
بیتردید صبر و استقامت و توکل و پایداری در برابر دشمنان که حسین (رضی الله عنه) در حادثهی کربلا از خود به نمایش گذاشت، دلیلی روشن و قاطع بر ایمان کامل و آگاهانه و عمیق ایشان به الله و قضا و قدر الهی است.
حافظ ابن قیم توکل و استقامت ایمانی حسین (رضی الله عنه) را چنین بازگو می کند: «حسین (رضی الله عنه) میدانست که دشمنان فقط او را میخواهند و با دیگران کاری ندارند، ایشان به همراهان خود اختیار داد که هر کس میخواهد اجازه دارد که خود را از مرگ نجات دهد، و خود را نیز برای مقابله با دشمن آماده نمود و لو اینکه جز چند نفری با او باقی نمانند. به همراهان خود فرمود: هر کس میخواهد شبانه نزد خانواده اش برگردد، من به او اجازه داده ام، اینان مرا میخواهند، مالک بن نضر گفت: من مدیون و عیال وار هستم، فرمود: شب فرا رسیده، در تاریکی آن بروید و هر کس دست یکی از مردان اهل بیت مرا بگیرد و در تاریکی شب در صحرا و به شهرها و مناطق خود بروید، اینان مرا میخواهند، اگر مرا به دست بیاورند دنبال کسی دیگر نمیروند، بروید تا آنکه خداوند فرجی بیاورد…». [ابن کثیر، البدایة ،ج11،ص530]
ایشان شبی پیش از آن در مسیر عراق خوابی دید و از خواب بیدار شد و با زبان یک مومن استوار فرمود: «إنا لله وإنا إلیه راجعون والحمدلله رب العالمین»، گفت: در خواب دیدم که فردی اسب سوار میگفت: اینان به سوی مرگ پیش می روند، دانستم که خبر مرگ ما را به ما میدهد. [همان ،ج11،ص526]
ایشان در گرماگرم معرکه که دلها از جا کنده میشود با اعتماد و اطمینان با پروردگارش راز و نیاز میکند و میگوید: «اللهم أنت ثقتي في كل كربٍ، ورجائي في كل شدةٍ، وأنتَ لي في كل أمر نزل بي ثقِةٌ وعِدَّةٌ، فكم مِن هَمٍّ يضعف الفؤاد، وتقل فيه الحيلة ويخذلُ فيه الصديق، ويشمتُ فيه العدو، فأنزلته بك، وشكوته إلِيك رغبةً فيك إلِيك عمن سواك، ففرجته، وكشفته، وكفيتنيه، فأنت ولي كل نعمةٍ وصاحب كل حَسنة ومنتهى كل غايةٍ». [البدایة ج11،ص516]
ترجمه: «پروردگارا! در هر غم و سختی اعتماد و امید من به توست، در هر کاری که برایم پیش میآید اعتماد و توانم تویی، چه بسا غمهایی که فراتر از توان تحمل قلب بوده که راه و چاره ای نداشته دوستان در آن خود را کنار کشیده و دشمنان به شادی پرداخته اند، من آن را به تو سپرده ام و به تو از آن شکوه کرده و از دیگران خود را به امید تو بریده ام، و تو آن غمها و سختی را گشوده ای و از من دور ساخته ای، خدایا! تو ولیّ هر نعمت و صاحب هر حسنه و نهایت هر مقصدی هستی».
عبدالله بن عمار، حسین (رضی الله عنه) را در میدان معرکه، چنین توصیف میکند: «حسین (رضی الله عنه) را دیدم که از هر طرف او را فراگرفته بودند و بر سمت راست خویش چنان یورش میبرد که همه پراکنده میشدند، والله من مردی دلیرتر و مصممتر از او که اهل و اصحابش در برابرش کشته شوند ندیده ام، والله نه قبل از او چنین کسی را دیده ام و نه پس از او…». [البدایة، ج8، ص
ارسالی : فایق شریعت پناه