« مجوس»زرتشتیان در گذر تاریخ (بخش2 و پایانی)
||برای دیدن بخش <<اول>> اینجا کلیک نمائید…||
« مجوس» زرتشتیان در گذر تاریخ (بخش2 و پایانی)
دین مجوس همان آئین زرتشتی است که در ایران و هندوستان، قبل از اسلام، دین رسمی مردم بوده است وامروزه نيزدر این دو کشور و برخی از کشورهای دیگر جهان پیروانی دارد[1].
واژه زرتشت (زردشت) مشهورترین کلمه ایست که پیامبر ایرانی و آئین او بدان خوانده می شده است ،این نام به گونه های دیگری همچون : زرادشت و زردهشت و … گزارش شده است [2]که همگی از ریشه زرثوشتر[3]واز قدیمی ترین پاره اوستا (گاتها) گرفته شده اند[4].
بیشتر پژوهشگران و دین پژوهان ،این واژه را از دو پاره زرته(زر)و(اشترا)دانسته اند که جزء نخست آن به معنای زرین ، زرد،نیرومند و کهن و جزء دوم به مفهوم شتر است و ترکیب آن به معنی دارنده شتر زرد یا صاحب شتر نیرومندو کهن می باشد[5].
نام رزتشت به یونانی «استروئونس» یعنی ستاره پرست است[6]،وبنا به باوری، نام اصلی زرتشت «سپیتامه» بوده است و رزتشت نامی است که به هنگام برگزیده شدن به پیامبری به او داده شده است[7].
بنا به گزارش سیره نویسان و مورخان ، برخی از ساکنان جزیرة العرب مجوسی بوده اند، روایت شده که مجوسيت درقبيله تميم راه یافته بود و از اشخاصی مانند زراره بن عدس تميمی وپسرش حاجب واقرع بن حابس نام برده شده است[8].
* ظهور زرتشت
یکی از موضوعات ناشناخته درپژوهش کیش زرتشت،زمان ظهور زرتشت است،دوگانگی (و حتی گاهاً تناقض) دیدگاه مورخان ودین پژوهشان از یک سو و سنت و عملکرد زرتشتیان از سوی دیگر چنان آشکار است که کشف حقیقت را دشوار نموده است .
بعضی از پژوهشگران ، وجود زرتشت را (اساساً)انکار کرده و آن را ساختگی و زاییده روایت های تاریخی موهوم و خیالی و دور از واقعیت می پندارند[9]،و عده ای هم زرتشت راباحضرت ابراهیم(ع) یکی دانسته اند؛ چراكه آتش در زندگی هر دو نقش داشته است[10].
بر پایه متون زرتشتی،زادگاه زرتشت ،شمال غربی ایران نزدیک دریاچه ارومیه می باشد،همچنین شهرستانی و بیرونی و عده ای از شرق شناسان مانند جوزف گئر نظریه فوق را ترجیح داده اند[11]وعده ای،زادگاه او را شهر ری (رغه) پنداشته اند[12].
از آنجاکه دانشمندان نامدار یونان با دین و فلسفه زرتشت آشنا بوده اند درباره تاریخ و زادگاه او سخن گفته اند، ازجمله در حاشیه ی کتاب الکیبیادس[13] افلاطون آمده:گفته شده که زرتشت در حدود شش هزار سال پیش از افلاطون می زیسته است ، بعضی او را یونانی و برخی ازماورای دریای بزرگ می دانند[14].
نژاداصلی زرتشتیان ایرانی است[15].
زردشت آموزش های نخستین را از پدر و دیگر دانشمندان عصر خود آموخت ، او در پانزده سالگی همه دانش زمان خودرافراگرفت، ودر سن سی سالگی وحی دریافت کرد[16].
زرتشت 47 سال با همه جان و روان در راه آموزش و گسترش آیین خودکوشیدوسرانجام هنگامی که سرگرم ستایش اهورامزدا در آدرپان (آتشکده) بود ، بدست بدخواهی بنام (تورابراتور) کشته شد،او سه پسر و سه دختر بعد از خود به یادگار گذاشت[17].
** فراز و فرود آیین زرتشتی در ایران
دردوران هخامنشی ، بیشتر پادشاهان و مردمان ایران، زرتشتی بودند ، بدون آنکه زرتشتی دین رسمی کشور باشد ، اما ساسانیان ،دین رسمی کشور را زرتشتی اعلام کردندودر عصر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، ظلم و فشار بر زرتشتیان مضاعف شد و همچنین زرتشتیان از دوران صفویان خاطره خوشی ندارند[18].
*****سروده های زرتشت و صحت آنها
زرتشت مجموعه ای از هفده سروده بلند سروده بود که پیروانش بطور کامل آنها را حفظ کرده اند ، این سروده ها نه آثاری تعلیمی بلکه الهاماتی پرشورند و بسیاری ازآنها خطاب به خداوند مي باشند[19].
برپایه نظریه برخی از دین پژوهان زرتشتی و غیر زرتشتی، کتاب اوستا و سرودهای هفده گانه ی آن ، جز پنج سروده (گاتها) به زرتشت مربوط نیست و در دوره های بعد از زرتشت تدوین و نگارش شده است[20] ،بيشتر پژوهشگران برآنند که کتاب اوستا در قرن های سوم و چهارم میلادی تدوین شده است.
فیلیسین شاله در این باره می گوید : کتاب مقدس آئین مزدا، اوستاست،این نوشته ها ی مقدس در قرن سوم میلادی گرد آوری شده و در قرن چهارم میلادی به عنوان کتاب آئین زرتشت اعلام گردید، البته بخشی از این آثار مقدس ، بویژه پنج سروده ی موسوم به گاتها ، به زمانهای پیشین تر تعلق داردو تألیف خود زرتشت است[21].
صاحب کتاب موازنه بین ادیان چهارگانه پیرامون احیای مبانی زرتشتی توسط پیروانش چنين نوشته :در حمله اسکندر مقدونی به ایران( سال 303 پ.م ) قسمت عمده اوستا از بین رفت و بعد از چندین قرن که ساسانیان(مدافعان زرتشت) حکومت و قدرت را در دست گرفتند ، موبدان و روحانیان زرتشتی اجازه یافتند نسبت به احیای مبانی و آموزه های فراموش شده اوستا اقدام کنند[22].
** زرتشتی آئیني توحیدی یا بت پرستی
محوراصلی سروده های گاتی یکتاپرستی و توحید است و در مجموعه های الحاقی (غیر گاتی) باورهایی همچون دوگانه پرستی (ثنویت) ،پرستش شمار انبوهی از ایزدان ونیز طبیعت پرستی به نحو بارزی جلوه گر است[23].
نويسنده كتاب نفيس «الاسلام والاديان دراسةمقارنة» زرتشتی رادراساس ،آئیني توحیدی دانسته و می افزاید : مذهب زرتشت دراصل بر پایه توحید و یکتا پرستی استوار بوده و پیروانش را به پرستش اهورامزدا فرا میخوانده وبا شرک و بت پرستی و ستاره پرستی مبارزه می نمودهاست.
وي درادامه تناقض ها وتضادهایی را که در سروده های منتسب به زرتشت به چشم می خورد حاصل تحریفاتی مي داند که توسط پیروان زرتشت و بعداز فوت او صورت گرفته است[24].
دراين ميان دكترعلي شريعتي اين نظريه راراجح مي داندكه آيين زرتشت برپايه ثنویت استوار است ،چون هستی را از دو ذات (اهورامزدا واهریمن)و دو جنس خیر و شر و نورو ظلمت می داند[25].
« فیلیسین شاله» نيز عقاید غیر توحیدی زرتشت راچنین اثبات كرده ومی گوید:از نظر فلسفی مزدسین (زرتشت) طرفداراصالت دوگانگی است[26].
**آتش زرتشت
زرتشتیان معتقدند که زرتشت آتشی به همراه داشت که بی دود بودو کسی را نمی آزرد و بر گنبدی نشانده، بخودی خودافروخته بود و زوال نداشت[27].
عده ای در توجیه جایگاه آتش در میان زرتشتیان برآمده و اظهار می دارند که: زرتشتیان همه روشنایی ها را آفریده اهورامزدا و به منزله مخلوقی روشنایی بخش می دانند و آتش زرتشت کنایه از آتش حقیقت مزدسین است که ابداً تیرگی و دود و آلایش در آن نیست ، علاوه بر این، زرتشتیان هرگز آتش را خدا ندانسته بلکه آنرا فقط بخاطر نورانیتش مظهر خدا می دانند[28].
برخي هم این رسم را بازمانده عصر پیش از جدایی اقوام هندوایرانی دانسته و می نویسند : نقش آتش در داوری بین پاک و ناپاک ،درست و نادرست، به ادوار قبل از جدایی اقوام هند و آریایی می رسد[29].
دکتر شریعتی در مورد جایگاه و نقش مثبت مذهب زرتشتی درجهان می گوید : بزرگترین خدمت زرتشت از نظر بینش مذهبی این است که بیش از همه مذاهب غیر توحیدی ، مذهب و پرستش را که اساس مذاهب است به توحید نزدیک می کند[30].
رسول رسولی کیا کارشناس ارشد قرآن و سیره
منابع :
1. فرهنگ مهر ، فلسفه زرتشت ، صفحه 115.
2. علی اصغر منجزی ، پژوهشی در کیش زرتشت ، ص 20.
3. Zarathushta.
4. حسین توفیقی ، نگاهی به ادیان زنده جهان،ص 54.
5. علی شریعتی ، تاریخ و شناخت ادیان (قسمت دوم)، ص 204 .
6. فرهنگ مهر، فلسفه زرتشت،ص 115.
7. علی اصغر منجزی ، پژوهشی در کیش زرتشت ، ص 20.
8. مصطفي حلمي ،الاسلام والادیان دراسة مقارنة، ص 129،به نقل از:ابن قتیبه،المعارف.
9. همان ، ص 127 .
10. همان .
11. علی اصغر منجزی ، پژوهشی در کیش زرتشت ، ص 27،به نقل از ابوریحان بیرونی، الآثار الباقیه؛ شهرستانی ،الملل و النحل؛ جوزف گئر ،سرگذشت دین های ایران.
12. شاهرخ کیخسرو ، زرتشت پیامبری که از نو باید شناخت ، ص 42 .
- alcibid.
14.فرهنگ مهر،فلسفه زرتشت ، صفحه 115 .
15. شاهرخ کیخسرو ، زرتشت پیامبری که از نو باید شناخت . ص 33 .
16. مری بویس ، زردتشتیان باورها و آداب دینی آنها (ترجمه)، ص 43 .
17. فرهنگ مهر ، فلسفه زرتشت ، ص 38 .
18. همان ، صفحه 151.
19.مری بویس ،زرتشتیان باورها و آداب ديني آنها، ص 41.
20. علی اصغر منجزی ،پژوهشي در کیش زرتشت ، ص 50.
21. فليسين شاله ، تاریخ مختصر ادیان بزرگ ، ص 208.
23. همان ،به نقل از یحیی نوری ، جاهلیت و اسلام ، ص 288.
24. زرین کوب ، تاریخ مردم ایران ، ج 6 ، ص 60.
25. مصطفی حلمی ، الاسلام و الادیان دراسة مقارنه ، ص 131.
26.علی شریعتی ،تاریخ ادیان(قسمت دوم) ، ص 25 .
27. حسین قرنی ، موازنه بین ادیان چهارگانه ، ص 18.
28.شاهرخ کیخسرو ،زرتشت پیامبری که از نو باید شناخت ، ص 109.
29.همان ،ص193؛ پرویز رجبی ، هزاره های گم شده ، ج 1، ص36.
30.همان.
31. علي شریعتی ، تاریخ ادیان (قسمت دوم) ، ص 204.
22. علي شریعتی ، تاریخ ادیان (قسمت دوم) ، ص 204.