چندین شک وگمان نسبت به ابو هریره (رضی الله عنه) وجود دارد که به صورت مختصر آنها را شرح و پاسخ می دهیم .
۱)چرا این همه حدیث از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است؟
ایشان خود دلیل کثرت روایات خود را که بیشترین احادیث نبی اکرم صلی الله علیه وسلم را در بین اصحاب حفظ و روایت نموده است چنین بیان میکند.
ابوهریره که احادیث فراوانی را از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت می کند می گوید : اگر این دو آیه در قرآن نبود هرگز حتی یک حدیث را هم روایت نمی کردم و آنگاه این آیه را تلاوت نمود: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»[۱۵۹] کسانى که نشانههاى روشن، و رهنمودى را که فرو فرستادهایم، بعد از آنکه آن را براى مردم در کتاب توضیح دادهایم، نهفته مىدارند، آنان را خدا لعنت مىکند، و لعنتکنندگان لعنتشان مىکنند. (البقره)
دوستان مهاجر من در زمینهای خود مشغول بودند و من همواره همراه پیامبر صلیاللهعلیهوسلم بودم و با ایشان زیاد همنشینی میکردم و در اوقاتی که مهاجرین حضور نداشتند من همراه محبوبم بودم وچیزهایی که انان حفظ نمی کردند و فراموش میکردند من به خاطر میسپردم.(۱)
ابو هریره می فرمود شما می گویید ابوهریره حدیث های زیادی روایت می کند که دوستان مهاجر و انصار به این اندازه حدیث روایت نمی کنند ، چون انها مشغول کار در زمینه ها و عرصه های دیگر بودند اما من که فردی مستمند نیز هستم اکثر اوقات با پیامبر صلی الله علیه وسلم همنشین بودم وقتی آنان نیز حضور نداشتند من نزد پیامبر(صلی الله علیه وسلم) بودم،وقتی آنان نزد پیامبر فکرشان به جای دیگری می رفت من همواره فکرو ذهنم پیش آن پیامبر همام بود!
روزی پیامبر صلیاللهعلیهوسلم به ما گفت: چه کسی لباسش را پهن میکند تا احادیث خود را در آن بریزم و سپس آنرا جمع کند تا هیچ گاه آنچه را از من می شنود فراموش نکند؟ آنگاه پیامبر صلی اللهعلیه وسلم برایم حدیث گفت و من چادرم را جمع کردم ،آن را روی سینه ام گذاشتم سوگند به خدا از آن به بعد من هیچ حدیثی را که از او میشنیدم فراموش نمیکردم.(۲)
ابوهریره (رض ) می فرماید: گفتم ای رسول خدا (صلی الله علیک وسلم) فرموده های زیادی را از شما می شنوم اما در ذهنم نمی ماند ، بگو که چه کار کنم ؟ آن حضرت فرمود: عبایت را پهن کن ، من نیز آن را پهن کردم ؛ پس دستی روی آن کشید و فرمود: آن را جمع کن ،آن را جمع کردم ؛ از آن تاریخ به بعد هیچ حدیثی را دیگر فراموش نکردم (۳)
۲) یکی دیگر از گمان ها و اتهام هایی که به ابوهریره (رض) نسبت داده می شود این است که می گویند: او احادیثی را پنهان کرده و در میان مردم منتشر نکرده است!!
البته استدلال و استناد این گروه از شبهه افکنان بیشتر به این سخن خود ابوهریره است که می گوید : اگر همه آن چه را از رسول الله شنیده ام و می دانم برای شما باز بگویم می ترسم مردم بگویند: ابوهریره دیوانه است(۴)
این سخن به چند روایت دیگر نیزآمده است.
البته در باره ی آن بخش از احادیث و محفوظات نبوی که ابوهریزه (رض) از آن سخن نگفته و یا آن را نزد خود مخفی نگه داشته است باید گفت :
قطعاً در باب حلال و حرام نبوده و نیست ؛ بلکه بیشتر مربوط می شود به مسئله فتنه هایی که در آخر زمان رخ می دهد علاوه براتفاقات دیگری که حادث می شود ! یا مسائلی که در آن عصر وجود خارجی نداشته و بیشتر جنبه پیش گویی دارد مربوط می شود به همین دلیل است که ابوهریره خاطرنشان نموده :اگر انها را باز بگوید او را دیوانه خواهند پنداشت!
همین است که می بینیم اندکی پس از این سخن ابوهریره حسن – بن علی -می گوید : به الله سوگند ابوهریره راست می گوید ؛ اگر او می گفت: در آینده خانه ی خدا تخریب می شود یا آتش زده خواهد شد و…هیچ یک از ما آن را باور نمی کرد!(۵)
در سخنی دیگر ابو هریره می فرماید: در محضر پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم دو کوپه و فنجان علم و دانش را جمع کردم ، یکی را در میان مردم منتشر کردم ولی دیگری را مخفی گذاشتم ؛ چون اگر آن را در میانشان منتشر می کردم گلویم را می بریدند(۶)
ابن کثیر در توضیح و تفسیر این سخن ابوهریره می فرماید: آن کوپه علمی را که ابو هریره مخفی کرده بود و چیزی درباره آن به مردم نگفت همان فتنه هایی بود که – برای مسلمانان – اتفاق افتادند و بعد از آن نیز اتفاق خواهند افتاد ؛ حوادثی که اگر قبل از رخ دادن به مردم گفته می شد قطعاً آن را باور نمی کردند و دروغ می پنداشتند! (۷)
۳) شک و گمانی دیگری که بدخواهان اسلام و مسلمانان درباره ی ابوهریره (رض) مطرح می کنند این است که می گویند: او دشمن و مخالف اهل بیت بوده و سخنانی را علیه اهل بیت گفته است!
اتهامی که صحت ندارد و فرموده صحیحی از ابوهریره در این باره وجود ندارد که از اهل بیت رسول الله جز به نیکی یاد کرده باشد!
تازه از او نقل شده که از حسن و حسین تعریف و تمجید نموده است ؛ هم چنان که رفتار او هنگام به خاک سپردن جنازه حسن بن علی بر همگان آشکار است.
فایق رسولی سالاره—سردشت ساوان جدید
…………………………………………
۱- صحیح البخاری، الرقم ۱۱۷٫
۲- سیر أعلام النبلاء، ج۲، ص ۵۹۵و صححه الذهبی.
۳- صحیح البخاری، الرقم ۱۱۸٫
۴- الطبقات الکبرى لابن سعد، ج۴، ص ۳۳۱٫
۵- الطبقات الکبرى لابن سعد، ج۴، ص ۳۳۱٫
۶- البدایه والنهایه لابن کثیر، ج۸، ص ۱۰۶٫
۷- البدایه والنهایه لابن کثیر، ج۸، ص ۱۰۶٫
منبع : بزاف
