سخنی با زن مسلمان در عصر حاضر
سخن از حقوق فردی و اجتماعی زن و تعیین و تحکیم و ترفیع موقعیت و جایگاه او در جوامع مختلف ، بحثی است که همواره مورد توجه بوده و مکاتب گوناگون دینی و سیاسی از زوایای متفاوت و متنوعی به این قضیه نگریسته اند .
در این میان مکتب غنی اسلام با در نظر گرفتن اختلافات فطری زن و مرد و نقشی که زن می تواند در خانواده و اجتماع عهده دار شود ، پایگاه و منزلت ویژه ای برای او در نظر گرفته است .اما متاسفانه در عصر ما، زنان مسلمان با تقلید از شعارهای رنگارنگ غربی که هیچ گونه تفاوتی را بین زن و مرد قائل نیستند آموزه های ناب اسلامی را به دست فراموشی سپرده و در ایفای وظایف و مسئولیت های اصلی خویش در قبال همسر ، فرزندان و اجتماع ،بعضاً ناکام و ناموفق ظاهر شده اند .
به عکس آنچه تریبون های غرب و شرق عنوان می کنند مشکلات زن مسلمان امروز ، عدم آزادی نیست ، بلکه آنچه امروز سد راه رشد و پیشرفت و ترقی زنان در جوامع اسلامی شده ،فراموش کردن ارزش و منزلت خویش در تعالیم نابی است که اسلام برای حفظ و صیانت زن مطرح نموده است .
اسلام از حقوق زن غافل نشده و تبعیضی بین زن و مرد قائل نیست، اما تشابه حقوقی این دو را ، با توجه به وضعیت فطری و طبیعی این دو که نادیده آن موجب پایمال شدن حقوق زن می گردد کما این که در ممالک غربی شاهد به بیگارگی گرفتن زنان دوشا دوش مردان در مرکز صنعتی و تجاری هستیم را قبول نمی کنند.
هرچند در گذشته نه چندان دور ما اگر نگاهی داسته باشیم دیده می شود که زن مسلمان در عرصه های مختلف مورد بی مهری و تحجرها و تعصبات جاهلانه قرار گرفته که گاه زن را به پایین ترین حد تنزل داده است، اما این مطلب ناشی از نوع نگاه اسلام به زن و حق و حقوقی که برای وی تصور شده نیست.
بهرحال مهمترین خطری که امروز زنان مسلمان را تهدید می کند تقلید از الگوی زن غربی و برنامه ها و شعارهای تبلیغاتی آنها در مورد تشابه حقوق زن و مرد می باشد .به جاست که زن مسلمان با نگاهی به اصول ناب اسلامی و آموزه های مترقی دینی خود ، با آشنا شدن به حقوق حقه خود و وظایف و مسئولیت های خویش در قبال خانواده و اجتماع ، رسالت الهی خویش به نحو احسن به انجام رساند .
?زن مسلمان در عصر حاضر در محاصره دو جریان غلط و در عین حال متضاد قرار دارد ،
یک جریان تمامی راهها و دروازه ها را برای زن مسدود می کند و خفقان و سختگیری شدیدی را بر او تحمیل می کند و در جریان دیگر هر دو لنگه به اصطلاح خودش آزادی را بر روی زن باز کرده و او را با طور کامل رها کرده تا هرچه دلش می خواهد انجام دهد و کورکورانه و میمون وار به تقلید از زن مدرنیته پرداخته ، او را اسوه زندگی خود قرار دهد .
متاسفانه هر دو گروه به خطا رفته اند .اینها دو جریانی هستند که امروزه بوجود آمده اند و افراط و تفریط و مبالغه و کوتاهی سراسر این دو گروه را فرا گرفته است .
امروزه شاهدیم که بعضی از مردان نهایت سختگیری و تشدد را در حق زنان خود روا می دارند و در مقابل عده ای زن را کاملا آزاد میگذازند و این باعث شده زن تدبیر امور زندگی را بدست گیرد و قوام و رییس خانواده گردد ، در صورتی که خداوند (الرجال قوامون علی النساء ) را که مردان بر زنان سرپرست و در جامعه کوچک خانواده حق رهبری و صیانت و رعایت زنان بر عهده ایشان است را مطرح نموده.بنابراین مردی که در زندگی سیاست خود را از دست داده و قدرت اجرای امری را در زندگی ندارد و زن بر او حکومت و امر و نهی می کند ، مردانگی خود را از دست داده و نمی نوان گفت که او واقعا مرد است .
در حالی که اسلام میانه روی و اعتدال در امور را برای ما به ارمغان آورده است امروزه ما شاهد افراط و تفریط در تمامی امور می باشیم و اینجاست که می گوییم زن مسلمان همانطور که طالب حقوق خود هست، باید به وظایف و تکالیف و دستورات خود نیز اهتمام ورزد و قبل از اینکه به مطالبه حقوق خود بپردازد تکالیف و دستورات دینی خود را انجام دهد .
امروزه طرز فکر خاصی بر جامعه حاکم شده و آن مطالبه حق و حقوق قبل از تکلیف است ، امروزه هر انسانی می گوید چه چیزی حق من است ولی نمی گوید بر چه چیری مکلف هستم .لذا امروزه زن می گوید تعلیم و کسب علم حق من است و مت حق دارم کار کنم ،انتخاب کنم ، کاندیدا شوم و …. ولی نمی گوید چه چیزی بر من واجب است که باید انجام دهم؟!!
مطالبه حق قبل از انجام تکالیف و توجه به ظاهر قبل از باطن و اهتمام به جسم قبل از روح و اهتمام به خیابان قبل از خانه، از خصوصیات زن تجدد گرا و مدرن است .
وای بدین خاطر است که این آداب و رسوم را از غرب و زن غربی اقتباس کرده ، در حالی که این شایسته نیست که یک زن مسلمان، زن غربی یا زن مدرن را اسوه خود قرار دهند.زیرا هریک از این دو ، مقام و شخصیت مخصوص به خود را دارا هستند . ادامه دارد
بیان عزیزی/ پاوه
زور جوان و پرمانا بو، ده ست خوش . له خوای گه وره داوای ئاینده ی خوش و روناک ده که م بو به ریزتان