سخنی با زوج های جوان و تازه کار (داستان)

درسي براي آغاززندگي مشترک
دکترمحمدشعال دريکي ازبرنامه هايش ،داستاني راروايت مي کند ومي گويد:
هنگامي که يکي ازدوستانم زندگي مشترک را با همسرش شروع کرد و خانواده تشکيل داد،پدرش روزي به همين مناسبت به خانه پسرش مي رود و نزد پسرش مي نشيند..
و از پسرش مي خواهد برايش کاغذ و مداد و پاک کني بياورد!
پسرباتعجب مي پرسد:پدر کاغذ و مداد و پاک کن براي چه؟
باورکن همه چيز دارم در خانه به جز کاغذومدادوپاک کن..
پدرمي گويد:اشکال ندارد مي تواني همين حالا برو و آنها را تهيه کن..
پسر همين طور حيرت زده به بازار مي رود و کاغذ و مداد و پاک کن را مي خرد، آن ها مي آورد و به پدرش مي دهد…
پدرمي گويد:پسرم بنويس
پسر:چه چيز را بنويسم پدرجان ؟
پدر : هر چه مي خواهي بنويس پسرم..
پسرچندخطي مي نويسد….
پدر: آن را پاک کن..
پس پسر همه آنچه را نوشته بود پاک کرد..
پدر دوباره از پسرش خواست که بنويسد..
پسر دو باره نوشت و به همين ترتيب پدرگفت : نوشته هایت را پاک کن..
پدربرای بار سوم به پسرش گفت : بنويس..
پسر:پدرجان منظور شما از اين کار ها چيست؟
پدرگفت:پسرم هرچی میگویم اطاعت کن بنويس ..
پسر هم گوش به فرمان پدرش مي نويسد و پاک می کند …
وامابراي بار آخر پدر دستهايش را روي هردو شانه پسرش مي گذارد و مي گويد:
پسرعزيزم؛ زندگي مشترک نياربه پاک کن و پاک کردن دارد
و بدان اگر در زندگي که باهمسرت آغازکرده اي پاک کن به همراه نداشته باشي، و براي پاک کردن همه ي رفتار و گفتارهايي که برایتان دوست داشتنی نیست از پاک کن استفاده نکنی زندگیتان رنگ آرامش به خود نخواهد دید و مدت زمان کوتاهي نخواهد گذشت که دفتر زندگيتان پرمي شود ازخطاهاي ريز و درشت وسياه ….
نويسنده: هيمدادخاليد
ترجمه : شیدا محمودی – اشنویه
منبع ده نگي ئيسلام