وسایل و ابزارهای دعوت اسلامی
ترغیب در اصل، باید در زمینهی بدستآوری رضایت و رحمت خدا و کسب پاداش بزرگ او در آخرت انجام پذیرد. و ترهیب هم باید در مورد ترساندن از خشم خدا و عذابش در آخرت صورت بگیرد. این روش پیامبر گرامی است.
تربیت و آموزش:
پس از آنکه فرد دعوت شده به فراخوان دعوتگر پاسخ داد و به لطف خدا به دین اسلام رهنمون شد، دعوتگر باید با توصیهها و نسخههایش، سنگری محکم در مقابل بیماری قدیم آن فرد درست کند و باید او را از نشانهها و علایم راه دین آگاه کند و او را زیر نظر بگیرد : دعوتگر باید نشانهها، قواعد و مفاهیم و اصل اسلام را به فرد دعوت شده آموزش دهد. دعوتگر باید همواره در دعوتش، جنبهی تازگی را رعایت کند و افراد دعوت شده را به بهانه اینکه دیگر دعوت را پذیرفتهاند، رها نکند؛ زیرا بعید نیست کم و بیش مقداری از بیماریهای قدیمی در وجود آنها باقی مانده باشد. این بقایای بیماری باعث میشود تا فرد دعوت شده دچار عقب گرد شود و از اسلام باز گردد و یا در مسیر دیگری حرکت کند و به خیال خود آن را مسیری کاملاً درست و اسلامی بپندارد! مراجعه کنید به کتاب اصول الدعوه، اثر دکتر عبدالکریم زیدان .
ابزارهای دعوت:
-هوشیاری:
[معادل عربی آن حِذر است] و رجلٌ حَذِر : یعنی مرد بیدار و هوشیار. چنین فردی هوشیار است و آمادگی برخورد با رویدادی ناخوشایند را دارد. (ر. ک . لسانالعرب ج ۵، حرف راد).حِذر [= هوشیاری]
نه تنها امری خدابسندانه است که نمیتوان خود را به خاطر آن ملامت کرد. با توجه به تعریف لغوی حِذر [= هوشیاری] به این نتیجه میرسیم که هوشیاری، بر پایه ی شناخت و احتیاط کاری استوار است. فرد هوشیار از میزان زیان اتفاق ناخوشایند که آن را پیش بینی نموده، آگاه است. لذا با احتیاط هر چه تمامتر جلو می رود و سعی میکند از اسباب برخورد با آن اتفاق بپرهیزد. و چنانچه دچار آن شود محتاطانه میکوشد آن را دفع کند یا دست کم زیانهای احتمالی آن را کاهش دهد.
دعوتگر هوشیار قبل از برخورد با آن اتفاق ناگوار، نه تنها ترسی ندارد و خود را نمیبازد که محتاطانه و شجاعانه با خیالی آرام به پیش میرود و در صورت وقوع آن هم، هرگز از رها شدن آن ناامید نمیشود. از این رو، هوشیاری با توجه به مواردی که ذکر کردیم، امری قابل تحسین است و اشکالی ندارد. این هوشیاری از صفات اهل ایمان و افرادیست که دارای اعمال درست و سالم هستند: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَکُمْ فَانفِرُوا ثُبَاتٍ أَوِ انفِرُوا جَمِیعًا ، نساء: ۷۱
یکی از دلایل این امر از سنت نبوی مراحل هجرت پیامبر(ص) است؛ زیرا پیامبر(ص) در ساعاتی به خانه ابوبکر آمد که طبق گفتهی عایشه، در آن ساعت به خانه ابوبکر نمیآمد. پیامبر(ص) همچنین به ابوبکر گفت: هر کس را که پیشت است، بیرون کن . پیامبر(ص) بعد از آن، از دریچهای که در پشت خانه ابوبکر وجود داشت، خارج شد و در غار ثور مخفی گردید. دلایل دیگری نیز از – همین قبیل ـ در دست است.
۱- درخواست کمک از افراد نیکوکار و شایسته:
و این کمک خواهی، ناشی از اهتمام دعوتگر برای رساندن پیام دعوت به مردم است. دعوتگر از هر وسیله مشروعی که بتواند او را به هدفش برساند، کمک میگیرد.
موسی از برادرش هارون کمک گرفت . پیامبر ما هم(ص) دنبال قبیله ای میگشت تا او را پناه دهند و در امر دعوت، از او پشتیبانی و حمایت نمایند. وی در بیعت عقبه کبری [= عقبه بزرگ] فرمود: « از شما پیمان میگیرم، آنچنان که از زنان و کودکانتان دفاع میکنید، از من هم دفاع کنید». روایت از ابن حبان در صحیحش.
۲-نظاممندی:
منظم بودن ابزاری کارآمد برای به بار نشستن ثمره. دعوت مردم به سوی اسلام است. به بیان دیگر یک نوع فرصت اضافی برای موفقیت دعوتگر در رسیدن به هدفش است.
بدون نظاممندی، تلاشها پراکنده شده، و گامها کورکورانه برداشته میشوند. بیگمان اسلام دین نظم و ترتیب است.
برای نمونه، نماز از ناحیه وقت و پیروی مأموم از امام با نظم خاصی انجام میشود. در بقیه عبادتهای دیگر مانند حج، روزه و زکات چنین نظمی وجود دارد. دعوتگر باید وقت خود را تنظیم کند و به بهترین نحو ممکن آن را به کار گیرد تا در دعوتش موفق گردد…
۳- از جمله ابزارهای دعوت «عمل کردن» است. مانند زدودن منکر، و نیکوکاری است مانند ساختن مسجد یا مدرسه یا مانند اینها.
۴- یکی دیگر از ابزارهای دعوت، تبلیغ با سیره و شرح حال پاک داعی و کارهای خوب و صفات والا و اخلاق خوبش میباشد. دعوتگر – در سایه این کمالات- الگویی نیکی برای دیگران میشود و همانند کتاب باز شدهای میگردد که مردم، معنای اسلام را در آن میخوانند آنان به او رو میکنند و مجذوب او میشوند؛ چون مردم بیشتر از افعال و رفتار متأثر میگردند تا سخن صرف.
اخلاق و رفتار خوب مسلمانان باعث شد که اسلام در دنیا گسترش یابد و غیر مسلمانان، متأثر از این اخلاق خوب، به آیین اسلام گردن نهند . از این رو، الگویی حسنه که دعوتگر با اخلاق و رفتار خوب خود آن را در عالم واقعیت پیاده میکند، نوعی دعوت عملی به سوی اسلام است. حتی غیر مسلمانان به این الگوی حسنه استناد مینمایند و میگویند: اسلام، حق است و از جانب خدای سبحان نازل شده است. بویژ، اگر، این غیر مسلمانان دارای فطرت و عقلی سالم باشند. (ر. ک . اصول الدعوه، دکتر عبدالکریم زیدان).
۵- خوش کلامی و نرمخویی و مهربانی در امر دعوت:
همانگونه که دانستیم، دعوتگر پزشک دلهاست، لذا باید دعوت خود را در قالب جملاتی زیبا بیان کند و از ناسزا و عبارتهای رکیک و زننده بپرهیزد، تا افراد دعوت شده، از او گریزان نشوند. این مسئله در دعوت پیامبران و دعوتگران موفق کاملاً نمایان است. دعوتگر باید سعه صدر و پر حوصلگی را از پیامبران بیاموزد تا مردم از او فرار نکنند . و خداوند در سوره فصلت آیه ۳۴ فرموده است: وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَلَا السَّیِّئَهُ ۚادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ.
۶- سخن گفتن با عامه مردم:
دعوتگر با همه توان و مهارتش به رسالت خود خدمت میکند و از روابطش با مردم، در خانه، مدرسه، خیابان و ماشین [، برای تبلیغ دین] استفاده مینماید. چون دعوتگر فردی است که نسبت به برنامه خود تعصب دارد و، لذا در هر مناسبتی که پیش بیاید، با مردم سخن میگوید. حتی گاهی اوقات – بی هیچ تکلفی – خود، مناسبتهایی را ایجاد میکند تا رسالت خود را توضیح دهد و دیگران را نسبت به خواسته خود قانع سازد.
۷- خطابت:
خطابت هنر برقراری ارتباط مستقیم با مردم است و خطیب، از طریق آن میخواهد از نظر عقلی، به آنها قناعت ببخشد، و از لحاظ عاطفی بر آنان تأثیر بگذارد. خطیبی که بر شنوندگان تأثیر میگذارد، واقعاً خطیب است. این امر، با چند وسیله محقق میشود : یکی از آنها درست اندیشی و خوب عرضه کردن آن است . و دیگری صحت دلایل و براهین است . بیگمان اقناع عقلی و اثر گذاری عاطفی دو رکن خطابت است.
۸- سخنرانی:
سخنرانی عبارتست از اطلاعاتی منسجم و مرتبط با هم که موضوع معینی را بررسی میکند. سخنرانی دارای ماهیت ویژه علمی است و احتیاجی به نشان دادن شور و هیجان ندارد. چون بر مبنای منطق آرام علمی قرار دارد و در آن، کوشش میشود، به کمک مقدمات فراهم شده و نتایج درخشان بر عقل تسلط حاصل گردد. گاهی – در اثنای سخنرانی – به نقشهها و مدارکی نیازاست. سخنران به کمک این نقشهها، میتواند مسئله را توضیح دهد و مردم را قانع سازد.
۹- موعظه
خداوند فرموده: أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ یَعْلَمُ اللَّـهُ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُل لَّهُمْ فِی أَنفُسِهِمْ قَوْلًا بَلِیغًا ( نساء: ۶۳) موعظهای ضروری است، در درون نفس انگیزههای فطری وجود دارد که همواره به جهتدهی در تهذیب نیازمند است و چه بسا موعظه امری جالب و کوتاه و مؤثر، شنونده را به شاهراه حقیقت باز گرداند و به سمت مکارم اخلاقی سوق دهد.
۱۰- کنفرانس که شامل گفتگو و مناقشه است.
۱۱- برنامه ریزی و پیگیری: برنامه ریزی یعنی اندیشه ورزی آرام و بررسی همه جانبه. ما نباید حرکت دعوت را با شرایط و رویدادهای غیر منتظره رها کنیم یا بگذاریم کورکورانه حرکت کند. لازم است که در مسیری حرکت کند که دارای تابلوهای معلوم، مراحل مشخص، اهداف آشکار و ابزار و راههای معلوم باشد.
۱۲- مدرسه: برنامه دعوت باید آموزش محور بوده و از نظر علمی و عملی بتواند دعوتگر را به هدفش برساند. در طول هفته بعضی از طلبهها، در داخل مدرسه یا در مساجد نزدیک آن، باید بر سر چگونگی دعوت مردم، تمرین کند.
۱۳- سفر کردن: از دیر باز مربیان دعوت، به این نتیجه رسیدهاند که سفرهای دعوتی، فواید مادی و معنویی زیادی در بر دارند. لذا دعوتگران را به این امر تشویق کردهاند و اثرات این گونه سفرها، را مبنای احتجاج خود قرار دادهاند. دعوتگر، در سفر خود، از هر وسیله تربیتی که بتواند، با خود حمل کند، برای رسیدن به هدف خود استفاده میکند. سفرهای سودمندی که سلف صالح انجام دادهاند، مشهور است، مانند: سفرهای امام شافعی، امام احمد و بخاری و دیگران. این سفرها، دستاورد بزرگی برای علم، نشر علم و دعوت به سوی علم و ساختان مدارس بزرگ علمی در شهرها و روستاها، به ارمغان آورده است.
۱۴- تألیف کردن:
یکی از ابزارهای دعوت تألیف است. دعوتگر باید تألیفی در سطح عالی داشته باشد تا بتواند میزان سطح فکری مسلمانان را ارتقا دهد. این تألیف باید از نظر موضوع و شکل مناسب عصر و همه اقشار باشد.
گفتهاند: خط خوش، بیشتر حق را آشکار میکند چاپ زیبا هم چنین است. پس باید با مختصر کردن کتابهای خوب و مفید و نقد کتابهای مضر با روشی علمی، سالم و قناعت آور، جوانانمان را راحت کنیم.
۱۵- روزنامهنگاری:
یکی از وسایل دعوت روزنامه نگاری است. دعوتگر مسلمان باید هنر زبان و ادبیات روزنامهای و اسلوبهای هنری آن را دارا باشد تا بتواند میلیونها خواننده روزنامه را تحت تأثیر قرار دهد.
۱۶- رادیو و تلویزیون:
صدای رادیو که قارهها را درنوردیده، ابزارهای جدیدی را تقدیم دعوتگران میکند. آنها به کمک این ابزارها، رسالت خود را میتواند ادا کنند. چه بسیار طاغیانی که دعوتگران را از تبلیغ دین برای مردم منع کردهاند، اما رادیو، این ممنوعیت را از بین برده است.
دعوتگران مسلمانان باید زودتر از دیگران، از طریق رادیو، گوشهای مردم را به سمت صداهای خود بکشانند تا دعوت اسلامی را به مردمانی برسانند که هنوز دعوت اسلامی را طی برنامهای خاص که مطابق با زبان و فهم آنها باشد، دریافت نکردهاند.
دعوتگران، حداقل باید ریشهی حقیقت یابی را در ذهن آنها بکارند زیرا مؤذن بر اساس امتداد صدایش، پاداش مییابد. پیامبر(ص) فرموده: است: « لا یسمع دوی صوت المؤذن جن و انس و لا شیء الاشهد له یوم القیامه»، « هر جن و انسان و هر چیز که صدای اذان مؤذن را میشنود، قطعاً در روز قیامت، به نفع او، شهادت میدهد». روایت از بخاری در کتاب الاذان، باب رفع الصوت بالنداء.
به همین ترتیب، دعوتگر به میزان گسترهی صدایش در رادیو، یا هر رسانهی دیگری، و به میزان رسایی سخنش، مأجور میگردد. همچنین به میزان، خواهش نیکویی که برای اجرای برنامه زنده میکند، پاداش مییابد. در عصر حاضر، تلویزیون بهترین وسیله آموزشی، فرهنگی و تفریحی است. تحقیقات نشان داده است که وقتی فرد صوت و تصویر گوینده را میشنود و میبیند، ۲۵ درصد به میزان دادههایش اضافه میگردد. ۵۵ درصد این دادهها، در ذهن او باقی میماند. (الاعلام الاسلامی، عبدالعزیز صقر، ص ۸). تلویزیون نزدیکترین ابزار رسانهای است. دعوتگران اسلامی باید جایی در آن داشته باشند. (خلاصهای از کتاب طرق الدعوه الاسلامیه، احمد محمد عدنانی).
۱۷- اینترنت:
یکی از ابزارهای دعوت در عصر ما، اینترنت است. اینترنت یکی از جدیدترین وسایل ارتباطی و تبادل دادهها است. دکتر محمد غنیم در کتابش« خدمات فی الاینترنت»، در بخش مقدمه آن میگوید: « اینترنت دریایی بی ساحل است و آنقدر دامنهاش گسترش یافته که سازندگانش را متحیر کرده است. بعضی از پژوهشگران و کارشناسان انتظار داشتند که اینترنت جوشی از جوشهای تکنولوژی یا حبابی باشد که زود ترکیده میشود، سپس شروع به بازگشتن میکند؛ اتفاقی که برای بعضی از ابزارهای ارتباطی، همانند تلفنهای دوربیندار افتاد. اما، اینترنت ادامه یافت و ادامه دارد و – انشاءالله- در مسیر ترقی سرسام آور و گسترش عجیب، ادامه خواهد یافت.
اینترنت رکورد همه انتشار رسانههای قبلی را شکسته است فراتر از همه انتظارات و پیش بینیها عمل میکند. شیخ محمد المنجد – که خدا حفظش کند – میگوید: « برادران این شبکه منافع زیادی دارد.البته نمیخواهم شما را به سوی آن تشویق کنم و فرا بخوانم بلکه خطرها و فواید آن را، همزمان، بر میشمارم».
باز هم شیخ محمد غنیم میگوید: « اینترنت و خدمات آن، بسان چاقوی دو لبه است؛ همانگونه که انسان، مثلاً، میتواند از ایمیل برای ارسال پیام اینترنتی به خانواده و دوستانش بهره بگیرد، یا از طریق آن، دادههای مفید یا تحقیقی ارزشمند یا کتابی مفید را بفرستد، یا بوسیله آن مردم را به اسلام دعوت کند، به همان شیوه، میتواند آن را برای تهدید یا ترساندن مردم و اذیت کردنشان بکار گیرد. یا میتواند ویروسهای اینترنتی را برای آنها بفرستد، و دستگاه مردم را خراب کند و آنها را دچار خسارتهای سنگین مالی نماید، و دیگر مواردی که قلم و زبانم یارای ذکر کردن آنها را ندارد.
خداوند راست فرموده آنجا که گفته: إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا. ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس (انسان: ۳) . !
اینترنت، نعمتی از نعمتهای خداست که باید به خاطر آن خدا را شکر بگوئیم، آنگونه که از آن درست و در مسیر دعوت اسلامی استفاده کنیم.
با بیان این مطالب، در این پژوهش، به بعضی از ابعاد دعوت اسلامی اشاره کردیم. از خدا میخواهیم که به نفع دهد، و در راستای خدمت کردن به دین و دعوتش، ما را به کار گیرد. آمین
ترجمه : سید رضا اسعدی کارشناس ارشد مترجی