چرا بعد از رمضان دچار سستی می شویم ؟!
بعد از رمضان باید چکار کنیم؟ این سؤالی است که دعوتگران بعد از پایان یافتن این ماه مبارک میپرسند، و این بدان خاطر است که میبینند بسیاری از مسلمانان آنچه را که در ماه رمضان از قبیل روزه، شبزنده داری، ذکر و تلاوت قرآن انجام میدادند با پایان یافتن ماه رمضان، آن را ترک میکنند و به غفلت و سرگرمی بر میگردند تا جایی که این پدیده به یک امر آشکاری تبدیل شده است، آنجا که در ماه رمضان مساجد از نمازگزاران، تلاوت کنندگان و ذاکرین پر میشوند اما بعد از رمضان از ترک شدن خود توسط این مردم ناله سر میدهند و از جدایی و دوری شکایت میکنند و جز تعداد اندکی بدان رفت و آمد نمی کنند و این پدیده از اصلاحگران میطلبد که به فکر چارهای باشند تا کجی را راست کرده و خلل را معالجه نمایند.
اگر به اسباب این پدیده، مراجعه کنیم، میبینیم که یکی از مهمترین اسباب آن، این است که رمضان در نظر بسیاری از مسلمانان از چهار چوب عبادت به عادت تبدیل شده است. بسیاری از مردم فقط به این دید به ماه رمضان مینگرند که رمضان ماهی است که باید کارهای معینی را در آن انجام داد و نباید در انجام آن با مردم مخالفت کند، مثلاً برخی را میبینیم با وجود اینکه نماز نمیخوانند اما روزه میگیرند و چه بسا به نماز تراویح اهمیت زیادی میدهند بدون اینکه چنان اهمیتی به نماز واجب بدهند و همچنین آنچه که بر این ادعا تأکید میکند این است که آنها با منطق عادت، در رمضان به عبادت می پردازند و به این خاطر است که این ماه، آن تغییرات لازم را در زندگی آنان ایجاد نمیکند و لذا با پایان یافتن رمضان آنان هم به عادتهای خود که قبل از رمضان داشتند، بر میگردند.
سبب دیگری نیز وجود دارد و انسان مسلمان – هرچند که گناه کار باشد – آن را درک میکند و آن عبارت است از جوّ ایمانی در این ماه مبارک که در نتیجهی آن که خداوند شیاطین را به زنجیر میکشد و دلها به عبادت خداوند رو میکنند و درهای بهشت باز، و درهای دوزخ بسته میشود. همهی این موارد انسان مسلمان را برای تقرب به خداوند و دوری از نافرمانی و گناهان یاری میکنند لذا با پایان یافتن رمضان و تغییر این حال و هواها، انسان گناهکار به گناهش باز میگردد.
یکی دیگر از این اسباب، ضعف و سستی بعد از حماسه و نشاط است که به نفسهای ضعیف راه مییابد، این پدیده در کاهش یافتن نمازگزاران در شبهای پایانی رمضان در نماز تراویح برخلاف ابتدای ماه، قابل مشاهده است. عبادت هرچند که تأثیر بزرگی در اطمینان و آرامش نفس دارد اما به مجاهده و غلبه کردن بر نفس و هواهای آن نیاز دارد؛ زیرا نفس آدمی بر علاقه به راحتی و آسایش، نشستن و چسبیدن به امور زودرس سرشته شده است.
برای علاج این پدیده باید مسلمان با بندگی پروردگارش آشنا گردد و اینکه این بندگی دایمی و همیشگی است و مقید به زمان و مکان خاصی نیست و وظیفه انسان مؤمن تا لحظه آمدن اجلش پایان نمیپذیرد. امام حسن بصری رحمه الله گفت: خداوند برای پایان کار مؤمن وقتی را جز مرگ تعیین نکرده است. سپس این آیه را تلاوت کرد که خداوند میفرماید: « وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ»[الحجر:۹۹]پروردگارت را تا آنگاه که یقین (یعنی مرگ) به سویت آید، بندگی کن.
لازم است مسلمانان بدانند که این ماه، ماه با فضیلتی است که خداوند به فضل و احسان خود آن را به آنان عطا کرده است تا در آن بیشتر از گذشته خود را به خداوند نزدیک کنند و برای انجام کارهای خیر سرعت بگیرند. اگر رمضان اینگونه در دل مسلمان قرار گیرد در طول عمرش بر عبادت و بندگی پروردگارش حریص خواهد بود که شروع یا پایان یافتن ماه رمضان او را از اعمال نیک باز نمی دارد.
در خصوص سستی و ضعف، لازم است که مسلمان بداند عبادت غالبًا بر خلاف هوی و خواستههای بنده است که این امر در ابتدا مقتضی مقداری تلاش و تحمل مشقت است تا آنگاه که نفس او بدان انس گیرد سپس بر امر خداوند استقامت ورزد. خداوند میفرماید: «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ»؛ کسانی که برای(رضایت) ما به تلاش ایستند و در راه (پیروزی دین) ما جهاد کنند، آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود میگردانیم، و قطعاً خدا با نیکوکاران است. [العنکبوت:۶۹] در حدیثی صحیح از رسول خدا صلی الله علیه وسلم روایت است که فرمود: «حُفّت الجنّه بالمکاره وحُفّت النار بالشهوات»؛ بهشت به سختی ها و دوزخ به شهوتها احاطه داده شده است. [به روایت امام مسلم]
پیدایش سستی و ناپایداری بعد از جدیت و نشاط، امری است که از هر عمل کننده ای دیده میشود چنان که رسول خدا صلی الله علیه و سلم میفرماید: «إنّ لکلِّ عَمَلٍ شِرَّهً وَلکُل شِرَّهٍ فَتْرَهٌ فمن کان فَتْرَتُهُ إِلَى سُنَّتی فقدِ اهْتَدَى ومَنْ کانَتْ إِلَى غَیْرِ ذلِک فقد هَلَکَ»؛ بی گمان برای هر کاری شور و نشاطی است و هر شور و نشاطی، نوعی سستی و ناپایداری به د نبال دارد، هر کس در حالت سستی هم، رویش به سوی سنت من باشد، در حقیقت هدایت یافته است و هر کس از کار خوب سست شده و به سوی غیر سنت من رود، در واقع هلاک شده است. [به روایت امام احمد ، صحیح الجامع۲۱۵۲]
ولی آنچه که از آن نهی شده، این است که سستی، او را به کوتاهی در فرایض و واجبات و ارتکاب حرامها و منهیات بکشاند.. امام ابن قیم رحمه الله میگوید: فاصله هایی برای سالکین، امری لازم است، هر کس در حالت فتور و سستی ، رویش به نزدیک شدن به خداوند و محکم کاری باشد و آن سستی او را از فرایض و واجبات خارج نکند، و در حرام داخل ننماید، امید است که به بهتر از ماقبل بر گردد. و حضرت علی رضی الله تعالی عنه فرمود: «نفس آدمی دارای رو کردن و پشت کردنی است، پس هر وقت رو کرد، آن را با عزیمت و عبادت بگیر و هر وقت پشت کرد، به واجبات و فرایض اکتفا کن.»
مسلمان هر وقت در نفس خویش احساس تنبلی و سستی کرد، نبایدجواب آن را بدهد و به طور کلی دست از عمل بکشد بلکه باید نفسش را با چیزی از حکمت معالجه کند و آن را از تفریح و سرگرمی مباح باز ندارد همچنان که نباید دست از کار بردارد. بلکه باید بین این دو موازنه ای برقرار کند تا نفسش – هنگامی که آن را به انجام عبادت مجبور می کند- از عبادت و بندگی خداوند نفرت نکند و نباید عنانش را رها کند تا در دریای لهو و لعب و معاصی بدون مراقب و نگهبان شناور باشد. پس میانه روی را در پیش بگیرید تا به مقصد برسید.
بی گمان کسی که از رمضان استفاده ی درست بنماید، باید حال او بعد از رمضان از حال او در قبل از رمضان بهتر شود؛ چرا که یکی از نشانه های قبول شدن کار نیک، این است که بعد از آن نیز کار نیک انجام دهد و از نشانه های مردود شدن کار نیک شخص، این است که بعد از انجام کار نیک، به گناه و نافرمانی برگردد.
پس برادر و خواهر روزه دارم! بر مداومت بر اعمال صالحی که در این ماه بدان عادت می گیرید، حریص باشید؛ چرا که دوست داشتنی ترین کارها در نزد خداوند آن است که شخص بر آن مداوت داشته باشد هر چند که اندک باشد. در صحیح بخاری روایت است که از حضرت عائشه رضی الله عنها در خصوص کار پیامبر صلی الله سؤال شد، گفت: «کار آن حضرت همیشگی بود و بر کاری که انجام می داد مداومت می کرد» یعنی کارش مانند بارانی که بردوام می بارد و قطع نمی شود، استمرار داشت.
اگر ما از ماه رمضان خداحافظی کردیم، این را بدانید که مؤمن هیچ وقت با عبادت و بندگی خداوند خداحافظی نمی کند تا آنگاه که روح در بدن دارد. اما کسانی که با شروع عید مساجد، و عبادتها را ترک می کنند، بندگان خوبی نیستنتد که تنها در ماه رمضان خدا را می شناسند. خداوند می فرماید: « قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ* لاَ شَرِیکَ لَهُ وَبِذَلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ»؛ بگو : نماز و عبادت و زیستن و مردن من از آن خدا است که پروردگار جهانیان است. خدا را هیچ شریکی نیست، و به همین دستور داده شده ام، و من اوّلین مسلمان هستم. [انعام: ۱۶۳-۱۶۴] زندگانی باید همه؛ در همه احوال، اوقات و شرایط و ظروف برای خدا باشد.
برادر و خواهر روزه دارم! از نسیم های درخشان رمضان، کلیدی را برای سایر ماه های سال قرار دهید و بر عبادت و بندگی پروردگار استقامت و پایداری کنید و بر کارها مداوت داشته باشید هرچند که اندک باشد و از خداوند بخواهید تا دم مرگ شما را بر کارهای خوب ثابت قدم بدارد.
منبع: اسلام ویب
ترجمه: خالد ایوبی نیا