آیا می دانید پیامبر ما……
نام پدر نبی أکرم و زمان فوتش
عبدالله پسر عبدالمطلب، از محبوب ترین اولاد نزد پدر خود بود. ابن قیّم میگوید: «عبدالله فوت کرد، در حالی که همسرش آمنه، رسول خدا را در شکم داشت».. ابن حجر نیز در فتح الباری، آن را ترجیح داده است.
ابن کثیر میگوید: «این اوج یتیمی اآست» یعنی قبل از اینکه به دنیا بیاید پدرش فوت می کند. خداوند متعال در قرآن کریم در باره ی یتیم بودن پیامبرخدا(ص)می فرماید: «أَلَمْ یَجِدْکَ یتیماً فآوی: آیا خدا تو را یتیم نیافت و پناهت داد؟».
عبدالله پس از ازدواج با آمنه، به قصد تجارت از مکه خارج شد و در این سفر فوت کرد و در مدینه نزد دایه هایش، بنی عدی بنی نجار دفن گردید و به هنگام وفات بیست و پنج سال عمر داشت.
بعضی از نام های رسول خد(ص)ا و مشهورترین آنها:
پیامبرخدا دارای نام های فراوان است از جمله:
محمد، احمد، النبی، الرسول، الماحی، العاقب، المصطفی و…
ابوسعید خدری روایت می کند که رسول خدا(ص) فرمودند: «به درستی من نام هایی دارم: نام من محمد، احمد و ماحی است که خداوند به وسیله من باطل و کفر را محو می کند و من حاشرم که مردم نزد من جمع میشوند و اسم دیگر من عاقب است که بعد از من پیامبر دیگری نخواهد آمد».ابن سعد به اسم های فوق، اسم خاتم را نیز افزود.
معروفترین اسم پیامبرخدا(ص)أحمد و محمد است.
ابن حجر میگوید: «میان این دو نام معروف ترینش محمد است، که در قرآن کریم نیز چند بار تکرار شده است».
پیامبر أکرم در قرآن کریم با نام محمد، چهار بار ذکرشده که عبارتند ازسوره های زیل:
خداوند متعال میفرماید: «و ما مُحمّدٌ إِلّا رَسولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُل: محمّد جز پیغمبری نیست و پیش از او پیغمبرانی بوده و رفتهاند.» عمران/۱۴۴
همچنین می فرماید: «مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا: محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست ولى فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر هر چیزى داناست.» احزاب/۴۰
همچنین فرمودند: «وَالَّذِینَ آمَنُوا و عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ: آنان که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند و به آنچه بر محمد (ص) نازل شده گرویدهاند.» محمد/۲
همچنین فرمودند: «محَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ: محمّد فرستادهی خدا است.» فتح/۲۹
أمّا اسم أحمد فقط یک بار در قرآن آمده است که آن هم به حکایت از حضرت عیسی(ص)است. «وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ: به پیغمبری که بعد از من میآید و نام او احمد است ، مژده میدهم.» صف/۶
نخستین مسئله ای که رسول خدا(ص)به آن پرداخت:
أبی أمامه روایت میکند که گفتم: ای پیامبرخدا(ص) ! منشأ رسالت تو به کجا بر می گردد؟ گفت: «به دعای پدرم إبراهیم و مژدهی عیسی(ع)؛ علاوه بر آن، مادرم در خواب نوری را دید که در پرتوی آن، کاخهای شام روشن شد».
دعای پدرم إبراهیم اشاره به این آیهی مبارک دارد: «رَبَّنَا وَابْعَثْ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِکَ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَیُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنتَ العَزِیزُ الحَکِیمُ: پروردگارا در میان آنان فرستادهاى از خودشان بر انگیز تا آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و ایشان را پاکیزه کند، زیرا که تو خود شکست ناپذیر حکیمى». بقره/۱۲۹
مژده عیسی نیز اشارهی خداوند متعال از زبان حضرت مسیح است که گفت: «وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِن بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ: به فرستاده اى که پس از من مى آید و نام او احمد است بشارت گرم». صف/۶
مادرم در خواب نوری را دید که در پرتوی آن، کاخهای شام روشن شد. ابن رجب اینگونه تفسیر میکند: «خارج شدن این نور، هنگام به دنیا آمدن رسول خدا، اشارهای است به نوری که پیامبرخدا(ص)با خود آورد و به وسیلهی آن، مردمان زمین هدایت شدند و تاریکی شرک از بین برد»..
خداوند متعال میفرماید: «قَدْ جَاءکُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُّبِینٌ. یَهْدِی بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَیُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ: براى شما از جانب خدا روشنایى و کتابى روشنگر آمده است. خدا هرکه را از خشنودى او پیروى کند به وسیله آن کتاب به راههاى سلامت رهنمون مى کند و به توفیق خویش آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى بیرون مىبرد و به راهى راست هدایتشان مى کند.» مائده/۱۶
هنگام بعثت رسول خدا(ص)کدام یک از عموهای نبی اکرم)ص)در قید حیات بودند و کدام یک از آنان مسلمان شد؟
ابن حجر میگوید: «یکی از اتفاقات شگفت انگیز، این است که چهار تن از عموهای نبی أکرم(ص)در عصر رسالت در قید حیات بودند که دو تن از آنان به نام های حمزه و عباس مسلمان شدند دو تن دیگر که از نظر اسم کاملاً با آنان متفاوت بودند به نام های أبوطالب که اسمش عبدالمناف بود و ابولهب که اسمش عبدالعزی مسلمان نشدند.
نکته: ابن حجر در باره أبولهب میگوید: «کنیه ابولهب یا به خاطر فرزندش لهب است و یا اینکه به خاطر شدت قرمزی که در گونه هایش بوده است».
صالح کریمی- جوانرود