چگونه میتوان پدیدهی ویرانگر نفاق و دورویی را از میان افراد بشر، از جمله مسلمانان، حذف نمود؟
پاسخ :
تاریخ زندگی بشر شاهد ویرانگریهای بیشماری است که محصول حضور پدیدهی مضر نفاق است. و این در حالی است که همگان بر وجود این مسئله واقف هستند. با این حال، تاکنون به صورت شایسته با این پدیدهی مضر مقابله نشده و آثار ناشی از حضور این معضل هنوز در حد بسیار زیادی در میان افراد بشر وجود دارد. بر اساس احساس مسئولیت و در حد توان، در صدد تبیین این پدیده و بیان راهکار نجات از آن هستیم. امید است برادران و خواهران مسلمان، این هدیهی ایمانی را از ما بپذیرند. و خداوند رحمان نیز ما را در این راستا یاری دهد و این نوشته را از ما قبول نماید.
تعریف نفاق:
واژهی نفاق در لغت از ریشهی «نفق» است و به معنای سوراخی است که از دو طرف، دارای دریچهی ورودی و خروجی است. و در اصطلاح، عبارتست از کسی که دارای دو نوع از شخصیت بیرونی و درونی است که با هم متضاد هستند. و اینکه با کدامیک از آنها با دیگران تعامل میکند، غیر از خود و خداوند، کسی دیگر از آن آگاه نیست. لذا هرگز نمیتوان به سادگی آنها را شناسایی نمود.بدین خاطر، انسانها غالباً از آنها متضرر میشوند.
انواع نفاق
۱. نفاق برون دینی:
این نوع از نفاق، متعلق به کسانی است که بعد از اتمام حجت و روشنگری در زمینهی اثبات حقانیت دین خدا، راه کفر و سیئات را برمیگزینند. اما به خاطر دلایلی خاص (ترس – طمع)، از اظهار کفر خویش، خودداری و خود را به عنوان مسلمان معرفی میکنند.وبرای پوشش کارهایش ، ظواهر اسلامی را نیز انجام میدهند. و از این طریق، حقیقت درون خویش (کفر) را از مسلمانان پنهان میکنند.
إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ [سوره المنافقون: آیه ۱](ای رسول ما) چون منافقان ریاکار نزد تو آیند گویند که ما به یقین و حقیقت گواهی میدهیم که تو رسول خدایی؛ و خدا میداند که تو رسول اویی و خدا هم گواهی میدهد که منافقان سخن دروغ میگویند.
۲. نفاق درون دینی:
این نوع از نفاق، شامل کسانی میشود که بعد از روشنگری و اثبات حقانیت دین خدا، وارد دایرهی اسلام شده و در بسیاری از شئونات دینداری خصوصاً شعایر، فعالانه کار میکنند. اما در بعضی از حالات زندگی به خاطر دلایلی خاص، دچار این بیماری مهلک میشوند. همهی دروغها، وعدههای خلاف واقع، تقلبها در معاملات، خیانتها، غیبتها، جاسوسیها، سوءظنها، بیوفاییها، دزدیها و موارد دیگر از معضلات موجود در میان مسلمانان، نشانهی وجود این پدیدهی ویرانگر در میان آنان است. که این گونه از نفاق، در میان مسلمانان بسیار رایج است. و کمتر کسی را میتوان یافت که از این بیماری ویرانگر تا حدودی متضرر نشده باشد.
وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ [سوره البقره: آیه ۱۴]و چون به اهل ایمان برسند گویند: ما ایمان آوردیم؛ و وقتی با شیاطین خود خلوت کنند گویند: ما با شماییم، جز این نیست که (مؤمنان را) مسخره میکنیم.
۳. نفاق مصرانه:
این گونه از نفاق، متعلق به کسانی است که بعد از اتمام حجت، به صورت مصرانه و تا زمان مرگ بر نفاق خویش استمرار ورزیده و از این کار توبه نمیکنند. مانند عبدالله ابن ابی.
وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ [سوره الواقعه: آیه ۴۶]و بر گناه بزرگ (شرک و عناد) لجاجت و اصرار داشتند.
۴. نفاق فردی:
این گونه از نفاق، متعلق به کسانی است که با افراد خاصی مانند همسر، رفیق، خواهر، برادر، دچار نفاق میشوند.
الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ ۖ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ ۖ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ ۗ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ [سوره المائده: آیه ۵]امروز هر چه پاکیزه است شما را حلال شد و طعام اهل کتاب برای شما و طعام شما برای آنها حلال است. و نیز حلال شد نکاح زنان پارسای مؤمنه و زنان پارسای اهل کتاب در صورتی که شما اجرت و مهر آنان را بدهید و پاکدامن باشید نه زناکار و رفیقباز. و هر کس به ایمان (دین اسلام) کافر شود عمل او تباه شده و در آخرت از زیانکاران خواهد بود.
۵. نفاق اجتماعی:
این گونه از نفاق، متعلق به کسانی است که نسبت به نهادهای اجتماعی مانند اهالی محله ، ادارات، دانشگاهیان، ساکنان شهرها، استانها و هموطنان، از جانب مسئولان مربوطه انجام میشود.
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَىٰ سَوَاءٍ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ [سوره الأنفال: آیه ۵۸]و چنانچه از خیانتکاری گروهی (از معاهدین خود) سخت میترسی در این صورت تو نیز با حفظ عدل و درستی، عهد آنها را نقض کن، که خدا خیانتکاران را دوست نمیدارد.
۶. منافقین شناخته شده از طریق حوادث مختلف:
این گونه از منافقین، در اثر حوادث مختلف، برای همگان شناخته شدهاند. مانند عبدالله ابن ابی.
إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ ۖ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۚ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِي تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ [سوره النور: آیه ۱۱]همانا کسانی که آن بهتان را بستند (و به عایشه تهمت کار ناشایست زدند که رسول و مؤمنان را بیازارند) گروهی همدست از (منافقان) شمایند؛ نپندارید ضرری از آن به آبروی شما میرسد بلکه خیر و ثواب نیز (چون بر تهمت صبر کنید از خدا) خواهید یافت؛ هر یک از آنها به عقاب گناه خود خواهند رسید؛ و آن کس از منافقان که رأس و منشأ این بهتان بزرگ گشت هم او به عذابی بزرگ معذب خواهد شد.
۷. منافقین عشایری و چادرنشین:
این گونه افراد به علت احساس لاقیدی و سرکشی (که مخصوص چادرنشینان است) از نظر قرآن، دارای شدیدترین حالات نفاق هستند.
الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ [سوره التوبه: آیه ۹۷]
اعراب بادیهنشین در کفر و نفاق از دیگران سختتر و به جهل و نادانی احکام خدا که بر رسولش فرستاده سزاوارترند، و خدا دانا و حکیم است.
۸. منافقین شهری:
این گونه از نفاق، در میان شهرنشینان مرسوم است. اینها به حدی ماهرانه نسبت به آن اقدام میکنند، که حتی به قول قرآن، پیامبر نیز آنها را نمیشناسد.
وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ ۖ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ ۖ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ ۖ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ ۚ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِيمٍ [سوره التوبه: آیه ۱۰۱]
و بعضی از اعراب بادیهنشین اطراف شما (اطراف مدینه) منافقند و بعضی اهل شهر مدینه هم منافق و بر نفاق ماهر و ثابتند که تو از آنها آگاه نیستی، ما از آنها آگاهیم، آنان را دو بار عذاب خواهیم کرد (در دنیا قبل از مرگ و در برزخ بعد از مرگ) و عاقبت هم به عذاب سخت ابدی دوزخ بازگردانیده میشوند.
۹. منافقینی که بنیانگذار مساجد و موسسات خیریه میباشند (مانند مسجد ضرار):
این گونه از منافقین ، در زیر لوای ساختن موسسات خیریه، نفاق خویش را از مردم پنهان میدارند.
الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ ۚ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَىٰ ۖ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ [سوره التوبه: آیه ۱۰۷]و (گروهی دیگر از منافقانند) آنان که مسجدی برای زیان به اسلام برپا کردند و مقصودشان کفر و عناد و تفرقه کلمه بین مسلمین و ساختن کمینگاهی برای دشمنان دیرینه خدا و رسول بود، و با این همه قسمهای مؤکّد یاد میکنند که ما جز قصد خیر غرضی نداریم، و خدا گواهی میدهد که محققا دروغ میگویند.
عوامل اصلی ایجاد نفاق
۱. ترس از دیگران و صاحبان قدرت، بخاطر از دست دادن منافع و دچار شدن به مضرات
وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ ۖ وَإِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [سوره الأنعام: آیه ۱۷]
و اگر از خدا به تو ضرری رسد هیچ کس جز خدا نتواند تو را از آن ضرر برهاند، و اگر از او به تو خیری رسد (هیچ کس تو را از آن منع نتواند کرد) که او بر هر چیز تواناست.
۲. طمع ورزی نسبت به صاحبان ثروت و قدرت در راستای کسب مادیات بیشتر
أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ ۚ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا ۗ وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ [سوره الزخرف: آیه ۳۲]
آیا آنها باید فضل و رحمت خدای تو را تقسیم (و مقام نبوت را تعیین) کنند؟ در صورتی که ما خود معاش و روزی آنها را در حیات دنیا تقسیم کردهایم و بعضی را بر بعضی به درجاتی (از مال و جاه دنیوی) برتری دادهایم تا بعضی از مردم (به ثروت) بعضی دیگر را مسخر خدمت کنند، و (بهشت، دار) رحمت خدا از آنچه (از مال دنیا) جمع میکنند بسی بهتر است.
۳. سریعتر رسیدن به موفقیت در مراحل مختلف زندگی
قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ [سوره الأعراف: آیه ۱۸۸]بگو که من مالک نفع و ضرر خویش نیستم مگر آنچه خدا خواسته، و اگر من از غیب (جز آنچه به وحی میدانم) آگاه بودم بر خیر و نفع خود همیشه میافزودم و هیچگاه زیان و رنج نمیدیدم، من نیستم مگر رسولی ترساننده، و بشارت دهنده گروهی که اهل ایمانند.
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِيَدِكَ الْخَيْرُ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [سوره آلعمران: آیه ۲۶]بگو (ای پیغمبر): بار خدایا، ای پادشاه ملک هستی، تو هر که را خواهی ملک و سلطنت بخشی و از هر که خواهی ملک و سلطنت بازگیری، و هر که را خواهی عزت دهی و هر که را خواهی خوار گردانی، هر خیر و نیکویی به دست توست و تنها تو بر هر چیز توانایی.
صفات منافقین
۱. دروغ گفتن
فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ [سوره البقره: آیه ۱۰] در دلهای ایشان بیماری (جهل و عناد) است، خدا بر بیماری آنها بیفزاید، و برای ایشان است عذابی دردناک، به سبب آنکه پیوسته دروغ میگفتند.
حدیث از پیامبر اسلام (ﷺ):
«آیَهُ الْمُنَافِقِ ثَلاَثٌ إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ، وَإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ»
نشانهی منافق سه چیز است: هرگاه سخن گوید، دروغ گوید (و دروغ گویی را عادت کرده باشد). هرگاه وعدهای دهد، به آن وفا نکند. وقتی که امین قرار داده شود در امانت خیانت کند.»
۲. غدر و نیرنگ
فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ ۙ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ ۚ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ [سوره المائده: آیه ۱۳]
پس چون پیمان شکستند، آنان را لعنت کردیم و دلهایشان سخت گردانیدیم (که موعظه در آن اثر نکرد)، کلمات خدا را از جای خود تغییر میدهند و از آن کلمات که به آنها پند داده شد نصیب بزرگی را از دست دادند. و دائم بر خیانتکاری آن قوم مطلع میشوی جز قلیلی از ایشان (که با ایمان و نکوکارند)، پس تو از آنها درگذر و (کار بدشان را) عفو کن، که خدا نیکوکاران را دوست میدارد.
حدیث از پیامبر اسلام (ﷺ):«آیَهُ الْمُنَافِقِ ثَلاَثٌ إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ، وَإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ» نشانهی منافق سه چیز است: هرگاه سخن گوید، دروغ گوید (و دروغ گویی را عادت کرده باشد). هرگاه وعدهای دهد، به آن وفا نکند. وقتی که امین قرار داده شود در امانت خیانت کند.»
۳. فسق و فجور
وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ [سوره البقره: آیه ۱۴]
و چون به اهل ایمان برسند گویند: ما ایمان آوردیم؛ و وقتی با شیاطین خود خلوت کنند گویند: ما با شماییم، جز این نیست که (مؤمنان را) مسخره میکنیم.
۴. پیمان شکنی
الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ [سوره البقره: آیه ۲۷]کسانی که عهد خدا را پس از محکم بستن میشکنند و رشتهای را که خدا امر به پیوند آن کرده میگسلند و در میان اهل زمین فساد میکنند، ایشان به حقیقت زیانکارند.
حدیث از پیامبر اسلام (ﷺ):«آیَهُ الْمُنَافِقِ ثَلاَثٌ إِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ، وَإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ»
نشانهی منافق سه چیز است: هرگاه سخن گوید، دروغ گوید (و دروغ گویی را عادت کرده باشد). هرگاه وعدهای دهد، به آن وفا نکند. وقتی که امین قرار داده شود در امانت خیانت کند.»
۵. تنبلی
إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا [سوره النساء: آیه ۱۴۲]همانا منافقان با خدا مکر و حیله میکنند و خدا نیز با آنان مکر میکند، و چون به نماز آیند با حال بیمیلی و کسالت نماز کنند و برای ریاکاری آیند و ذکر خدا را جز اندک نکنند.
۶. ریا
إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا [سوره النساء: آیه ۱۴۲]همانا منافقان با خدا مکر و حیله میکنند و خدا نیز با آنان مکر میکند، و چون به نماز آیند با حال بیمیلی و کسالت نماز کنند و برای ریاکاری آیند و ذکر خدا را جز اندک نکنند.
۷. ذکر قلیل
إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا [سوره النساء: آیه ۱۴۲]همانا منافقان با خدا مکر و حیله میکنند و خدا نیز با آنان مکر میکند، و چون به نماز آیند با حال بیمیلی و کسالت نماز کنند و برای ریاکاری آیند و ذکر خدا را جز اندک نکنند.
۸. تمسخر به قرآن و حدیث
وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ ۚ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ [سوره التوبه: آیه ۶۵]
و اگر از آنها بپرسی (که چرا سخریه و استهزاء میکنید؟) پاسخ دهند که ما به مزاح و مطایبه سخن میراندیم. بگو: آیا با خدا و آیات و رسول او تمسخر میکردید؟!
۹. تعجیل در نماز و ضایع کردن آن
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ⭐️ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ [سوره المؤمنون: آیات ۱ و ۲]
همانا اهل ایمان به فیروزی و رستگاری رسیدند. ⭐️ آنان که در نماز خود خاضع و خاشعند.
فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ ⭐️ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ [سوره الماعون: آیات ۴ و ۵]
پس وای بر آن نماز گزاران. ⭐️ که دل از یاد خدا غافل دارند.
۱۰. طعنه و ایراد گیری از ایمانداران
الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ ۙ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ [سوره التوبه: آیه ۷۹]
آن کسانی که عیبجویی میکنند بر آن مؤمنانی که به صدقات مستحب فقیران را دستگیری میکنند و همچنین مسخره میکنند مؤمنانی را که از اندک چیزی که مقدور آنهاست هم (در راه خدا) مضایقه نمیکنند، خدا هم آنها را البته مسخره و مجازات میکند و به آنها عذابی دردناک خواهد رسید.
۱۱. ادای سوگند برای حفظ منافع خود
اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [سوره المنافقون: آیه ۲]
قسمهای (دروغ) خود را سپر جان خویش (و مایه فریب خلق) قرار دادهاند و بدین وسیله راه خدا را (به روی خلق) بستهاند، آنان آنچه میکنند بسیار بد میکنند.
وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ [سوره القلم: آیه ۱۰] و تو هرگز اطاعت مکن احدی از منافقان دون را که دایم (به دروغ) سوگند میخورند.
۱۲. انفاق کردن بخاطر جلب توجه دیگران و ترس از سرزنش آنها
وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَىٰ وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ [سوره التوبه: آیه ۵۴]
و هیچ مانعی از قبول نفقات آنها نبود جز آنکه آنها به خدا و رسول او (باطنا) کافرند و نماز نگزارند جز به حال کسالت و انفاق نکنند جز آنکه سخت کراهت دارند.
۱۳. تضعیف مسلمانان و تقویت بی باوران
وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ [سوره البقرة : 14]
وقتی که منافقان با مومنان روبرو می گردند،می گویند: ما هم ایمان آورده ایم. و هنگامی که با روسای سیطان ثفت خود به خلوت می نشینند، می گویند: ما با شماییم و مومنان را مسخره می کنیم.
محمد حامدی – بانه
ادامه دارد