکرد و از روی هوی و هوس با او سخن نمیگفت.
أبو هریره – رضی الله عنه – روایت میکند که زنانى نزد رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ آمدند و گفتند: «یا رسول الله ما نقدر علیک فی مجلسک من الرجال، فواعدنا منک یوماً نأتیک، فقال: موعدکن بیت فلان، وأتاهن فی ذلک الیوم ولذلک الموعد قال: فکان مما قال لهن یعنی ما من امرأه تقدم ثلاثاً من الولد تحتسبهن إلاَّ دخلت الجنه، فقالت امرأه منهن: أو اثنان قال: أو اثنان»[ii].
اى رسول خدا نمیتوانیم در مجالس مردان شرکت کنیم، پس براى ما یک روز وعده بگذار تا در آن روز نزد تو بیاییم (براى کلاس درس)، رسول اللهصَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ در جواب فرمودند: «وعده شما در خانه فلانى» پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ در همان روز در موعد گذاشته شده، آمد و از آنچه به زنان گفته بود این حدیث بود: «هیچ زنى نیست که سه فرزند خود را از دست دهد و اجر و پاداش را از خدا بخواهد، مگر اینکه به بهشت وارد میشود»، زنى گفت: اگر دو فرزند باشد؟! فرمودند: «اگر هم دو فرزند باشد.»
أسماء بنت أبی بکر – رضی الله عنه – روایت میکند که رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ بر جمعى از زنان که در مسجد نشسته بودند عبور کرد و با دست خود بطرف آنان اشاره به سلام نمود، و فرمود: «إِیَّاکُنَّ وَکُفْرَانَ الْمُنَعَّمِینَ، إِیَّاکُنَّ وَکُفْرَانَ الْمُنَعَّمِینَ» قَالَتْ إِحْدَاهُنَّ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَعُوذُ بِاللَّهِ یَا نَبِیَّ اللَّهِ مِنْ کُفْرَانِ نِعَمِ اللَّهِ، قَالَ: «بَلَى، إِنَّ إِحْدَاکُنَّ تَطُولُ أَیْمَتُهَا، وَیَطُولُ تَعْنِیسُهَا، ثُمَّ یُزَوِّجُهَا اللَّهُ الْبَعْلَ، وَیُفِیدُهَا الْوَلَدَ، وَقُرَّهَ الْعَیْنِ، ثُمَّ تَغْضَبُ الْغَضْبَهَ، فَتُقْسِمُ بِاللَّهِ مَا رَأَتْ مِنْهُ سَاعَهً خَیْرًا قَطُّ، فَذَلِکَ مِنْ کُفْرَانِ نِعَمِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَذَلِکَ مِنْ کُفْرَانِ الْمُنَعَّمِینَ» [iii].
بر حذر باشید از این که بر نعمت خدا کافر شوید، و آن را دو بار تکرار نمود. یکی از زنان گفت: ای رسول خدا! از کفران و ناسپاسی نعمتهای خدا، به خدا پناه میبریم [ما چگونه در مقابل نعمتهای خدا ناسپاس باشیم؟] پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ فرمود: «آری زمان بیوگی یکی از شما طولانی میشود، سپس خداوند او را در ازدواج مردی در میآورد، و او را فرزند و مایهی چشم روشنی میدهد سپس [اگر روزی] عصبانی شود، قسم میخورد که یک ساعت از این شوهر خیری ندیده است، این است کفران نعمت خداوند.
با توجه به این احادیث سخن گفتن با زنان در مواقع ضروری و نیاز جایز است و هیچ منع شرعی ندارد.
اما خلوت کردن با زنی نامحرم که منجر به سخن گفتن با یکدیگر میشود جایز نیست و پیامبرصَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ از آن نهی فرموده است. در حدیث صحیحی به روایت امام بخاری۵۲۳۲ چنین آمد ه است: «إِیَّاکُمْ وَالدُّخُولَ عَلَى النِّسَاءِ؛ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ: یَا رَسُولَ اللَّهِ .. أَفَرَأَیْتَ الْحَمْوَ؟ قَالَ: الْحَمْوُ الْمَوْتُ» «از وارد شدن بر زنها بپرهیزید»، آنگاه مردی از انصار گفت: ای رسول خدا، خویشاوند شوهر چطور است؟ پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ فرمود: «خویشاوند شوهر مانند مرگ است» یعنی به شدت از تنها شدن خویشاوندان شوهر با زن بر حذر داشت.[iv]
صدای زن
حکم تماس تلفنی بین دو نفری که باهم نامزد هستند
س: آیا دونفر که باهم نامزد هستند میتوانند تلفنی باهم صحبت کنند؟
ج: مکالمهی تلفنی با نامزدی که جواب مثبت داده است بخاطر ایجاد تفاهم و درک یکدیگر، و بدون خوف فتنه و به اندازهی ضرورت و نیاز، جایز است. اگر مکالمهی تلفنی در حضور ولیّ دختر صورت گیرد، بهتر است؛ زیرا ایجاد شک وشبهه را از بین میبرد؛ اما مکالمات تلفنی که بین مردان و زنان و پسران و دخترانی که عقد نکاحشان منعقد نشده است، و فقط جهت آشنایی و شناخت یکدیگر با هم تماس برقرار میکنند امری منکر وحرام است، و سبب فتنه و گرفتاری در فواحش و اعمال زشت میشود؛ الله تعالى میفرماید: ((فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا)) [الأحزاب: ۳۲]
«[ای همسران پیامبر] پس به ناز سخن مگویید، تا آن کس که در دلش بیماری است طمع ورزد؛ و سخن به متعارف گویید»
ترجمه: خالد ایوبی نیا
[i] . فتاوی اللجنه الدائمه للبحوث العلمیه و الإفتاء (۱۷/ ۲۰۳)
[ii] . صحیح، أخرجه أحمد وابن حبان.
[iii] . صحیح أخرجه أحمد ۲۷۵۸۹، والبخاری فی الأدب المفرد۱۰۴۷٫
[iv] – الشیخ ابن عثیمین- من فتاواه، إعداد: أشرف بن عبدالمقصود(۲/۸۵۲،۸۵۳)
ادامه دارد