
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که آیا از منظر اسلام حکم نگهداری سگ چگونه است؟
آیا کشتن سگهایی که گاه و بیگاه در کوچه و خیابانِ شهر و روستا به مردم حمله و موجب رعب و وحشت آنان میشوند، جایز است؟
و همچنین سگهایی را که باعث ضرر و زیان مادی به کشاورزان و باغداران و یا باعث آسیبهای مادی و جانی در تصادفات جادهای و… میشوند، چکار باید کرد؟
نگهداری سگ و کمک گرفتن از آن از گذشتههای دور تا به امروز در میان مردم امری کاملا عادی و طبیعی بوده و برای برخی از امور از جمله نگهبانی از گله و چهارپایان، منازال، مزارع و باغات و… لازم و ضروری بوده و هست. امروزه با تعلیم سگها توسط پلیس، استفادههای دیگری نیز به میان آمده است اما مشکل زمانی به وجود آمده که در هر جا و مکانی تعداد بیشماری از انواع سگها پیدا شده و مشکلات عدیدهای را به وجود میآورند.
نگهداری سگ از دیدگاه اسلام
اصل در نگهداری سگ حرام بودن آن است مگر آنکه حاجت و نیازی در کار باشد مانند سگ شکار، نگهبانی، پلیسی و…
چنانکه رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیثی که بخاری(۲۳۲۲) و مسلم(۱۵۷۵) آن را روایت میکنند، میفرمایند: کسی که سگی را نگهداری کند هر روز به اندازه یک قیراط (واحد اندازهگیری سنگهای قیمتی مانند الماس، زمرد، یاقوت و… یک گرم معادل پنج قیراط) از اجر و پاداش او کاسته میشود.
همچنین علما نیز اتفاق نظر دارند بر اینکه نگهداری سگ به جز موارد ضروری که ممانعتی از جانب شارع وجود ندارد، جایز نیست. (الموسوعة الفقهیة)
در مورد بیرون راندن سگهای ولگرد و سگهایی خانگی (که نیاز و ضرورتی برای نگهداری آنها وجود ندارد) از مناطق مسکونی جواب این است که اگر این کار بدون آسیب رساندن به کسی امکان پذیر باشد، نباید آنها کشت. این دیدگاه برون رفتی نیز از مخالفت با اهل علم در مورد کشتن سگی که آزاری ندارد، قلمداد میشود.
بنابراین اگر بیرون راندن آنها مشکل بود و یا این کار باعث اذیت و آزار کسی میشد، کشتنشان اشکالی ندارد بویژه زمانی که در مییابیم که برخی علما کشتن آنها را مطلقا جایز میدانند.
قرطبی در (المفهم لما اشکل من تلخیص کتاب مسلم) میگوید: به کشتن سگها بجز موارد مورد نیاز و ضروری هنگامی که باعث آسیب رساندن به مسلمانان شوند، دستور داده شده است؛ اگر موارد ضرر و زیان بیشتر و بیشتر شد، کشتنشان واجب میگردد و اما اگر به ندرت و موردی این اتفاق میافتاد؛ کشتن هر کدام که ضرری و آسیبی رساند واجب و ما بقی جایز است. زیرا سگ، درندهای است که جز در موارد خاص، منفعتی نداشته و پایینترین حد درندگیش، این است که بیشترِ مردم به محض دیدن آن وحشت زده میشوند؛ در نتیجه آنکه تنها با سر و صدا و عوعو باعث ترس مردم میشود، کشتنش جایز و آنکه علاوه بر ایجاد ترس و وحشت با حمله و گاز گرفتن و انواع شیوه به مردم و غیره آسیب میرساند (بنابر حدیث فوق الذکر) بایستی کشته شود.
کشتن سگهای موذی
حیوانات موذیِ بسیاری از جمله سگ وجود دارند که کشاورزان زیادی را کلافه نموده و به محصولات آنها آسیبهای جدی میرسانند؛ آیا در چنین حالتی کشتن آنها جایز است؟
کشتن سگهای موذی جایز و اشکالی ندارد زیرا حیوانات دو نوع هستند: نوع اول حیواناتی هستند که طبیعت و خلقت آنها طوری است که همیشه آزار دهنده بوده و تنها گهگاهی به صورت اتفاقی بدون آزار و از سرشت اصلی خویش خارج میشوند؛ به کشتن این نوع حیوانات دستور داده شده است همچنانکه پیامبر در حدیث صحیحی که بخاری (۱۳۱۵) و مسلم (۱۱۹۹) آن را به روایت ابن عمر آوردهاند، میفرماید: پنج حیوان فاسق هستند که در حرم و غیر حرم کشته میشوند؛ کلاغ، کورکور، عقرب، موش و سگ گزنده.
مشروع بودن کشتن این حیوانات بهخاطر طبیعت موذی بودن آنهاست لذا حتی اگر فرض شود برخی به هر دلیلی سالم پدیدار گشتند، مانعی برای مستحب بودن کشتن آنها نمیشود.
نوع دیگری از حیوانات در اصل خلقت موذی نیستند اما گاهی اوقات به طور ناگهانی آسیبها و خساراتی را به بار میآورند؛ مانند سگهایی که باعث ترس و آزار مردم شده و به صورت اتفاقی کشت بر آمده مزارع را تخریب و وارد منازل میشوند …؛ کشتن این نوع نیز جایز است زیرا صدمه و خساراتی را به بار آورده و مانند سگ گزندهای میماند که پیامبر صلی الله علیه و سلم به کشتن آن فرمان داده است.
بنابراین اگر صدمات این سگها بدین شکل ادامه پیدا کند، چیزی نخواهد گذشت که کاملاً تسلط پیدا کرده و آسیبهای جبران ناپذیری را به بار خواهند آورد، در نتیجه کشتنشان جایز است.
گاهی نیز اتفاق میافتد که در کنار مجاری آبهای آشامیدنی ادرار و سکنی گزیده و تولید مثل میکند که البته در این مواقع حق کشتنشان را نداشته و ضروریست که مردم این اشیا و اماکن را به شیوه خاص خودش سرپوشیده و نگهداری کنند.
از عبدالله ابن مغفل روایت شده است که نخست پیامبر صلی الله علیه و سلم به کشتن سگها دستور دادند سپس فرمودند: چرا مردم چنین میکنند و چه مشکلی با سگها دارند!؟ سپس اجازه نگهداری سگ شکاری و نگهبانی از گوسفندان را دادند.
امام نووی در شرح صحیح مسلم ج ۱۰ ص ۲۳۵ میفرماید: علما بر کشتن سگِ هار و گزنده اجماع دارند اما در مورد کشتن سگ بی آزار اختلاف دارند؛ امام الحرمین با استدلال به حدیث ابن مغفل و ابن عمر میگوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم در مرحله اول به کشتن هر نوع سگی فرمان دادند سپس این دستور منسوخ شده و از کشتن هر نوع سگی به غیر از سگ سیاه برحذر داشته و در مرحله آخر از کشتن هر سگی (سیاه و غیره) که موذی نباشد، برحذر داشتند.
قاضی عیاض نیز میگوید: بسیاری از علما در مورد کشتن سگها به جز سگ شکاری، نگهبانی و غیره، به حدیث مذبور عمل نمودهاند، وی میگوید: و این مذهب مالک و یاران اوست؛ دستهای دیگر نیز نگهداری هر سگی را جایز دانسته و میگویند که امر به کشتن و نهی از نگهداری سگها، منسوخ شده است بجز سگ سیاه.
قاضی عیاض میگوید: به نظر من نهی از نگهداری و امر به کشتنشان در مرحله نخست عام بوده و شامل همه سگها میشد سپس از کشتنشان بغیر از سگ سیاه نهی شده و نگهداری آنها نیز به جز سگ شکاری، گله و زراعت ممنوع شده است.
نووی میگوید: این دیدگاه قاضی عیاض بنابر ظاهر احادیث است و حدیث ابن مغفل هم ویژه سگِ غیر سیاه است.
دُمیری پس از ذکر احادیث وارد شده در مورد کشتن سگها میگوید: اصحاب شافعی امر به کشتن سگها را بر سگِ هار و گزنده حمل نموده و در مورد کشتن سگی که هیچگونه ضرری و زیانی ندارد، اختلاف دارند؛ قاضی حسین و امام الحرمین و ماوردی در باب «بیع الکلاب» و نووی در اولِ مبحث بیع از کتاب شرح مهذب و شرح صحیح مسلم میگویند: کشتنش جایز نیست و در مبحث «محرمات احرام» میگوید: دیدگاه صحیحتر و درستتر همین است و فرمان به کشتن چنین سگی منسوخ شده است.
امام رافعی در کتاب «الشرح الکبیر» به کراهت اکتفا کرده و نووی هم در «روضه» از ایشان تبعیت نموده و تنها این نکته را اضافه نموده که این کراهت، کراهت تنزیهی است نه کراهت تحریمی. اما امام شافعی در کتاب امّ و در باب «الخلاف فی ثمن الکلاب» میگوید: هر کجا سگی را پیدا نمودید که نفع و سودی در آن وجود ندارد، بکشید؛ و دیدگاه راجح همین است.
از مطالب فوق نتیجه میگیریم که: سگهایی که منافعی مانند شکار، نگهبانی، پلیسی و… دارند، کشتنشان جایز نیست و سگهایی هم که منافع و سودی ندارند اگر موذی باشند مانند سگِ هار و گزنده، کشتنشان جایز است. اما در مورد کشتن سگهایی که موذی نبوده و ضرری ندارد، دو دیدگاه وجود دارد؛ دیدگاه اول کشتنشان را حرام یا مکروه تنزیهی میداند و رای دوم بر جایز بودن کشتن آنهاست.
سگهای ولگردی هم که کسی آنها را نگهداری نمیکند، اگر باعث ترس و وحشت عابرین بویژه کودکان و همچنین اتلاف اموال و اشیاء و نجاست در اماکن عمومی شوند، کشتنشان جایز است.
گردآوری و ترجمه: سلیمان قادری
بهتون یک روانپزشک و یک متخصص غدد پیشنهاد. می کنم
احدیثی که اوردید هم همه جعلی هست!