عثمان طه” کاتب کُرد تبار قرآن کریم
عثمان طه” کاتب کُرد تبار قرآن کریم
عثمان طه کاتب مشهور قرآن کریم است که امروزه در هر منزل و مسجدی قرآنهای دستنویس او را تلاوت میکنند. عثمان طه یا «أبو مروان عثمان بن عبده بن حسین بن طه الحلبی الکُردی» کاتب سرشناس و پر آوازه قرآن در جهان اسلام، وی در سال ۱۹۳۴ میلادی در روستای عفرین، شهر حلب در کردستان سوریه متولد شد. اما بیش از ۳۰ سال است که در شهر مدینه اقامت دارد.
او دارای هفت فرزند است. پدرش، شیخ «عبده حسین طه» امام جماعت، سخنران مسجد و استاد خوشنویسان سوریه است. «عثمان طه الحلبی» دارای مدرک لیسانس در رشتهی «شریعت اسلامی» است و در زمینهی زبان عربی، نقاشی و هنرهای اسلامی نیز دورههایی را گذرانده و مطالعات زیادی نیز داشته است. او اجازهی خطاطی و به اصطلاح مدرک این کار را در سال ۱۹۷۳ میلادی از استاد کُرد تبار خویش «حامد الآمدی» اهل کردستان ترکیه دریافت کرد. وی نزد خطاطان سرشناسی همچون محمدعلی المولوی و ابراهیم الرفاعی در حلب و محمد بدوی الدیرانی در دمشق و هاشم البغدادی شاگردی کرد. او نخستین بار در سال ۱۹۷۰ میلادی قرآنی را به خط خودش برای وزارت اوقاف و شئون اسلامی سوریه نوشت.
در سال ۱۹۸۸ میلادی به کشور عربستان سعودی رفت و به عنوان خطاط برگزیده مؤسسهی چاپ قرآن ملک فهد و کاتب مصحفهای مدینة النبی، قرآنی را نگاشت که وجه مشخصهاش اتمام آیه در انتهای صفحه بود. همچنین در همان سال به عضویت هیأت داوری مسابقه بینالمللی خط عربی در استانبول در آمد، این مسابقه هر سه سال یک بار برگزار میشود. «عثمان طه» که فارسی را هم تقریباً خوب بلد است در باره نحوه آشنائیش بازبان فارسی میگوید: من به خط نستعلیق فارسی علاقه زیادی دارم و هنگام تمرین بر نوشتههای فارسی، لازم میدانم که معنای کلمات را بفهمم و گرنه هیچ لذتی نمیبرم از همین رو فارسی را به تنهایی یاد گرفتم. دیگر اینکه استاد «امیرخانی» از ایران، دوست بنده است و من از ایشان و بعضی از دوستان، ضرب المثلهای فارسی زیادی را یاد گرفتهام.
–کتابت این مصحف شریف کی و چگونه به ذهنتان خطور کرد؟
در ابتدا این برای من و هر خوشنویس دیگر که مورد احترام مردم است، یک رویای دست نیافتنی بود که به خاطر شرافت عمل و تبرک به خداوند و سود مسلمانان مصحفی را نگارش کند که مسلمانان آن را به اعتبار کلام خدا بودن قرائت میکنند و از آن بهرهمند میشوند. هر خطاطی بیمناک است از کتابت مصحف شریفی که منزلتش بدین پایه و بلندی است. در آغاز از سوی وزارت اوقاف در شهر خودم به این مهم مکلف شدم جز اینکه نسبت به انجام این کار بزرگ مردد بودم و در انجام چنین عمل سترگی ترس و وحشت سرتاپای وجودم را فرا گرفته بود.
من اولین قرآن را در سن سی سالگی نوشتم و انگیزه ای جز علاقه و خدمت به ساحت قران نداشتم و اصلاً پیش بینی نمی کردم که چنین استقبالی از آن بشود و چنین جایگاهی پیدا کند.
–تا کنون چند مصحف به نگارش درآوردهاید؟
دقیقاً به خاطر ندارم، اما تا آنجایی که میدانم بیش از ده مصحف به روایتها ی مختلف مشهور نوشتهام.
– چگونه شد که برای کار به مؤسسهی چاپ قرآن ملک فهد رفتید؟
هنگام بازگشایی مؤسسهی ملک فهد در مدینه منوره، علما درباره نسخهای از قرآن به رسم الخط عثمانی و به روایت حفص، بحث و گفتگو میکردند که خطش مورد رضایت همگان واقع شود. هنگامی که نسبت به یکی از نسخههای قرآن انتشارات شامیه در دمشق، به خط من ، وقوف پیدا کردند از نوع خط و سبک نگارش آن شگفت زده شدند و نسبت به چاپ آن در مؤسسه پس از اعمال اندکی و یرایش، اتفاق نظر پیدا کردند. پس از اطلاع کمیته علمی مؤسسه، بر آن شدند تا مرا به عنوان خوشنویس قرآنهای مدینه، به کشور عربستان سعودی معرفی کنند و این قضیه برمی گردد به تقریباً ۲۰سال پیش. آنگاه قرآن دیگری را به روایت حفص نوشتم به گونهای که صفحه به آیه ختم شود و تمام تلاش و عصاره مهارتم را روی این کار گذاشتم، تا اینکه نسخهای در نهایت استحکام و زیبایی و محصولی ویژه از سوی مجمع چاپ قرآن ملک فهد پدید آمد که مقبول و مورد ستایش عام و خاص مسلمانان گردید. بعد از آن قرآن دیگری نوشتم باز به روایت حفص و به رسم الخط عثمانی و به ترتیب مصحف «شمرلی مصری» که هم اکنون زیر چاپ است. همینطور قرآنهای دیگری را به روایت ورش، قالون و دوری نوشتم که همگی به نام ملک الفهد و به عنوان هدیهای به مسلمانان جهان، مورد بازنگری، چاپ و نشر قرار گرفتهاند.
–آن هنگام که مشغول کتابت این مصحف شریف بودید و شب و روز در فضای روحانی آن تنفس میکردید، چه احساسی داشتید؟
خطاط قرآن باید به منظور تلاوت و حفظ قرآن از کودکی به این کتاب نزدیک باشد و به زبانی آشنا باشد که برای دریافت معانی قرآن مهم است. من از دوران خردسالی بسیاری از متون لغوی، فقهی و عقیدتی را از مرحوم پدرم فراگرفتم، در نتیجه برای کتابت قرآن کریم و بهره گرفتن از معانی آیات کریمه آماده شدم. تردیدی نیست که در قرآن کریم آیاتی بشارت دهنده و انذار کننده وجود دارد و من هرگاه به آیات مبشرات مواجه میشدم در رویایی به سر میبردم که نعمت دنیوی و اخروی خداوند است. من با خیال آسوده کتابت میکنم اما هرگاه به آیاتی بر میخورم که کافران، ستمگران، منافقان و مقصران در عبودیت خداوند را، انذار میدهد، سینهام تنگ میشود و حالتی از خوف و ترس بر من چیره میشود که در اغلب اوقات خودم را از یاد میبرم و نَفَسم بند میآید و عرق میکنم حتی اگر، فصل زمستان باشد. در نگارش آیات کریمهای که خداوند -سبحانه و تعالی- بندگان پرهیزگارش را وعده نعمت داده، تامل میکنم، اما در کتابت آیاتی که وعده عقاب داده، با رعایت خوشنویسی و پرهیز از خطا، به گونهای شتاب میکنم که از این فضای ترس انگیز خلاص شوم. خلاصه اینکه در خلال کتابت قرآن از امور دنیایی غافل میشوم و به این امور اعتنایی ندارم… این حالات نفسانی به هنگام نوشتن آیات کریمه از نظر اتقان خط و عدم آن، نسبتی وارونه دارد.
آیا شما برای نوشتن قرآن الگوی خاصی داشتید ؟
بله، من رسم الخط عثمانی را از روی یک قران قدیم مصری که در زمان ملک فاروق نوشته شده بود، نوشتم. اما اینکه آخر آیه در آخر صفحه نوشته می شود، این را از یک قرآن ترکی یاد گرفتم.
آیا شما بر تذهیب دور صفحات، رنگ زمینه قران، دور شماره آیات و… نظارت دارید؟
خوشبختانه تمام این هنر زیبا را پسرم احمد با مشورت خودم انجام می دهد. ایشان لیسانس هنر های زیبا و گرافیک است و در کارش بسیار وارد است.
آیا با دیگر خطاطان معروف ارتباطی دارید ؟
بله، اغلب، دوستان من هستند. من در سال 1973 نزد خطاط بزرگ ترکیه استاد حامد الامدی امتحان دادم و ایشان با خط خودشان گواهینامه ام را نوشتند. من استاد امیر خانی، خطاط ایرانی را می شناسم و با ایشان ارتباط دارم؛ همچنین استاد هاشم البغدادی خطاط مشهور عراق، دوست بنده است.
شما بجز خط نسخ و ثلث با خط دیگری هم آشنایی دارید ؟
من با همه خطها آشنایی دارم و همه آنها را می نویسم، ولی اعتقاد دارم هر خطاطی، خطی را بهتر از سایرخطوط می نویسد و تخصص من بیشتر خط نسخ است
اگر خاطراتی دارید بفرمایید ؟
بزرگترین خاطره من از حیث حجم کاری، زمانی بود که دولت لبنان از من خواست بر روی دیوارهای داخلی و خارجی مسجد الحریری در بیروت آیاتی از قرآن را بنویسم ، من در آنجا به متراژ 800 متر با خط ثلث آیات قران را نوشتم و از کارهای ماندگار بنده است.
یک خاطره دیگر اینکه در نمایشگاه قران کریم که چند سال پیش در تهران برگزار شده بود و خط بنده هم به نمایش گذاشته شده بود، مسئول غرفه که اهل سوریه بود، برایم تعریف می کرد که مردم ایران خیلی شما را دوست دارند . چون خیلی از مردم مرا به جای شما اشتباه گرفتند و تصور کردند که عثمان طه من هستم و مرا می بوسیدند و عکس می گرفتند.
خاطره ای شنیدنی از استاد عثمان طه
می دانم که خیلی از مردم فکر می کنند عثمان طه چندین سال است که مرده است و در این خصوص خاطره ای به ذهنم رسید و آن این است که روزی یک نفر در فرودگاه مرا دید و مشتاقانه احوالپرسی کرد؛ سپس یکی از دوستانش را دید و او را صدا کرد و گفت: معرفی می کنم، ایشان استاد عثمان طه نگارنده قرآن است. دوستش گفت: شوخی نکن، عثمان طه دویست سال است که مرده است !!
استاد عثمان طه درمورد آشنائیش با زبان های غیر از عربی می گوید :
من غیر از زبان عربی با دو زبان فارسی و تا حدودی ترکی آشنا هستم و دلیل آشنائی ام با این دو زبان مربوط می شود به زیبایی خط در این دو زبان.
استاد قرآنی ما بفرمایید بیشتر به چه کشورهای سفر می کنید ؟
من حدود بیست سال است که مقیم مدینه منوره هستم و در چاپخانه بزرگ قرآن کریم در مدینه مشغول به کار میباشم و معمولاً مسافرت نمی روم تعهدات شغلی من به گونهای است که اولاً در طول سال فقط یک ماه مرخصی دارم که در آن وقت محدود فقط فرصت میکنم به وطنم (سوریه) سفر کنم و به بستگانم سری بزنم، ثانیاً از جمله تعهدات شغلی من این است که به هیچ کشوری سفر نکنم.
هربژی عثمان طاهه عه زیز
سپاس برای گردانندگان سوزی میحراب .این عنوان (معرفی شخصیت ها )بسیار لازم وجالب است . جزاکم الله
جزاکم الله.والله خوش بو.ره حمه ت له دایک و باوکتان
وێڕای سڵاو و ڕێز له سایتی سۆزی میحراب دهست و چاوتان خۆش بێ سهر کهوتوو بن، منیش تازه زانیم “عثمان طه” کۆرده، خودا جهزای چاکهتان بداتهوه،به هیوای ئهوهی که زۆرێک له کۆردانی خزمهت کاری ئیسلام و مرۆڤایهتی که ناویان ونه وهک “عثمان طه” استاد”عبدالباسط” و وێنهی وان، له سایتهکهتان بناسێندرن. ان شاءالله