خشوع در نماز(1)
حمد و سپاس خدای را سزاوار است که نماز را ستون دین قرار داد و فرمود: وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ ﴿٤٥﴾الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ [سوره بقره: آيه 46ـ45]
از شکیبایی و صبر یاری جویید همانا برپا داشتن و اقامهی نماز دشوار و سخت است مگر بر فروتنان. آنهایي که یقین دارند پروردگار خود را ملاقات میکنند و به سوی او باز میگردند
خشوع، اهمیت و آثارآن
امراضی چون قساوت قلب و قحطی چشمها از ریزش اشک و انعدام تدبّر، که دامنگیر بسیاری از افراد میشوند ناشی از طغیان مادیگری بر درون و دلهای ما است که پرستش و نیایش و عبادات ما را تحت تأثیر قرار داده و اجازهی بازگشت و رجوع به حالات سالم و طبیعی را به دلهای ما نمیدهد تا دلهایمان از همهی آلودگیهای که اطراف آنها را احاطه کردهاند، پاک و سالم گردد.
این امیرالمؤمنین عثمان بن عفان (رض) است که دقیقاً انگشت روی بیماری قرار میدهد و میگوید: «اگر دلهایتان پاک و سالم میبود، هرگز از کلام خدا سیر نمیشدید»
خشوع حقیقی از منظر امام ابنالقیّم جوزیه همان ایمان است و او آن را این چنین تعریف مینماید:
«خشوع دل برای خدا از طریق اجلال و تعظیم او، و وقار و ترس و مهابت و حیا و شرم از وی، قلب را آن چنان در برابر خداوند خوار و ذلیل و شکسته مینماید که سرشار و مالامال از ترس و شرمندگی، حبّ و حیا میگردد و نعمتهای خدا را در همهی حالات و زمانها میبیند از سوی دیگر نظارهگر جنایات و درندهخویی خود میشود. در نتیجه ترسی توأم با لرزش، ابتدا قلب بعد سراسر وجود او را فرا میگیرد»
از جمله دلایل خشوع اینکه: خشوع مهمترین سبب پذیرش و قبولی نماز ـ که بعد از شهادتین عظیمترین رکن اسلام است ـ میشود.
در سنن به نقل از پیامبر (ص)آمده است: [إِنَّ الْعَبْدَ لَیَنْصَرِفُ مِنْ صَلَاتِهِ وَ لَـمْ یَکْتُبْ لَهُ مِنْهَا إلَّا نِصْفُهَا إلَّا ثُلُثُهَا إلَّا رُبْعُهَا إلَّا خُمُسُهَا إلَّا سُدُسُهَا إلَّا سبعُهَا إِلَّا ثُمْنُهَا إلَّا تِسْعُهَا إلَّا عُشْرُهَا]همانا بندهی خدا از نمازش خارج میشود و آن را به پایان میرساند و حال آن که تنها نصف یا یک سوم یا یک چهارم یا یک پنجم یا یک ششم یا یک هفتم یا یک هشتم یا یک نهم یا یک دهم ثواب آن، در دفتر اعمال حسنهی وی ثبت گردیده است.
خشوع در نماز باعث می شود که ادایش برفرد نماز گزار سهل و آسان گردد ونماز محبوب نفس و نور چشم او واقع شود.
استاد عبدالرحمن بن ناصر السعدی: در تفسیر آیهی:
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ ﴿٤٥﴾ [سوره بقره: آيه 45]میگوید: «اقامهی نماز در نزد فروتنان خفیف و سهل و آسان است چون خشوع و ترس از خدا و رجای ثواب وی، باعث میشود که با کمال میل و انشراح صدر به نماز روی آورد؛ زیرا از سوی انتظار ثواب او را دارد و از سوی دیگر ترس از عقابش سراسر وجود او را فرا میگیرد»
خشوع، علم حقیقی بشمار میآید. ابن رجب حنبلی: در شرح حدیث ابو درداء درباره ی فضل علم میفرماید:
«از عبادهی بن صامت و عوف بن مالک و حذیفه ي روایت شده که: «اوّلین علمی که از میان مردم رخت بر میبندد، علم خشوع است تا آنجا که خاشعی نخواهید یافت»
او احادیث دیگری به این معنا و مضمون آورده و در آخر میگوید: «در این احادیث آمده که مرگ و نابودی علم ناشی از نابودی عمل است، اصحاب بزرگوار رسول خدا (ص) رخت بربستن علم باطنی از دلها را به دوری خشوع از دلها تفسیر کردهاند.
نماز رابطهی میان بنده و پروردگار است انسان بواسطهی نماز تمامی مشغولیتها و دلبستگیهای دنیا را از دل میکَند و با تمام وجود بسوی خدا روی میآورد و از او هدایت و معونت و قوّت میطلبد و ثبات بر صراط مستقیم را از او میخواهد. اما تفاوت میان انسانها در امر اقامهی نماز از زمین تا آسمان است.
گروهی از کانال نماز با تمام وجود به خدا رو میآورند و نمازشان باعث قربت آنها از خدا میشود؛ امّا گروهی آن چنانکه باید و شاید از نماز متأثر نمیشوند. این عدّه تنها اذکار و اوراد نماز را زمزمه کرده حرکات آن را انجام میدهند. بدون این که به طرز لازم به اهمیت کار خود پی ببرند و حضور قلب کافی و شایستهی قیام در مقابل پروردگار را پیداکرده باشند.
نماز مطلوب و مورد قبول در دین اسلام، در زمزمهکردن چند ذکر و تسبیح زبانی و انجام برخی حرکات بدنی ـ فاقد تعقُّل و تدبُّر و خشوع قلبی ـ خلاصه نمیشود. در سنن ترمذی به نقل از ابو هریره (رض) آمده که رسول خدا (ص)فرمود:
إنَّ أوَّلَ مَا یُـحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنْ عَمَلِهِ صَلاتِهِ إنْ صَلُحَتْ فَقَدْ أَفْلَحَ وَ انْجَحَ وَ إنْ فَسَدَتْ فَقَدْ خَابَ وَ خَسِرَ فَإنِ انْتَقَصَ مِنْ فَریضَتِهِ شَیءٌ قَالَ الرَبُّ عَزَّوَجَلَّ انْظُرُوا هَلْ لِعَبْدِی مِنْ تَطَوُّعٍ فَیَکْمُلَ بِهَا مَا انْتَقَصَ مِنَ الْفَرِیضَةِ ثُمَّ تَکُونُ سَائِرُ أعْمَالِهِ عَلَی هَذَا
«اولین چیزی که بندهی خدا در روز قیامت به خاطر آن محاسبه میشود، نماز او است. اگر نمازش درست و صحیح باشد رستگار و پیروز است و اگر نمازش فاسد و نادرست باشد سر افکنده و زیانکار، و اگر در نمازهای واجبش چیزی کم یا ناقص باشد خداوند خطاب به ملائک میفرماید: بنگرید آیا در پروندهی بندهی من چیزی از نماز سنّت وجود دارد؟ اگر موجود باشد کسری و نقص موجود در نماز واجب به واسطهی آن جبران می گردد. بعد برای سایر اعمال و حسناتش این چنین عمل خواهد شد»
از این رو که بیشتر مردم از قِلَّت خشوع در نماز سخن به میان میآورند لازم دیدم برخی از اسباب تقویت کنندهی خشوع و عوامل بازگشت به نماز حقیقی را در این رسالهی مختصر گوشزد کنم. باشد که رابطهی ما با الله (ج) را استحکام بیشتر ببخشد. نماز حقیقی نماز قلب و جوارح است نمازی است که باعث ذلیل و خاضع شدن هر دو (قلب و جوارح) برای خدا میشود. خداوند در مقام ستایش این قبیل مؤمنان میفرماید:
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿١﴾الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿٢﴾ [سوره مؤمنون: آيه 1و2]
«به حقیقت رستگارند ایمانآورندگان * آنهایی که در نمازشان فروتنند»
چه بسا ما هنگام تلاوت این فرمودهی خداوند متعال:إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ [سوره عنکبوت: آيه 45]
«همانا نماز انسان را از فحشا و منکرات باز میدارد»از خود سؤال کنیم، چرا بسیاری از ما بعد از خارج شدن از نماز دوباره به انجام اعمال بد و امور منکر روی میآوریم؟ چرا فاصلهی میان نماز ما و نماز فروتنان فراوان است؟
که اگر آنها را بعد از ادای نماز بنگری میبینی که نماز تمامیِ آثار چین و چروک گناه و نافرمانی خدا را از چهرهی آنها زدوده و نشانههای تمایل به لذّات دنیا را از دلهای آنان برکنده و آنها را از خداوند نزدیک گردانیده است. ولی ما این چنین نیستیم و نماز همچون اثری در ما نکرده است؟
ترجمه: محمد ملازاده – بانه
گردآورنده : دار القاسم
مطلب ادامه دارد…..