تربیت به زبان ساده
رباره «تربیت»، گفتنى بسیار است. چه آنچه اولیاء محترم و علما و معلمان و مربیان دوست دارند بدانند و بخوانند، چه آنچه براى خود نوجوانان و جوانان عزیزمان ضرورى و سودمند است.
اما در این مختصر، تنها به ذکر مواردى معدود و محدود مى توان پرداخت.
۱- «قرآن»
“وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ یَعِظُهُ یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظیم”؛ (به خاطر بیاور) هنگامى را که لقمان به فرزندش- در حالى که او را موعظه مى کرد- گفت: «پسرم! چیزى را همتاى خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگى است.
“یا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَکَ إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ”؛ پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منکر کن، و در برابر مصایبى که به تو مى رسد شکیبا باش که این از کارهاى مهمّ است!
۲- «خودسازى»
از عمده ترین هدف هاى پیامبران، آن بوده که ما را به مرحله اى از کمال نفسانى و آراستگى به خصلت هاى خوب و خداپسند برسانند که هر چه بیشتر به مرز «انسان کامل» نزدیک شویم. از این مساله با عنوان «خودسازى» یاد مى کنیم. افراد خودساخته، عقل را بر هواى نفس و سعادت ابدى را بر بهره مندی هاى گذرا غلبه مى دهند، خود را از چنگ وسوسه هاى شیطانى مىره اند و زندگى خود را بر دو پایه «عقل» و «شرع» استوار مى سازند.
این هدف مهم را هم در باره خودمان باید محقق سازیم، هم در باره نسلى که امروز تحت تربیت مایند، و فردا سررشته دار امور جامعه.
۳- «خداباورى»
قوى ترین عاملى که انسان را در مقابل وسوسه هاى شیطانى و گناه و تهاجم فرهنگى و سیل فساد، مقاوم نگه مى دارد، «ایمان» است. این باور مقدس و درونى، نقش کنترل کننده دائمى انسان را دارد که در خلوت و جلوت، در سفر و حضر، هادى انسان است. بى آن، هر سقوطى براى بشر طبیعى و هر فسادى قابل پیش بینى است.
«تربیت دینى» رسالت مهمى است که بر دوش پدران و مادران و مربیان است. کاشتن بذر ایمان و خدا ترسى و خدامحورى در دل و جانشان. این یک حق و وظیفه است.
امام زین العابدین(ع) در رساله الحقوق خویش مى فرماید: «حق فرزندت بر تو آن است که بدانى او از توست و در دنیا نیک و بد او به تو نسبت داده مى شود و تو مسؤول کارهایى هستى که او را بدان ها گمارده اى و عهده دارش بوده اى، همچون تربیت و تادیب شایسته، راهنمایى به سوى خداى متعال، کمک به او در مسیر خداپرستى و اطاعت از پروردگار…»
۴- «آداب اجتماعى»
معاشرت ما با یکدیگر ایجاب مى کند که نکاتى را در برخوردها مراعات کنیم. احترام و ادب در گفتار و برخورد، سخن گفتن شایسته، پرهیز از تحقیر و توهین و بى اعتنایى، مراعات نوبت و حق دیگران و امثال این گونه نکات، «ادب اجتماعى» محسوب مى شود.
اولیاء باید با تذکر دادن آن ها به فرزندان، نسلى مؤدب تربیت کنند. به تعبیر روایات «هیچ میراثى همچون ادب نیست» و این ارث، از والدین به فرزندان مى رسد. این سخن حضرت رسول«صلی الله علیه و سلم» نیز معروف است که «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم» فرزندانتان را گرامى بدارید و آنان را نیکو تربیت و ادب کنید.
شخصیت دادن به فرزندان و احترام گذاشتن به آنان در برخورد، معاشرت، صدا زدن و دنبال کارى فرستادن، آنان را با «ادب اجتماعى» آشنا مى سازد.
۵- «دوست گزین »
روحیه جمعى داشتن و میل به رفاقت و دوستى با دیگران از نقاط مثبت در زندگى کودکان است. البته باید این گرایش فطرى را جهت داد و از آفت ها نگه داشت.
سهم دوستان در تاثیرگذارى اخلاقى و تربیتى (چه در جه ات مثبت،چه منفى) بسیار است. از این رو نظارت بر این که فرزندانمان با چه کسانى دوستى مى کنند و اطمینان به صلاحیت اخلاقى و سلامت خانوادگى آنان لازم است. بى توجهى به این مساله، گاهى سبب برخى انحرافات جبران ناپذیر مى شود و پشیمانى هم سودى نمى بخشد.
معیارهاى دوست گزینى و ویژگی هاى دوستان خوب را باید به فرزندان آموخت و آنان را نسبت به خطرهایى که در کمین آنان است، آگاه ساخت، تا مسیر دوستى و مراوده با دیگران را با احتیاط و هوشیارى طى کنند و در دام و پرتگاه نیفتند.
برخى از بزرگان گفته اند: دوستان و برادران سه گونه اند:
یکى مانند غذاست، که پیوسته به آن محتاجیم ؛ یکى مثل داروست، که گاهى به آن نیازمندیم ؛ یکى هم مثل درد است که هرگز به آن نیاز نداریم
مهم!
شناخت معیارهاى صحیح در انسان هاى شایسته دوستى است، که هم خودمان باید آن ها را بشناسیم و هم به نسل آینده و قشر جوان بشناسانیم.
امام صادق«ع» فرمود:
با کسى دوستى و مصاحبت کن که مایه آراستگى و زینت تو باشد، نه آن که تو سبب زینت او گردى. این، همان است که در شعر معروف آمده است:
همنشین تو، از تو به باید تا تو را عقل و دین بیفزاید
۶- «حق والدین»
در این بخش، روى سخن با فرزندان و نوجوانان است.
البته بزرگ ترها هم مى توانند فرزندان خود را با این فرهنگ، بار آورند. در اسلام، از مهم ترین وظایف و حقوق، نیکى به پدر و مادر و مراعات حقوق آنان و ادب و احترام در برابرشان، اطاعت و اجراى دستورها و نظرهایشان است.
زحماتى که پدر و مادر در دوران خردسالى فرزند مى کشند و با مهر و محبت، همه سختی ها را به جان مى خرند تا فرزند را تربیت کنند، نباید مورد غفلت قرار گیرد.
قدرشناسى فرزندان از زحمات والدین، به این است که در بزرگى خود و در پیرى و کهنسالى آنان، پدر و مادر را از یاد نبرند و محبت هایشان را جبران کنند، بى حرمتى روا ندارند، بر خلاف میلشان کار نکنند، دل آنان را نشکنند، آنان را نرنجانند و رفتارى کاملا متواضعانه در برابرشان داشته باشند.
کسى مى تواند از فرزندانش این گونه برخورد را انتظار داشته باشد که خود، با پدر و مادرش چنین رفتارى کرده باشد. در حقیقت، فرزندان، از نحوه رفتار شما با پدر و مادرتان، ادب برخورد با شما را مى آموزند و شما الگوى رفتارى آنانید.
از رسول خدا(صلی الله علیه و سلم) روایت شده است:
«بروا آباءکم یبرکم ابناءکم»
به پدرانتان نیکى کنید، تا فرزندان شما هم به شما نیکى و احسان کنند.
به قول سعدى:
سال ها بر تو بگذرد که گذار نکنى سوى تربت پدرت تو به جاى پدر چه کردى خیر تا همان چشم دارى از پسرت؟
۷- «نماز»
گرچه دیر به «نماز» پرداختیم، ولى اهمیت آن بسیار است. رابطه با پروردگار و اداى شکر نعمت هایش به صورت نماز و دعا و نیایش و روحیه تضرع به درگاه او، جلوه تابانى از یک زندگى اسلامى است.
محور دین دارى و ستون استوار دیانت، نماز است. بنابر این فرزندان را باید «با نماز» تربیت کرد. از راه تشویق و تذکر، باید آنان را به نماز علاقه مند ساخت. با مسجد و نماز جماعت باید پیوندشان زد.
چنین تربیتى حتى مى تواند سدى در مقابل تاثیرات «تهاجم فرهنگى» ایجاد کند. اهتمام ورزیدن پدر و مادر به نماز، این عبادت را در چشم فرزندان هم مهم جلوه مى دهد. در این زمینه هم فرزندان به رفتار والدین مى نگرند و بزرگ ترها نقش الگویى دارند. علاقه کوچکترها به نماز، گاهى از تماشاى حالات خوب نیایش و نماز و دعاى والدین سرچشمه مى گیرد.
بگذریم … دامنه سخن را برچینیم. تربیت، بحثى است گسترده و کارى است تخصصى. ولى گفتیم نکاتى چند را در این مقوله با شما خوانندگان عزیز در میان بگذاریم.
فرزندان، امانت هاى الهى در دست و دامن اولیا و والدین هستند. امانت دارى ایجاب مى کند که نسبت به تربیت شایسته آنان کوشش جدى شود و در کنار تامین نیازهاى غذایى و وسایل تفریح و بازى و استراحت و تسهیلات لازم براى آموزش و ارتقاء سطح علمى، مسائل روحى و فکرى و ایمانى آنان هم رشد یابد و «تهذیب اخلاقى» سر لوحه حساسیت هاى پدر و مادر نسبتبه یادگاران خویش باشد.
توصیه مى شود والدین باسواد و اهل مطالعه، کتاب هاى تربیتى و روش برخورد شایسته و سازنده با فرزندان را، پیوسته در دستور کار خود قرار داده و با مطالعه این گونه آثار، همواره تکلیف سنگین و الهى خود را در خاطر داشته باشند.
تهیه و تنظیم : عبدالصمد شاهین نژاد
از اشنویه