تاریخ

محمد(ص) با دشمنانش چگونه رفتار می کرد؟

نمونه هایی از رفتار رسول الله با دشمنانش

با نگاهی کوتاه به زندگانی پیامبر اسلام (ص) به صراحت می توان اذعان کرد که رفتار ایشان با دشمنانش در حالیکه بر آنان چیره و مسلط شده بود ، جهان را به تعجب وا نهاد چرا که در طول تاریخ کسی مهربانتر از رسول خدا در برخورد با مخالفانش یافت نمی شود ، با اینکه در دوران ضعف از سوی آنان متحمل انواع سختی و عذاب گردید اما با غلبه بر دشمنانش راه انتقام را در پیش نگرفت بلکه همچون نمادی از اخلاق حسنه و نیکو با آنان رفتار نمود. این برخورد چیزی نیست جز بخشی از رفتار نیک و برگزیده رسول خدا و نمونه ای از اخلاق حسنه ای از عفو و بخشش دشمنان در نهایت قدرت و اوج اقتدار. 

اخلاق نیک و پسندیده میراث به جا مانده ی صالحان و مومنان حقیقی است ، همان طور که پیامبر (ص) بدان اشاره نموده است که می فرماید : انما مکارم الاخلاق میراث المومن» . ابو داود. و شخص پیامبر (ص) بهترین نمونه کسی است که به این واقعیت جامه عمل پوشانده و در دعوت و عمل به این صفت نیکو ، پیشتاز و خود برترین متمم و معلم اخلاق نیک است. همچنانکه خود در حدیثی بدان اشاره کرده و می فرماید : « انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» . خداوند نیز در تمجید اخلاق ایشان چنین می فرماید :وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ ‏

‏تو دارای خوی سترگ ( یعنی صفات پسندیده و افعال حمیده ) هستی .‏  قلم ۴٫ و لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِّمَن کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً ‏. احزاب ۲۱ .‏سرمشق و الگوی زیبائی در ( شیوه پندار و گفتار و کردار ) پیغمبر خدا برای شما است . برای کسانی که ( دارای سه ویژگی باشند : ) امید به خدا داشته ، و جویای قیامت باشند ، و خدای را بسیار یاد کنند .‏ پس با چه زبانی و چگونه می توان اوصاف این بزرگمرد تاریخ بشریت را که خداوند بوسیله وی سرگشتگان را هدایت و گمراهان را رهایی بخشید ، بیان نمود ؟ آری ! او همنشین فقیران و بینوایان ، بردگان و کنیزان بود. در بیشتر مواقع در امور خانواده یاور و کمک اهل خانه بود تا جاییکه خود لباسش را پینه می نمود. دعوت دیگران را اجابت و برای امتش شعار رحمت و شفقت را سر می نهد و بر این کارش نیز حریص بود.

بیایید کمی در خدمت سیره ایشان باشیم و به نمونه هایی از رفتار ایشان بنگریم تا مایه استفاده و پیروی از آن نبی رحمت باشد. روزی فردی اعرابی با آن لهجه خشن بادیه نشینی اش جلوی ایشان ایستاد و با تندی گفت : ای محمد از مالی که خدا به تو داده ونه از آن تو و نه پدرت است به من بده ! پیامبر (ص) در نهایت نرمی و ملایمت به وی عطا می کند بدون آنکه بابت نحوه صحبت آن اعرابی چیزی به دل بگیرد. هنگامی که به شهر مدینه پا نهاد، یاران مهاجرش را به فراموشی نسپرد بلکه بین آنان و انصار پیمان برادری را برقرار کردندو باز فضل و احسان انصار را در قبال مسلمانان به دیده تجلیل نگریست و در حق آنان فرمود : از نشان و علایم ایمان محبت انصار و از علایم نفاق بغض و کینه به دل گرفتن انصار است. در جایی دیگر خطاب به مردم چنین فرمودند: هان ای مردم ! براستی که انصار دَین خود را با اسلام ادا کردند و باقی امر بر عهده شماست پس با خوبانشان به خوبی رفتار کنید و از خطاکارشان در گذرید. 

چند نمونه از رفتار نیک با اصحاب

به هنگام فتح مکه بعد از آنکه پیامبر در مسجد وارد شدند و در آنجا نشسته بودند ، ابوبکر همراه پدرش ابی قحافه که پیرمردی سپید موی بود نزد رسول الله آمدند . رسول خدا خطاب به ابوبکر فرمود : چرا او را به حال خود رها نمی کردی تا با ما خود به نزد وی بیاییم تا دچار ناراحتی و سختی نشود ؟ ابوبکر فرمود حق آنست که ما به خدمت رسول الله بیاییم تا ایشان به سوی ما. یکی دیگر از رفتار حسنه ی پیامبر (ص) با حاطب بن ابی بلعته است. زمانی که رسول خدا تصمیم بر فتح مکه نمود ، حاطب مخفیانه نامه ای را برای اقوامش در مکه نوشت تا آنان را از حمله به مکه آگاه نماید اما رسول خدا از طریق وحی موضوع را فهمید و نامه را یافتند. عمر بن خطاب گفت یا رسول الله به من اجازه دهید تا گردن او را بزنم اما پیامبر در نهایت رحمت و شفقت فرمودند : او در غزوه بدر حضور داشته است و تو چه می دانی ای عمر که اهالی بدر نزد خداوند چه جایگاهی دارند که درباره شان فرموده است هر چه می خواهید انجام دهید براستی که بهشت برای شما واجب گشته و از تمام گناهانتان گذشت نمودم. عمر گریست و گفت خدا و رسولش بهتر می دانند. این مطلب سوای نحوه رفتار پیامبر با حاطب ، بیانگر شرف مقام و منزلت اهل بدر و تقدیر رسول الله از آنان نیز است. پیامبر در برابر هرکسی که کاری نیکویی را برایش انجام میداد ، دعا می نمود و آن شخص را به بهترین نحو پاداش می داد. هنگامی که ابن عباس کودکی بیش نبود و برای رسول خدا آب وضو را آماده کرد رسول خدا برایش دعا نمود و فرمود : بار خدایا او را در دین آگاه نما و علم تاویل و تفسیر را به وی عطا نما» و براستی که چنین نیز شد. 

حسن رفتار با دشمنان

زمانی که پیامبر (ص) به مدینه قدم نهادند در نهایت دقت و سیاستی نیکو پیمان هایی را وضع نمودند. ایشان در بین ساکنان مدینه که از سویی مهاجرین و انصار و در طرف دیگر همسایگان یهودی بودند الفت و پیمان برقرار نمود و چنان ارتباطی بین آنان دایر گشت که می توانستند همگی در یک جبهه واحد در مقابل هر دشمنی که چشم بد به مدینه را داشته باشد ، بایستند. روایت است هنگامی که فرستادگان مسیلمه بن کذاب به خدمت پیامبر (ص) آمدند و از مسیلمه به عنوان رسول خدا یاد کردند پیامبر فرمود : اگر رسم بر این نبود که سفیران نباید کشته شوند شما را بخاطر ادعای نبوت باطل می کشتم . آری رفتار نیک رسول الله به وی اجازه نداد که ایشان آن سفیران را بکشد در حالیکه پیامبر بهتر از هر کسی بر ادعای دروغین آنان واقف بود. پیامبر (ص) فرمود: هر کسی که بین او و قوم دیگری عهد و پیمانی است گره اش را باز نکند و تا اتمام عقد ، پیمان شکنی نکنید. یکی دیگر از اخلاق حسنه ی رسول الله وقتی است که از اصحابش می خواهد عهد و پیمانی را که داده اند به انجام برسانند. آن زمان که قریش حذیفه بن یمان را بهمراه پدرش اسیر کردند از آن دو عهد گرفتند در قبال آزادی شان با قریشیان نجنگند . به هنگام غزوه بدر آن دو خواستند با پیامبر به جنگ بروند اما رسول خدا پیمانشان را با قریشیان یادآور شد و فرمود برگردید و پیمان شکنی مکنید و ما در مقابل آنان از خداوند یاری می جوییم. در غزوه بدر مسلمانان که حدود هفتاد تن از مشرکان را به اسارت گرفته بودند پیامبر (ص) به اصحابش فرمود که با اسیران مهربان باشند . این است اخلاق حسنه و نیکویی که ما از آن صحبت می کنیم . کفار برای نابودی و از بین بردن پیامبر آمده بودند اما آن حضرت به یارانش سفارش رفتار نیکو با اسیران دشمن را می کند. بعد از معرکه بدر ، عمیر بن وهب با صفوان به توافق می رسد که اگر صفوان عهده دار تامین مخارج اهل و خانواده عمیر شود و قرض هایش را پرداخت کند ، عمیر نیز در قبال آن به مدینه برود و رسول خدا را ترور کند. وقتی عمیر به مدینه می رسد و نزد پیامبر می رود ، رسول الله او را به خود نزدیک می کند و ماجرای بین او و صفوان را برایش بازگو می کند و عمیر بلافاصله اسلام می آورد چون یقین پیدا کرد که پیامبر از طریق وحی از این قضیه کاملا پنهانی اطلاع یافته است. یکی دیگر از نمونه های تعامل پیامبر با دشمنانش ، رفتارش با کفار بعد از فتح مکه بود . هنگامی که همه آنان را جمع کرد و فرمود : ای معشر قریش به نظر شما من درباره شما چه باید بکنم ؟ آنان یکصدا گفتند : جز خوبی چیزی انتظار نداریم چون تو برادری مهربان و برادرزاده ای مهربان هستی. ایشان فرمودند بروید که همه شما آزادید. آری این است رفتار و حسن معامله با دشمن. پیامبر (ص) پس از آن همه آزار و اذیتی که از طرف مخالفانش متحمل شد اما به هنگام غلبه بر آنان راه انتقام را در پیش نگرفت ، بلکه عفو و بخشش را انتخاب و همگی آنان را بخشود.

یکی دیگر از مهمترین تعامل پیامبر با مخالفانش ، موقف وی در قبال اهل طایف بود. زمانی که جهت دعوت حق به طایف رفت اما در آنجا با نهایت بی رحمی اهالی طایف روبرو شد . در مسیر برگشت فرشته کوهها نزد ایشان آمد و گفت اگر اجازه بدهی در قبال عکس العمل آنان کوه های اطراف شهر را بر سرشان خراب کنم اما رسول الله در نهایت مهربانی فرمودند که چنین نکند شاید از نوادگان آنان انسان های خوب و یکتاپرست ظهور نماید. نمونه های این نوع تعامل و رفتار پیامبر (ص) بسیارند که در این مختصر فقط به چند نمونه از آنها اشاره شد .

گزیده ای از روش های تعامل پیامبر با مخالفانش از منظر قرآن

نمونه اول:

خداوند متعال در سوره اعراف می فرماید : خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ ‏. اعراف ۱۹۹٫‏گذشت داشته باش و آسانگیری کن و به کار نیک دستور بده و از نادانان چشم‌پوشی کن  این آیه شریفه سه اصول اساسی از فضایل اخلاق را بیان می کند که عبارتند از :   ۱) عفو وگذشت نمودن

این مطلب شامل انشعابات بسیاری می شود . به عنوان مثال ، چشم پوشی از برخی از اخلاق و اعمال مردم و آسان گرفتن بر آنان و مکلف نکردنشان بر انجام کارهای سخت و طاقت فرسا ، و اینکه در رفتار با مردم آسانگیری شود تا سختگیری . همانگونه که در حدیث احمد و شیخان و نسایی از انس بن مالک از رسول الله روایت شده که فرمودند : آسان گیر باشید و سخت گیری مکنید ، مژده دهنده باشید و مردم را نهراسانید. همچنین نوعی دیگر از عفو و بخشش ، به جای آوردن صله رحم با کسانی است که آنرا قطع کرده اند ، گذشت کردن از خطاکاران و ملایم بودن با مومنین همه از انواع عفو می باشند. دعوت به سوی دین حق با نرمی و لطافت نیز نوعی از عفو است . همانطور که خداوند بدان اشاره فرموده است :‏ ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ‏. نحل ۱۲۵٫ ‏( ای پیغمبر ! ) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فراخوان ، و با ایشان به شیوه هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن‌ ؛ چرا که ( بر تو تبلیغ رسالت الهی است با سخنان حکیمانه و مستدلاّنه و آگاهانه ، و به گونه بس زیبا و گیرا و پیدا ، و بر ما هدایت و ضلال و حساب و کتاب و سزا و جزا است . ) بی‌گمان پروردگارت آگاه‌تر ( از همگان ) به حال کسانی است که از راه او منحرف و گمراه می‌شوند و یا این که رهنمود و راهیاب می‌گردند .‏  خلاصه این بند این است که کلمه عفو یعنی تمسک به یسر و آسان گیری و چشم پوشی از اشتباهات مردم و عدم سختی و به مضیقه انداختن مردم در اقوال و عملکردشان. پیامبر (ص) هرگاه بین انجام دادن دو کار واقع می شدند آسان ترینش را بر می گزیدند مادام خلاف شرع و گناه نمی بود . 

۲) امر به عرف که مقصود از آن اعمال نیک و پسندیده می باشد. و شامل هر کاری می شود که شرع به انجام دادن آن امر نموده ، یا کارهای خیری که بین مردم شایع و عقلا نیز آن را نیک شمرده اند. پس ، معروف اسم جامعی است برای همه امور خیر ، از جمله نیکی و احسان با عامه مردم. مسئله امر به معروف ، امریست که تساهل و چشم پوشی از آن ناممکن است و نمی توان آنرا ترک نمود . و در قرآن لفظ معروف برای احکامی ذکر شده است که از منظر دین مهم بشمار می آیند . مانند فرموده خداوند در وصف امت اسلامی که می فرماید :وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ . ال عمران ۱۰۴٫ ‏باید از میان شما گروهی باشند که ( تربیت لازم را ببینند و قرآن و سنّت و احکام شریعت را بیاموزند و مردمان را ) دعوت به نیکی کنند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند ، و آنان خود رستگارند .‏  یا بیان حقوق همسرداری. وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوف .بقره ۲۲۸٫ یا دستور به حفظ پیمان همسرداری .فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوف بقره ۲۳٫

۳) روی گردانی از جاهلان ، بدین معنی که همانند سفیهان و نادانان مقابله به مثل صورت نگیرد و معاشرت با آنان ترک و از اختلاط با آنها دوری نمود. همچنین در مقابل اخلاق ناروای آنان صبر پیشه کرده و از بدی هایشان چشم پوشی کرد . هرگاه یکی از جاهلان با زبانش دیگری را آزار داد از وی روی گردانیده و در مقابل رفتار زشت او ، از خود رفتار نیک نشان و به جای مقابله به مثل از رفتارش گذشت نماییم. همانگونه که خداوند در وصف مومنان چنین بیان می نماید : وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ‏. ال عمران ۱۳۴٫ و خشم خود را فرو می‌خورند ، و از مردم گذشت می‌کنند ، و ( بدین وسیله در صف نیکوکاران جایگزین می‌شوند و ) خداوند ( هم ) نیکوکاران را دوست می‌دارد . باز خداوند درباره فضیلت عفو می فرماید : وَأَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلاَ تَنسَوُاْ الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ ‏. بقره ۲۳۷ ، و اگر گذشت کنید به پرهیزگاری نزدیکتر است ، و گذشت و نیکوکاری را در میان خود فراموش مکنید . بیگمان خداوند به آنچه انجام میدهید بینا است .‏ مطالب سه گانه فوق اصول فضایل و مکارم اخلاق نیکو در رابطه با برخورد انسان با غیر خود است که رعایت این اصول سبب رسیدن به کمال اخلاق و ادب می باشد. عکرمه (رض) روایت می کند وقتی که این آیه بر پیامبر نازل شد رسول خدا از جبرییل پرسید : ای جبرییل منظور از آیه چیست ؟ او در جواب گفت : یعنی صله رحم به جا آوردن با کسی که آنرا قطع کرده ، عطا کردن به کسی که خود منع کننده است و گذشت نمودن از کسی که در حق تو ظلم کرده است. طبری نیز مشابه این را روایت نموده است. امام جعفر صادق (رض) می فرماید : خداوند به پیامبرش دستور داده است که زیباترین اخلاق را به جا آورد . و در قرآن آیه ای کامل تر و جامع تر از آیه خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ .‏ اعراف ۱۹۹٫ درباره مکارم اخلاق نیامده است. ترمذی از رسول خدا روایت می کند که فرموده است : در ترازوی میزان اعمال در قیامت هیچ عملی سنگین تر از اخلاق حسنه و نیک نیست.

نمونه دوم 

قول خداوند که می فرماید : ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَهَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا یَصِفُونَ .مومنون ۹۶٫‏( به کار دعوت خویش ادامه بده و خصال ) بد ( ایشان ) را با ( خصال ) نیک ( خود ) و ( سخنان ) نامطلوب ( آنان ) را با بهترین ( منطق ) پاسخ بگو . ما کاملاً از چیزهائی که ( درباره تو و دعوت تو ) می‌گویند ، آگاهیم .‏ صاحب تفسیر المنیر در تفسیر این آیه می فرماید : یعنی اینکه بدی را با خوبی پاسخ دهید و در مقابل انواع آزارها و تکذیب هایی که از سوی کفار متوجه شماست تحمل داشته و با نیکوترین خصلت ها آن را پاسخ دهید . در مقابل کردارشان ، گذشت و عفو صبر را پیشه سازید و سخنانشان را با کلام زیبایی همچون سلام پاسخ دهید چرا که ما خود بهتر از هر کسی بر احوال و اوصاف شرک آلودی که بیان میدارند آگاه و واقف هستیم.

خداوند می فرماید :وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَلَا السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ ‏ وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ ‏ وَإِمَّا یَنزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ‏ فصلت ۳۴-۳۶ .‏نیکی و بدی یکسان نیست .  ( هرگز بدی را با بدی ، و زشتی را با زشتی پاسخ مگوی . بلکه بدی و زشتی دیگران را ) با زیباترین طریقه و بهترین شیوه پاسخ بده . نتیجه این کار ، آن خواهد شد که کسی که میان تو و میان او دشمنانگی بوده است ، به ناگاه همچون دوست صمیمی گردد .‏به این خوی ( و خلق عظیم ) نمی‌رسند مگر کسانی که دارای صبر و استقامت باشند ، و بدان نمی‌رسند مگر کسانی که بهره بزرگی ( از ایمان و تقوا و اخلاق ستوده ) داشته باشند .‏‏هرگاه وسوسه‌ای از شیطان ( در این مسیر ) متوجّه تو گردید ( به هوش باش و در مقابل آن مقاومت کن و ) خود را به خداوند بسپار ( و به سایه لطف او پناه بر ) که او بس شنوا و آگاه است ( و تو را می‌پاید و محافظت می‌نماید )  در این آیات نیز اسلوب دعوت را برای پیامبر تبیین نموده تا در راستای تحقق دعوتش به کمال مطلوب برسد.

نمونه سوم

به دنبال آیات فوق، خداوند دستور العمل ثبات بر منهج راستین را یادآور می شود و می فرماید :وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ ‏.‏( در عین حال خود را به خدا بسپار ) و بگو : پروردگارا ! خویشتن را از وسوسه‌های اهریمنان ( و تحریکات ایشان به انجام گناهان ) در پناه تو می‌دارم .‏

 وَأَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَن یَحْضُرُونِ . ‏‏و خویشتن را در پناه تو می‌دارم از این که با من ( در اعمال و اقوال و سایر احوال ) گرد آیند .مومنون ۹۷ و ۹۸

.این آیه به پیامبر و پیروانش می آموزد که همیشه بگوییم بار خدایا من به درگاه تو بازگشته و از وسوسه های شیطان که جز سرابی نیستند به سوی شر و معصیت و غرق شدن در منجلاب گناه ، به تو پناه می برم . همچنین از شر حضور شیاطین در کارهایم به تو پناه می جویم. به خاطر همین است که خداوند به ما امر نموده هر کاری را با ذکر خدا شروع نماییم تا از حضور آنها در کارهایمان جلوگیری بعمل آید تا دچار وسایس شیطانی نشویم. و چه بسیار که رسول خدا برای امتش حسرت و تاسف می خورد و از عدم ایمان مردم غمگین می شد تا جاییکه در قرآن بارها بدین مسئله اشاره شده است از جمله آیات ‏ لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ أَلَّا یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ ‏.‏انگار می‌خواهی از غم و اندوه این که آنان ایمان نمی‌آورند ، خویشتن را نابود کنی‌ ؟ !‏ شعراء ۳٫ و فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَّفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ یُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً ‏.‏نزدیک است خویشتن را در پی ( دوری گزیدن و روی گردانیدن ) ایشان ( از ایمان آوردن ، دق مرگ کنی و ) از غم و خشم این که آنان بدین کلام ( آسمانی قرآن نمی‌گروند و بدان ) ایمان نمی‌آورند ( خود را ) هلاک سازی .‏  کهف ۶٫ صاحب تفسیر منیر در بیان این آیه می فرماید که خداوند به پیامبرش می فرماید : ای محمد ! چرا آنقدر خود را هلاک می گردانی و تاسف و حسرت ایمان نیاوردن قومت را می خوری ؟ خداوند پس از بیان این آیات پیامبرش را دلجویی و تسلیت داده و می فرماید: فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یَصْنَعُونَ ‏.پس خود را با غم و غصّه آنان هلاک مکن . خدا بس آگاه از کارهائی است که می‌کنند .‏ فاطر ۸٫

در پایان می خواهم بگویم که مطالب فوق نمونه های بارزی از صفات و اخلاق حسنه ی رسول خدا در برخورد با یاران و حتی با دشمنان و مخالفانش بودند که می تواند بهترین سرمشق برای ما مسلمانان جهت تمسک و چنگ زدن به سنت رسول خدا و دست یافتن به صفات نیک و مکارم اخلاق باشد . 

والسلام علیکم و رحمه الله 

نویسنده : عبدالسلام حمود غالب

مترجم : محمد حکمتیار . پیرانشهر

نمایش بیشتر

محمد حکمتیار

نویسنده و مترجم آذربایجان غربی- پیرانشهر فعال دینی و مدنی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا