گذشت یک قرن بر ولادت محمد غزالی مصری
دکتر ابراهیم نویری الجزایری
۲۲ سپتامبر موافق با ۳۱ شهریور برابر بود با گذشت یک قرن از میلاد یکی از بزرگ ترین ستون های اندیشه و دعوت اسلامی معاصر؛ اندیشمندی نوگرا، دعوتگر و ادیب، شیخ محمد غزالی رحمه الله بود؛ بدین سبب این مناسبت و یاد بود را گرامی میداریم به ویژه که سخن ما راجع به بخشی از برنامه فکری ایشان است؛ نه شخص غزالی! زیرا آنچه در دنیای امروز قابل توجه است، جهان اندیشهها است . البته این هرگز به معنی کاستن از شخصیت وی نیست و پرداختن به بعد فکری او چیزی از جایگاه ایشان نمیکاهد..
هر چند تاکنون بارها از تجربه شخصیت هایی استفاده نموده و آنان را الگویی برای خود قرار داده ایم اما باید اعتراف نمود که آنان نیز مانند بقیه فانی هستند ولی این اندیشهها هستند که به عنوان بازمانده شخصیت ها، چاره ساز معضلات و مشکلات جامعه باقی میمانند.
غزالی در چند سطر :
محمد غزالی در ۲۲ سپتامبر ۱۹۱۷ در روستای نکلا العنب شهرستان ایتای بارود استان بحیره واقع در شمال غرب مصر متولد شد.
غزالی در خانوادهای متدین با ۷ برادر که خود از همه بزرگتر بود، به دنیا آمد؛ علاقه شدید پدر به محمد غزالی طوسی سبب شد تا اولین پسرش را به نام و فامیلی او نام نهد و آینده خود، خانواده و حتی روستا را در ایشان میدید.
وی در کودکی حافظ کل قرآن شد و پس از اتمام دوره دبیرستان در مدرسه دینی اسکندریه به دانشگده اصول دین دانشگاه الازهر قاهره پیوست و در سال ۱۹۴۱ مدرک کارشناسی ارشد خود را دریافت نمود و در سال ۱۹۴۳ در مسجد عتبه الخضراء قاهره به عنوان امام و خطیب منصوب گردید؛ همچنین به عنوان بازرس کل مساجد و سپس وکیل بخش مساجد در وزات اوقاف و سپس مدیر دعوت و ارشاد منصوب شد.
غزالی بسیار متاثر از امام شهید حسن البنا موسس و رهبر جنبش اخوان المسلمین بود و پس از شهادت و سپس در سالروز شهادتش قوی ترین مقالات و نوشتهها را به رشته تحریر در آورد و هر کس مقاله ایشان را که در نخستین یادبود شهید حسن البنا که در ضمن کتاب ” تاملاتی در دین و زندگی ” تحت عنوان “” شاخهای قد کشیده در درخت جاویدان “” مطالعه نماید، ژرفای اثرپذیری ایشان از استاد و رهبر خویش را به خوبی میفهمد؛
در بخشی از این مقاله آمده:
“” حسن البنا در حالی کشته شد که دنیا بیارزش ترین چیز در نگاه وی بود! گلولهها کالبد رادمردی را پاره پاره کردند که مسافرت های پیوسته در راه خدا، تن وی را غبار آلود و پیشانیاش را چروک نموده بود!!! مسافرت هایی که دیر زمانی بود وی را به منبرها آشنا نموده بود و با صدای پر ابهّت خویش توده مردم را به سوی خدا و فراخنای اسلام فرا میخواند؛ به راستی که قرآن طراوت و شادابی تازهای از زبان او بدست آورد و اخلاق وی به خوبی نشان داد که وارث پیامبر است.
این مرد یگانه همراه طلایهداران نسل جدید که با قلبی مملو از ایمان و باور، به اسلام چنگ زده بودند، همچون کوهی سخت و استوار در برابر امواج سرکش مادی گرایی ایستاد؛ لذا غرب خطر ماندن خود در شرق را در وجود این مرد شریف می دید، پس شروع به برانگیختن حلقه به گوشان خود میکند و در نتیجه مردان و زنان اخوان به زندان و رهبرشان شهید و در خون پاک خویش می غلطد .”
خداوند عمر شیخ عزالی را طولانی نمود تا توانست که علاوه بر زندگی نامه خود، خاطرههایی به نام “حقیقت تلخ “در ۶ جلد، دیوان شعر تحت عنوان” داستان زندگی “، بالغ بر ۶۰ کتاب به رشته تحریر در آورد. همچنین غزالی، استاد دانشگاه قطر و دانشگاه اسلامی امیر عبدالقادر قسنطینه الجزایر و رئیس شورای علمی آن به مدت ۵ سال بودند.
سرانجام قدر الهی در روز ۹ مارس ۱۹۹۶ م به سراغ روح پاک ایشان آمد و در حالی که در کنفرانس ” اسلام و غرب” در شهر ریاض عربستان از مبانی اسلام مشغول دفاع بود دچار حمله قلبی شد و به خدا پیوست و بنابر وصیت قلبی ایشان در گورستان بقیع در مدینه منوره در نزدیکی رسول الله صلی الله علیه و سلم و اصحاب کرامش به خاک سپرده شد؛ پس از آنکه تجارب، تالیفات و خدمات ارزشمندی را از خود بر جای گذاشت که همچون صدقه جاریهای بعد از او مورد استفاده نسل جدید و برای آینده اسلام موثر واقع گردد.
منبع: مجله المجتمع کویت
ترجمه: سلیمان قادری
ادامه دارد