چکیده
این تحقیق جستاری است در راستای تلاش دانشمندان اسلامی در زمینهی شناخت اصحاب و یاران پیامبر(ص). تمامی موارد یاده شده در این مقاله هرکدام در جای خود در تألیفات دانشمندان اسلامی اعمّ از تفاسیر، سیره، سنن و…. وارد شده است؛ امّا زاویهی نگاهها متفاوت است.
نگاه این مقاله به اصحاب (رضی الله عنهم) از این زاویه است که آنان برای اجرای دستورات خداوند متعال و دستورات پیامبر(ص) چگونه روش و منشی داشتهاند و عملکرد آنان در این زمینه چگونه بوده است؟ به تعبیر دیگر تعامل اصحاب با فرامین الهی چگونه بوده است؟ اصحاب و یاران پیامبر(ص) به خوبی دریافته بودند که دین اسلام سعادت خواه بشر در دنیا و آخرت است. بنابراین عشق و علاقه و محبت وافری به آن داشتند و همین امر باعث شده بود که فرامین و دستورات این دین را به خوبی شنیده، تمامی جوانب و زوایای آن را درک نموده و اقدام به اجرا و تنفیذ سریع و دقیق و دائم آن نمایند و در این مسیر حاضر بودند که از مال و جان و منافع خود بگذرند و خواهشات نفسانی خود را زیر پا بگذارند.
مقدمه
بهترین نوع اجرا آن است که مجری سرعت عمل داشته و به محض ابلاغ دستور به او اجرای آن را شروع کند. در عین حال اجرای سریع دستور او را غفلت زده نکند و دقّت عمل او را پایین نیاورد بلکه تمام جوانب و زوایا و موارد و مصادیق و جزئیّات آن دستور را احاطه دهد. سپس نیرو و توان خود را تقسیم کند. سرعت و دقّت گامهای اوّل، او را خسته نکند و در میانهی راه حرکت او کُند نشود و عمل را به سر مقصد خود برساند. به تعبیر دیگر بر اجرای دستور دوام و استمرار داشته باشد.
اصحاب اصطلاحی است که مسلمانان آن را برکسانی اطلاق میکنند که پیامبر خدا حضرت محمّد(ص) را ملاقات نموده و به او ایمان آورده و مدت مدیدی در خدمت آن حضرت بوده و با ایمان از دنیا رفتهاند. در مورد فضیلت اصحاب و یاران پیامبر(ص) آیات متعددی نازل شده و پیامبر(ص) نیز در فرمودههای خود به مناسبتهای مختلف آنان را ستوده است. خداوند متعال میفرماید: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ» [آل عمران : 110] شما بهترين امّتي هستيد كه به سود انسانها آفريده شدهايد.
هرچند الفاظ این آیه عامّ است و تمامی امّت محمّد (ص) را شامل میشود؛ امّا مخاطبین درجه اوّل و ممتاز این آیه، اصحاب و یاران پیامبر(ص) میباشند. پس در واقع در این آیه خداوند متعال گواهی بر بهتر بودن اصحاب (رضی الله عنهم) میدهد.
پیامبر(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ) میفرماید: «خَيْرُ النَّاسِ قَرْنِي» بهترین انسانها آنهایی هستند که در قرن و صدهی من به سر میبرند. صحيح مسلم – (12 / 358). این حدیث با تعابیر مختلف در صحیحین و سنن وارد شده است.
بر این مبنا دانشمندان اسلامی در تألیفات خود این مسئله را مد نظر قرار داده تا جایی که برخی از آنان کتابهای مخصوص به این مورد اختصاص دادهاند.
علت این برتری و بهتر بودن چیست؟ این برتری علل فراوان دارد. شاید اساسیترین و بزرگترین علت، مسئلهی اجرای دستورات خدا و رسول(ص) باشد. اصحاب پیامبر(ص) برای اجرای دستورات خدا و پیامبر خدا بیش از حد سریع بودهاند و در عین حال دقّت کافی نیز داشتهاند و این سرعت و دقّت را در طول زندگی خود حفظ کرده و صادقانه بر آن متعهّد بودهاند.
اینک نمونههایی در این زمینه:
1ـ سرعت در اجرا
1ـ1ـ در حادثهی افک که عدهای از منافقین برای مادر مؤمنان عائشه (رضی الله عنها) تهمت و افترا بستند. عدهای از مؤمنین راستین نیز ناخودآگاه به دام منافقین افتادند و تهمت و افترا را دهان به دهان گرداندند. یکی از این ایمانداران واقعی شخصی بود به نام مسطح پسر اثاثه که پسر عمّهی ابوبکر صدیق (رضیاللهعنه) بود. او شخصی فقر و بینوا و نیازمند بود و مخارج زندگی او را ابوبکر صدیق تأمین مینمود. امّا بعد از اینکه آن تهمت و افترا را پراکنده نمود چنان که بخاری روایت میکند:« فَحَلَفَ أَبُو بَكْرٍ أَنْ لَا يَنْفَعَ مِسْطَحًا بِنَافِعَةٍ أَبَدًا» ابوبکر قسم یاد کرد که از این بعد هیچگونه کمک و یاری از جانب او به مسطح نخواهد رسید.
در ضمن آیاتی که بر برائت و پاکی ام المؤمنین عائشه نازل شد، آیهای هم نازل شد که در مرحلهی اوّل ابوبکر صدیق را اینچنین مورد خطاب قرار میدهد: «وَلَا يَأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَالسَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ»[النور : 22] ـ كساني كه از شما اهل فضيلت و فراخي نعمتند، نبايد سوگند بخورند اين كه بذل و بخشش خود را از نزديكان و مستمندان و مهاجران در راه خدا باز ميگيرند ( به علّت اين كه در ماجراي افك دست داشته و بدان دامن زدهاند ). بايد عفو كنند و گذشت نمايند. مگر دوست نميداريد كه خداوند شما را بيامرزاد؟ ( همان گونه كه دوست داريد خدا از لغزشهايتان چشمپوشي فرمايد، شما نيز اشتباهات ديگران را ناديده بگيريد و به اين گونه كارهاي خير ادامه دهيد )، و خدا آمرزگار و مهربان است ( پس خويشتن را متأدّب و متّصف به آداب و اوصاف آفريدگارتان سازيد ).
همین که پیامبر(ص) آیه را تلاوت نمود و ابوبکر شنید، فوراً احساس کرد که خطاب آیه با او است و در جا گفت: «بَلَى وَاللَّهِ يَا رَبَّنَا إِنَّا لَنُحِبُّ أَنْ تَغْفِرَ لَنَا» آری قسم به خدا ای پروردگار ما، دوست داریم که از ما در گذری، قسم خود را شکست و کفارهی آن را پرداخت کرد. «وَعَادَ لَهُ بِمَا كَانَ يَصْنَعُ» و با مسطح همچون گذشته رفتار کرد. صحيح البخاري – (14 / 413).
ابوبکر به محض اینکه پیام این آیه را دریافت کرد، بدون درنگ و در اسرع وقت، اقدام به اجرا و تنفیذ آن میکند.
1ـ2ـ أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ میگوید: ابوطلحه در میان انصار درخت خرمای فراوانی داشت و محبوبترین مالش نزد او باغی بود به نام بیرحاء روبروی مسجد بود. پیامبری گاه گاهی به آنجا میرفت و از آب گوارای درون آن باغ مینوشید. انس میگوید: هنگامی که آیهی:« لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»ـ به نیکی واقعی نخواهید رسید، مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید ـ نازل شد؛ ابو طلحه برخاست و گفت: ای پیامبر خدا(ص)، خداوند متعال چنین میفرماید و محبوترین مال نزد من بیرحاء است آن را در راه خدا صدقه میدهم و به برّ و نیکی و ذخیره شدن آن نزد خدا امیدوارم. ای رسول خدا هر کجا که خودت مصلحت میبینی قرار بده. پیامبر(ص) فرمود: بهبه، عجب مال و منفعت و سود بزرگی است؛ من آنچه که گفتی شنیدم، به نظر من آن را وقف خویشاوندان خودت قرار بده. ابوطلحه بر طبق دستور پیامبر(ص) آن را در بین خویشاوندان و عموزادگان خود تقسیم نمود. صحيح البخاري – (5 / 304).
ابوطلحه بعد از نزول آیه، فوراً بر طبق مفاد و مفهوم آن اقدام عملی انجام داده و یکی از مصادیق آن را اجرا میکند.
1ـ3ـ جابر بن عبدالله میگوید: همراه رسول خدا حاضر نماز عید بودم. پیامبر(ص) قبل از خطبه، نماز را بدون اذان و اقامه خواند. سپس با تکیه بر بلال برخاست، دستور به تقوا داد و بر طاعت خدا تشویق کرد و مردم را پند و تذکّر داد. سپس نزد زنان رفت آنان را نیز پند و اندرز داد و فرمود: «صدقه بدهید. چون بسیاری از شما هیزم جهنم هستید.» زنی از میان جمع برخاست، پرسید: چرا ای رسول خدا؟ فرمود: «چون شما بسیار گلایه مند و ناراضی و ناسپاس هستید و نعمتها را دست کم میگیرید و قدر شناس نیستید.» جابر میگوید:« فَجَعَلْنَ يَتَصَدَّقْنَ مِنْ حُلِيِّهِنَّ يُلْقِينَ فِي ثَوْبِ بِلَالٍ مِنْ أَقْرِطَتِهِنَّ وَخَوَاتِمِهِنَّ» زنان از زیورآلات ـ گوشواره و انگشترها ـ خود شروع به صدقه دادن کردند و آنها را در دامن پیراهن بلال میریختند. صحيح مسلم – (4 / 398).
وجه استدلال به این موضوع این است که زنان ایماندار بعد از شنیدن راهنمایی و اندرز و انذار پیامبر صلّی الله علیه و سلّم فوراً شروع به اجرا و تنفیذ فرمان آن حضرت نمودند.
1ـ4ـ هنگامی که منزل عثمان از جانب فتنهگران و آشوبگران محاصره شد. عثمان پشت بام رفت و گفت: شما را به خدا سوگند میدهم ـ بجز یاران پیامبر کسی را سوگند نمیدهم ـ مگر شما نمیدانید که پیامبر فرمود: هر کس چاه رومه را حفر کند، بهشت برای او است و من آن را حفر کردم. آیا نمیدانید که پیامبر فرمود: هر کس لشکر عسرة را تجهیز کند، بهشت برای او است و من آن لشکر را تجهیز کردم؟ همگی اصحاب حاضر او را تصدیق کردند. صحيح البخاري – (9 / 335).
عبدالرحمن بن سمره میگوید: عثمان هزار دینار نزد پیامبر ـ ص ـ آورد، پیامبر را دیدم که آن هزار دینار را در دامن خود زیر و رو میکرد و میفرمود: «مَا ضَرَّ عُثْمَانَ مَا عَمِلَ بَعْدَ الْيَوْمِ مَرَّتَيْنِ» ضرر به عثمان نخواهد رساند، هر کاری که از این روز به بعد انجام میدهد. پیامبر ـ ص ـ دو دفعه این جمله را تکرار کرد. سنن الترمذي – (12 / 162).
این روایتها بیانگر این نکته است که عثمان رضی الله عنه در اسرع وقت دستور پیامبر ـ ص ـ را اجرا کرده است.
2 ـ دقّت در اجرا
چه بسا در هر کاری اگر سرعت وجود داشت، غفلت پیش آمده و دقّت کافی در آن امر صرف نشده است؛ امّا اصحاب در ضمن اجرای سریع، از دقّت کافی غافل نشده و دقّت را فدای سرعت نکردهاند و در ضمن اجرای سریع دستورات خداوند متعال و پیامبر(ص)، دقّت کافی داشته و نکات ریز آن دستورات را به خوبی احاطه داده و اجرا نمودهاند.
عوف بن مالک میگوید: ما هفت یا هشت یا نُه نفر در خدمت پیامبر ـ ص ـ بودیم که پیامبر فرمود: آیا با پیامبر خدا بیعت نخواهید کرد؟ ما که به تازگی بیعت کرده بودیم، گفتیم: ما که با شما بیعت کردهایم. تا اینکه پیامبر سه دفعه این پیشنهاد را تکرار کرد. دست را دراز کردیم و با آن حضرت بیعت کردیم. یکی از ما گفت: ای پیامبر خدا ما که با شما بیعت کرده بودیم، این دفعه بر سر چه چیزی بیعت کنیم؟ فرمود: اینکه خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک نکنید، و نمازهای پنجگانه را اقامه کنید، و بشنوید و فرمانبرداری کنید، سپس مخفیانه این جمله را به ما فرمود: «وَلَا تَسْأَلُوا النَّاسَ شَيْئًا» بیعت کنید که از مردم چیزی نخواهید. عوف بن مالک میگوید: «فَلَقَدْ كَانَ بَعْضُ أُولَئِكَ النَّفَرِ يَسْقُطُ سَوْطُهُ فَمَا يَسْأَلُ أَحَدًا أَنْ يُنَاوِلَهُ إِيَّاهُ» بعداً این چند نفر را میدیدم که اگر سوار بر شتر بود و چوب دستی از دستش میافتاد، از کسی نمیخواست که آن را به دستش بدهد بلکه از شتر پیاده میشد و خود آن را بر میداشت. سنن أبي داود – (4 / 451).
ابن عباس میگوید: «وَ كَانَ[ای عمر] وَقَّافًا عِنْدَ كِتَابِ اللَّهِ» عمر بن خطاب رضی الله عنه نزد کتاب خدا بسیار با تأمّل و ریز بین بود و از اسرار و رموز آن بسیار آگاه بود. صحيح البخاري – (14 / 187).
از این مطلب چنین برداشت میشود که اصحاب و یاران پیامبر با دقّت کامل ارشادات و راهنماییهای پیامبر را گوش میدادند و تمام جوانب دستورات آن حضرت را مد نظر قرار میدادند و زوایای مختلف قضیه را میدیدند، ومصادیق ریز و درشت دستورات ایشان را شناسایی میکردند و فرامین حضرت را با دقت کامل اجرا و تنفیذ میکردند.
3 ـ دوام در اجرا
دوام و استمرار بر کردار نیک در قرآن و سنّت مورد ستایش قرار گرفته است. خداوند متعال انسانهای با ثبات و متعادل و متوازن را به خاطر صفات متعددی میستاید که یکی از آن اوصاف دوام و استمرار بر نماز است. میفرماید: «الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ»[المعارج: 23]آنان که بر نمازشان دوام و استمرار دارند.
عائشه(رضی الله عنها) میگوید: پیامبر(صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ) فرمود:« أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى أَدْوَمُهَا وَإِنْ قَلَّ» محبوبترین عمل نزد خدا، دائمترین و همیشگیترین عمل است هر چند که کم باشد. قاسم بن محمد[راوی حدیث از عائشه] میگوید: «وَ كَانَتْ عَائِشَةُ إِذَا عَمِلَتْ الْعَمَلَ لَزِمَتْهُ» [طبق این فرمودهی پیامبر،] عائشه هر کاری را انجام میداد بر آن ملازمت و دوام داشت. صحيح مسلم (4/ 188).
وجه استدلال به این حدیث از دو طریق است، یکی این که ارزش دوام و استمرار بر عمل نیک از دیدگاه پیامبر بیان شده و دیگر اینکه امّ المؤمنین عائشه، که یکی از یاران و شاگردان ممتاز پیامبر بود، بعد از شنیدن رهنمود پیامبر، سریعاً و دائماً دستور ایشان را اجرا میکند و بر اعمال نیک استمرار میورزد.
ابو ملیکه میگوید: نزدیک بود دو مرد بهتر و خیرخواه یعنی ابوبکر و عمر نابود شوند. هنگامی که نمایندگان بنی تمیم خدمت پیامبر(ص) رسیدند، پیامبر با ابوبکر و عمر مشورت کرد که چه کسی را بر آنان امیر گرداند، یکی از آنان اقرع بن حابس تمیمی حنظلی را پیشنهاد کرد و دیگری شخصی دیگر را پیشنهاد کرد. ابوبکر به عمر گفت: تو فقط قصد مخالفت با من را داری و عمر گفت: قصد مخالفت با تو را ندارم. صدایشان نزد پیامبر بلند شد. سپس آیه نازل شد و فرمود:« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ» [الحجرات:2] ای باورداران صدایتان را بالای صدای پیامبر(ص) بلند نکنید و آشکار نکنید گفتار با او را همانند آشکارکردنتان با یکدیگر[اگر چنین کنید] کردارتان تباه خواهد شد در حالی که شما نمیدانید. «قَالَ ابْنُ أَبِي مُلَيْكَةَ قَالَ ابْنُ الزُّبَيْرِ فَكَانَ عُمَرُ بَعْدُ، إِذَا حَدَّثَ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِحَدِيثٍ حَدَّثَهُ كَأَخِي السِّرَارِ لَمْ يُسْمِعْهُ حَتَّى يَسْتَفْهِمَهُ» ابوملیکه میگوید که ابن زبیر گفت: از آن پس، عمر هر گاه با پیامبر سخن میگفت، مانند کسی که با دیگری درگوشی حرف میزند، سخن میگفت؛ پیامبر سخن او را نمیشنید تا سخن را به او دوباره میکرد. صحيح البخاري – (22 / 272)
أبوبكر الصديق رصی الله عنه میگوید: هنگامی که آیهی«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ» ـ ای ایمانداران صدایتان را بر صدای پیامبر بلند نکنید ـ گفتم:« يا رسول الله، والله لا أكلمك إلا كأخي السّرار» ای پیامبر خدا، به خدا سوگند، با شما همانند کسی که درگوشی و سرّی با دیگری سخن میگوید، سخن خواهم گفت. تفسير ابن كثير – (7 / 365).
سالمِ بنِ عبدِ اللَّهِ بنِ عُمَرَ بنِ الخَطَّابِ رضِي اللَّه عَنْهُم، از پدرش روایت میکند که رسولَ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ و سَلَّم فرمود: «نِعْمَ الرَّجلُ عبدُ اللَّهِ لَو كانَ يُصَلِّي مِنَ اللَّيْلِ » ـ عبدالله خوب مردی است اگر نماز شب را بجا آورد. سالِم میگوید: «فَكَانَ عَبْدُ اللَّهِ بعْدَ ذلكَ لا يَنَامُ مِنَ اللَّيْلِ إِلاَّ قَلِيلا» عبدالله بعد از آن، بجز کمی، شبها نمیخوابید. متفقٌ عليه.
از مطالب فوق، با توجه به افعال و حروفی که استفاده شده که همگی دلالت بر دوام و استمرار میکنند، چنین برداشت میشود که اصحاب بر اجرای دستورات خدا و پیامبر(ص) دائم بودهاند و چنین نبوده که مقطعی با آب و تاب آن را اجرا کنند و بعد از چندی آن را وا بگذارند، بلکه بر اجرای دستورات خدا و پیامبر(ص) دوام و استمرار داشتهاند.
4 ـ صداقت در تعهد اجرایی
منظور از صداقت در اجرا، این است که اصحاب برای اجرای دستورات خدا و پیامبر(ص) صادقانه عمل میکردند. هر چند اجرای فرامین در ظاهر به ضرر خود آنان میشد یا عواقب و نتایج ناهمواری را برای آنان بار میآورد، اجرای فرامین خدا و پیامبر(ص) را بر منافع شخصی ترجیح میدادند.
حافظ أبو القاسم طبراني با اسناد خود روایت میکند که جریر به غلام خود دستور داد که اسبی برای او بخرد. غلام اسبی را به سیصد درهم برای او خرید و به صاحبش گفت: با من بیا تا درب منزل، تا قیمتش را به تو تقدیم کنم. جریر به صاحب اسب گفت: اسب تو بیشتر از سیصد درهم میارزد آن را به چهارصد درهم میفروشی؟ گفت: آری ای ابا عبدالله، جریر گفت: بیشتر از آن میارزد به پانصد درهم میفروشی؟ سپس همینطور صد درهم صد درهم به قیمتش میافزود و صاحبش همچنان راضی بود و جریر میگفت: اسبت بیشتر میارزد تا به هشتصد درهم رسید و اسب را به هشتصد درهم از او خرید. به جریر گفتند: این چه کاری بود که کردی؟ او که با سیصد درهم راضی بود؟! جریر گفت: من به پیامبر(ص) بیعت دادهام که برای تمامی مسلمانان دلسوز باشم. شرح النووي على مسلم – (1 / 145).
واثله پسر اسقع ایستاده بود مردی شتری را به سیصد درهم خرید، یک لحظه غافل شد که آن مرد شتر را برد. واثله دنبال او دوید و داد زد ای مرد، شتر را برای گوشت خریدی یا برای بار کشیدن؟ گفت: برای بار کشیدن. واثله گفت: من دیدم که سمش سوراخ است و خوب نمیتواند راه برود. آن مرد برگشت و شتر را به صاحبش برگرداند. صاحبش ناچار صد درهم از قیمت آن را کاهش داد و به واثله گفت: خدا تو را بیامرزد، معامله را بر من خراب کردی! واثله گفت: ما به پیامبر(ص) بیعت دادیم بر اینکه برای تمامی مسلمانان ناصح و دلسوز باشیم. إحياء علوم الدين – (1 / 424).
بر این اساس است که خداوند ایمان اصحاب و یاران را معیاری سنجش و پذیرش ایمان دیگران قرار داده و میفرماید: «فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا» [البقرة : 137] اگر آنان ايمان بياورند، همچنان كه شما ايمان آوردهايد، و بدان چيزهائي كه شما ايمان داريد، ايشان نيز ايمان داشته باشند، بيگمان ( به راه درست خدائي ) رهنمود گشتهاند.
در کتابها و منابع تاریخی و تفسیری و روایی نمونههای فراوانی میتوان یافت که اصحاب برای اجرای فرامین الهی و دستورات و ارشادات نبوی سریع و دقیق اقدام نموده و بر آن استمرار ورزیده و از منافع شخصی گذشتهاند. به دلیل اجتناب از اطناب به همین اندازه بسنده خواهیم کرد و کشف موارد دیگر را به خواننده واگذار میکنیم. و آخر دعوانا أنِ الحمدُ لله ربِّ العالمین.
پژوهش و نگارش: رحمن جعفری