
نویسنده: محمد حامدی
معنای لغوی کفر:
واژهی کفر در لغت به معنای پوشش میباشد. که دارای دو رکن است:
۱. پوشاننده
۲. پوشیده شده
بنابراین کفر زمانی واقع میشود که چیزی وجود داشته باشد که پوشیده شود و نیز چیزی موجود باشد که آنرا بپوشاند.
معنای اصطلاحی کفر:
در اصطلاح دینی کفر به حالتی گفته میشود که از جانب مبلغین دینی حقانیت دین خدا به صورت استدلالی اثبات شود و کسانی از انسانها که خواهان انتخاب آن نیستند، آن را با پیروی از هواهای نفسانی بپوشانند و اجازهی بروز و ظهور را به آن ندهند. پس تا زمانی که بر انسانها حقانیت دین خدا اثبات نشود، کفر انسانها مشخص نمیشود.
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ [سوره بقره: آیه ۶] بیگمان کفرپیشگان برایشان یکسان است چه آنان را بیم دهی و چه بیم ندهی، ایمان نمیآورند.
چه کسانی کفر انسانها را تشخیص میدهند؟
۱. خداوند
وَلَقَد خَلَقنَا الإِنسانَ وَنَعلَمُ ما تُوَسوِسُ بِهِ نَفسُهُ ۖ وَنَحنُ أَقرَبُ إِلَيهِ مِن حَبلِ الوَريدِ [سوره ق: آیه ۱۶] ما انسان را آفریدهایم و میدانیم که به خاطرش چه میگذرد و چه اندیشهای در سر دارد، و ما از شاهرگ گردن بدو نزدیکتریم.
۲. خود انسان
بَلِ الإِنسانُ عَلىٰ نَفسِهِ بَصيرَةٌ ⭐️ وَلَو أَلقىٰ مَعاذيرَهُ [سوره قیامة: آیات ۱۴ و ۱۵] اصلاً انسان خودش از وضع خود آگاه است (و وجودش شاهد و دلیل بر خویشتن است). ⭐️ در حالی که (به زبان) عذرهائی برای (دفاع از) خود میآورد.
انواع کفر:
۱. کفر بیرون دینی:
صاحبان این نوع از کفر بعد از اتمام حجت، وارد حوزهی دینداری نمیشوند.
۲. کفر درون دینی:
صاحبان این نوع از کفر بعد از اتمام حجت، وارد حوزهی دینداری شده و با وجود شناخت کافی در مورد دین، قسمتی از مظاهر دینی را انجام نمیدهند و بر آن اصرار میورزند.
انواع کافر:
۱. کافران جنگجو و حربی:
این گونه از افراد با اسلام و مسلمانان میجنگند و در صدد براندازی آنها هستند. که تعامل با آنها مقابله به مثل است.
إِنَّما يَنهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ قاتَلوكُم فِي الدّينِ وَأَخرَجوكُم مِن دِيارِكُم وَظاهَروا عَلىٰ إِخراجِكُم أَن تَوَلَّوهُم ۚ وَمَن يَتَوَلَّهُم فَأُولٰئِكَ هُمُ الظّالِمونَ [سوره ممتحنه: آیه ۹] بلکه خداوند شما را بازمیدارد از دوستی ورزیدن با کسانی که به خاطر دین با شما جنگیدهاند، و شما را از شهر و دیارتان بیرون راندهاند، و برای اخراج شما پشتیبانی کردهاند و یاری دادهاند. کسانی که ایشان را به دوستی گیرند، ظالم و ستمگرند.
۲. کافران غیر حربی:
این گونه از افراد با اسلام و مسلمانان نمیجنگند.لذا به صورت مسالمتآمیز با آنها تعامل میشود. و با نیکی و بر اساس قسط و عدل با آنها رفتار میشود.
لا يَنهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَم يُقاتِلوكُم فِي الدّينِ وَلَم يُخرِجوكُم مِن دِيارِكُم أَن تَبَرّوهُم وَتُقسِطوا إِلَيهِم ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُقسِطينَ [سوره ممتحنه: آیه ۸] خداوند شما را باز نمیدارد از این که نیکی و بخشش بکنید به کسانی که به سبب دین با شما نجنگیدهاند و از شهر و دیارتان شما را بیرون نراندهاند. خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.
تعریف ایمان:
ایمان از ریشهی امن از باب افعال بوده (که متعدی است و تحقق معنایش بعد از استقرار در صاحبش به سوی دیگران سرایت میکند) و در لغت به معنی رسیدن به امنیت درونی و بیرونی بعد از دچار شدن به ناامنی و اضطراب است.
ایمان در اصطلاح قرآنی به روندی از ایجاد امنیت گفته میشود که تحقق آن در هشت مرحلهی ذیل خلاصه میشود:
۱. وجود سوال و دغدغه یا ایجاد آن از جانب خود و دیگران
۲. بکارگیری تلاش کافی در راستای پاسخ قانع کننده، قطعی و آرامبخش به سوالات موجود
۳. یافتن پاسخ جامع و مانع در زمینهی کسب سود منحصربهفرد مادی و معنوی زندگی انسان در دنیا و آخرت
۴. تبدیل اضطراب درونی قبلی به امنیت و آرامش روانی مطمئن فعلی در قلب انسان
۵. ایجاد میل و رغبت شدید به سود منحصربهفرد حاصله و ترک علایق خلاف آن
۶. داشتن ترس و رهبت نسبت به از دست دادن سود حاصله و به دنبال آن مراقبت از ایمان مورد نظر
۷. شناسایی و بکارگیری اسباب لازم برای کسب و تحقق سود حاصله بر طبق فرمان خدا از طریق فرمانبرداری از علمای دو حوزهی دین (حوزهی علوم تجربی و انسانی و حوزهی علوم وحیانی) در همهی مراحل زندگی مادی و معنوی بشر
۸. بعد از تحقق مراحل هفتگانهی مذکور، دعا کردن به خاطر تحقق نتایج آنها از جانب خداوند
بر اساس قرآن اجرای مراحل هشتگانهی فوق در راستای تحقق ایمان قرآنی در دو حالت انجام میشود:
۱. در ابتدا درون و بیرون زندگی انسان بر طبق ایمان مذکور از حالت قبلی به حالت جدید و متناسب با ایمان حاصله تغییر مییابد. که قرآن به این حالت از وضعیت انسان، قلب میگوید.
۲. در مرحلهی نهایی پس از تجربه و چشیدن لذت دینداری، به حلاوت ایمان خواهد رسید. به گونهای که در درونش آتش شوق نسبت به ایمان دینی حاصله ایجاد میشود. که قرآن به این حالت، فؤاد میگوید.
نکتهی اساسی در مورد ایمان قرآنی این است که وجود دانش صرف در هر موردی به معنای داشتن ایمان بدان نیست. بلکه تنها در صورتی در قالب ایمان قرار میگیرد که دانش مذکور عملاً در زندگی انسان بکار رفته و تجربه شود. در غیر این صورت بدان ذهنگرایی و دانش بیعمل گفته میشود. که فایدهای را برای انسان دربر ندارد. لذا قرآن انسان را از چنین امر بیخاصیتی بر حذر میدارد.
أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ⭐️ وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ [سوره العنکبوت: آیات ۲ و ۳] آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان (به خدا) آوردهایم رهاشان کنند و هیچ امتحانشان نکنند؟ ⭐️ و محققا ما اممی را که پیش از اینان بودند به امتحان و آزمایش آوردیم، و همانا خدا دروغگویان و راستگویان را کاملاً میشناسد.
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ⭐️ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ [سوره الصف: آیات ۲ و ۳] الا ای کسانی که ایمان آوردهاید، چرا چیزی به زبان میگویید که در مقام عمل خلاف آن میکنید؟ ⭐️ این عمل که سخن بگویید و خلاف آن کنید بسیار سخت خدا را به خشم و غضب میآورد.
بنابراین قرآن، مؤمنین را به ایمان (بر طبق توضیحات فوق) فرامیخواند نه به ذهن گرایی بیخاصیت.
ضمناً بایستی ایمان قرآنی در دو مرحله از زندگی انسان اجرا شود:
۱. قبل از هر چیز بایستی ایمان مذکور در درون شخص مؤمن به صورت مداوم ایجاد امنیت روانی نماید. که ایمان از این جهت، فعل لازم است.
۲. ایمان مذکور بایستی در مرحلهی بعدی به انسانهای دیگر نیز سرایت کند. به گونهای که همچنانکه ایمان مورد نظر باعث ایجاد آرامش درونی شخص مؤمن شده، به زندگی انسانهای دیگر نیز امنیت و آرامش درونی و بیرونی را ببخشد. که ایمان از این جهت، متعدی است. در غیر اینصورت، ایمان قرآنی محسوب نمیشود. و تا زمانی که هر دو مرحله از ایمان به صورت همسان عملی نشوند، ایمان قرآنی محقق نمیگردد. و انسان در این حالت، در زمرهی مؤمنین محسوب نمیشود.
نهایتاً باید این را گفت که رسالت اساسی ایمان قرآنی این است که انسان را در مقابل امور ناخوشایند مادی و معنوی زندگی انسان در دنیا و آخرت، مقاوم و راضی کند. و هدیهی بینظیر خوشبختی مادی و معنوی انسان در دو جهان را تقدیم بشریت نماید.
محمد حامدی