شاره:
پدر و معلم از جمله کسانی هستند که نقش مهم و اساسی در شکل گیری شخصیت هر فردی دارد. به همین جهت آموزه های دینی ما جایگاه ویژه ای را برای آنها تعریف کرده است.
معلم می سوزد ولی نمی سوزاند، هدایت می کند و گمراه نمی سازد، آتش درونش سرد است و سلام، و درود او همچون عود و رایحه اش جهانگیر. معلم چراغ هدایت و کشتی نجات است.
در عظمت منزلت و مقام معلم همین کافی است که بزرگترین معلم جهان بشریت حضرت رسول خاتم (صلی الله علیه و سلم) بود.
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و سلم میفرمایند: «تمامی جنبندگان روی زمین و ماهیان دریا و هر موجود زندهای در فضا و همه اهل آسمان و زمین برای معلمی که نیکی به مردم بیاموزد طلب آمرزش میکند».
معلمان ما علیرغم شرافت شغل و زحمات و خدمات متفاوت کمتر شناخته شده اند و هستند معلمان توانمند و خدومی که پس از مرگشان کسی درباره آنان چیزی نمی داند.
معلمان به طور عام از حب ظهور و رسانه ای شدن گریزانند، کمتر به مصاحبه می پردازند و به ندرت معلمانی را میتوان نام برد که در کلاس درس و برای دانش آموزان از خود و رزومه و خدماتش سخن بگوید…
مدیریت سایت سوز محراب بر این باور است که بزرگترین خدمت به این قشر موثر و گمنام این است که از زبان خودشان و تا زنده اند آنان را بشناسیم.
مصاحبه شونده ما آقای علی معروفی یکی از معلمان خوشنام و دلسوزی است که هم در کسوت دبیری و هم در لباس مدیر و معاون مورد توجه همکاران بوده و با گذشت و اخلاق مداری که داشته توانسته به کانون توجه تبدیل شود.
آقای معروفی در زندگی خانوادگی نیز از زمره معلمان موفق و دارای آرامش است.
از آنجا که استاد معروفی ناگفتههای فراوانی در دل دارد خواستیم با ایشان گفتگویی صمیمی ترتیب دهیم، نامبرده اگرچه بدلیل تواضع و فروتنی از پاسخ های مفصل سر باز زد ولی همچنان گفتگوی پیش رو حاوی نکات نغز و ارزشمندی است که جا دارد با دقت مورد مطالعه قرار گیرد.
بیش از این شما را منتظر نمی گذاریم بفرمایید این شما و این هم کاک علی معروفی از زبان خودش.
——————————————————
ضمن تبریک بازنشستگی و سی سال خدمت صادقانه محضر شما استاد گرامی عرض سلام و احترام دارم
۱– اگر چه قطعاً بیشتر دوستان شما معلم سابق و گرامی و استاد عزیز را می شناسند ولی شناختن بزرگان از زبان خودشان لذت و اعتبار دیگری دارد، ممنون می شوم خودتان را معرفی بفرمایید(تولد، محل سکونت، شغل)
پاسخ:
به نام خدا
با عرض سلام خدمت جنابعالی و دست اندرکاران سایت و کانال وزین سوزی میحراب
اینجانب علی معروفی هستم؛ در شهریور ۱۳۴۹ در روستای گردشیلان از توابع شهرستان مهاباد بدنیا آمدهام.
تحصیلات ابتدایی را در مدرسه حسن زاده مهاباد و مقطع راهنمایی را در مدرسه حافظ و متوسطه را در رشته علوم تجربی در دبیرستان شهیدشهریکندی همین شهرستان به پایان رسانده ام.
بعد از سربازی (سرباز معلم نهضت سواداموزی در روستای قرهقشلاق)،سال ۷۲ در رشته حرفه و فن وارد مرکز تربیت معلم تبریز شدم، سال ۷۳ ازدواج کردم و اکنون دارای دو پسر به نامهای محمد و مبین هستم.
سال ۷۴ با مدرک کاردانی به عنوان دبیر حرفه و فن در شهرستان سردشت شروع بکار کردم. پنج سال در سردشت بودم و با دوستانی بسیار شریف و دیندار و با اخلاقی آشنا شدم و اکنون هم با آنان در ارتباطم.
سال ۷۹ در تربیت معلم تبریز مدرک لیسانس گرفتم. سال ۸۱ به مهاباد انتقالی گرفتم و در مدارس متوسطه اول سطح شهر و روستا تدریس و مدیریت و معاونت کردهام و سال ۱۴۰۰ بازنشسته شدم.
و اکنون با پسرم محمد در مغازه رنگ و ابزار فروشی مشغول فعالیت هستم.
۲- کاک علی عزیز، بفرمایید کی و چگونه ازدواج کردید؟ از همیشه با هم بودن شما و داده آرزو میتوان برداشت کرد که خیلی به همدیگر علاقه و عشق دارید، آیا ازدواجتان بر پایه عشق استوار بوده یا مثل برخی ها از چهل سالگی به بعد عاشق همسرتان شده اید؟!
از همسر عزیزتان، از فداکاری ها و مهربانی ها و دلسوزی هایش برای ما تعریف کنید بگویید
از آرامش در زندگیتان برای ما بگویید؟ چه چیزی باعث میشود اوقات آقای معروفی تلخ شود؟ آیا کاک علی عصبانی هم می شود؟
ثمره ازدواجتان چند فرزند است؟ چه کاره اند؟
آیا آرزو می کنید که ای کاش دختر هم داشتید؟
پاسخ:
پاییز ۷۱ خدمت سربازی به اتمام رسید، کتاب های درسی و کمک درسی را تهیه کردم و تصمیم جدی گرفتم که خود را برای کنکور آماده کنم.بعد از چند ماه از طرف خانواده خودم پیشنهاد ازدواج با آرزو خانم را به من دادند، هر چند با هم فامیل بودیم اما چندان یکدیگر را ندیده بودیم و نمی شناختیم، بعد از اصرار خانواده، ایشان را در خانه خودشان دیدم و همین ملاقات منجر به بله گفتن او شد و ۱۲ فروردین ۷۲ با هم عقد کردیم و همان سال هم وارد تربیت معلم شدم.
هر چند برای ازدواجمان عشقی در کار نبود اما از همان ابتدای ازدواجمان عاشقانه زندگی مشترکمان را شروع کردیم.
آرزو خانم همسری بسیار دلسوز و وفادار و مادری بسیار مهربان و فداکار است و با تدبیر و تدبر امور داخلی منزل را مدیریت میکند. از قدیم گفتهاند:(پیاو فهعلێیەو ژن بەننایە) و با جرات میگویم هر چه دارم(از مال دنیا و خانوادهای نسبتا موفق) بعد از لطف خدا حاصل زحمات و مدیریت ایشان است.
ثمره ازدواجمان دو پسر است، محمد که متاهل و مغازهدار است و مبین که در دانشگاه علوم پزشکی کردستان دانشجو است.
ما هم مانند هر پدر و مادری دوست داشتیم صاحب دختر باشیم چون دختر سراپا خیر و برکت و خوبی است.
بله عصبانی میشوم و متاسفانه خیلی زود هم عصبانی میشوم، هر چند سعی میکنم خونسردی خودم را حفظ کنم اما بعضی اوقات چه در داخل خانه و چه در بیرون از خانه با شرایط و موقعیتهایی روبرو میشوم که نمیتوانم جلوی خودم را بگیرم و عصبانی میشوم.
۳- چی شد که به استخدام آموزش و پرورش در آمدید و چرا معلم حرفه و فن شدید؟
آیا به جز تدریس، مدیر و معاون مدرسه هم بوده اید، کدام مدرسه؟ چگونه مدیری بودید اهل انعطاف با جدی و سختگیر و اداری؟
کی بازنشسته شدید؟ آیا نسبت به سه دهه خدمت در آموزش و پرورش و در کسوت معلمی احساس رضایتمندی و افتخار دارید یا خیر؟ به دیگر تعبیر اگر به دوران جوانی برگردید حاضری باز معلم شوی؟!
پاسخ:
در کنکور دهه ۷۰ برای تربیت معلم در رشته تجربی فقط انتخاب رشته (آموزش ابتدایی و علوم تجربی و حرفهوفن ) امکان پذیر بود .
به معلمی علاقه داشتم اما انتخاب رشته حرفهوفن از روی علاقه نبود و در بین این سه رشته اولویت اول من علوم تجربی بود.
به جز تدریس در مدارس شهر و روستا ، دو سال در دبیرستان رسول خضری روستای قم قلعه معاون آموزشی و چهار سال در همان مدرسه مدیر بودم.
در هیچ کاری معتقد به سخت گیری نیستم.
در دوران مدیریت همیشه سعی کردهام حد وسط(میانه رو) باشم.
بر این باورم اگر معلم در محیط آموزشی احساس صمیمت و احترام و اعتماد و مشارکت در تصمیم گیری را داشته باشد با قدرت و روحیه مضاعف تری در کلاس حضور و بازدهی بیشتری خواهد داشت.
احساس رضایتمندی نسبی است و به دیدگاه اشخاص بستگی دارد.
در دوران خدمتم همواره سعی کردهام از هیچ همکار و مسئولی انتظار اضافی نداشته باشم و فقط برای رضای خدا و خدمت به همنوع و وجدان کاری، ادای وظیفه نمودهام.
به معلم بودنم نه تنها راضی بلکه افتخار می کنم و اگر به گذشته برگردم دوباره معلمی را انتخاب میکنم،البته با شرایط سی سال قبل (از قبیل امکانات آموزشی ، جایگاه و منزلت معلم ، وضعیت معیشتی و …)
۴- آقای معروفی عزیز، پنح سال خدمت معلمی تان در سردشت چگونه گذشت؟ از تفاوت های مردم سردشت با دیگر مردمان بگویید؟ چه تفاوتی بین دانش آموزان سردشت و مهاباد مشاهده کردید؟
پاسخ:
۵ سال اول تدریسم در سردشت و ربط و روستاهای واوان و بریسوه از توابع همین شهرستان بود که با توجه به موارد زیر از بهترین سالهای خدمت و از نابترین دوران زندگیم بود:
۱- جوان و تازه نفس و علاقهمند و پرانرژی بودم
۲-همکاران بومی سردشت نسبت به هم و علی الخصوص نسبت به همکاران غیر بومی،جوی بسیار صمیمی و توام با احترام و محبت داشتن ۳-بافت فرهنگی و سنتی سردشت با مردمانی خونگرم و مهمان نواز و روابط اجتماعی بالا ۴-دانشآموزانی با اخلاق و مستعد و درسخوان
۵-طبیعت بکر و زیبای سردشت و …. که متاسفانه این موارد در مهاباد کمرنگ است
۵-آقای معروفی ارجمند، بزرگترین و بارزترین مشکلات دانش آموزان دختر و پسر در مدارس از نظر شما معلم و مدیر با تجربه چیست؟ نقش یک مدیر را در مدرسه چگونه ارزیابی می کنید آیا مدیران عزیز آنگونه که شاید و باید است بر تحصیل و انگیزه دانش آموزان تاثیر دارند یا خیر؟آیا اساسا در آموزش و پرورش ایران مدیر جایگاه واقعی خود را دارد؟
پاسخ:
عمدهترین معضل و مشکل آموزش امروزی، تغییر سبک زندگی و فکری دانش آموزان بدلیل استفاده از فضای مجازی و محتواهای غیرضروری است و متاسفانه با دانش آموزان بیحوصله،پرخاشگر و بیتفاوت مواجه هستیم. این امر باعث شکاف عمیق بین دانش آموز با معلمان و اولیا شده و مشکلات عدیدهای چون بلوغ زودرس، سوءاستفادههای اخلاقی، ترک تحصیل و… به بار آورده است
اینجانب که عمری در این سیستم خدمت کردهام و چهار سال به عنوان مدیر در وسط مثلث ارتباطی(آموزش و پرورش،معلمان،اولیا و دانش آموزان)خدمت کردهام بدلیل ضعف سیاست ها و برنامههای آموزش و پرورش و نگاه مسئولان به آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد مصرفی و هزینهبر و قوانین دست و پاگیر و… و از طرفی مشکلات اقتصادی اولیای دانش آموز به عنوان بازوی کمکی مدیران و از طرف دیگر ضعف در انتخاب مدیران کارآمد و محافظه کاری عدهای از آنان،متاسفانه تعدادی از مدیران مدارس آنچنان که باید، نتوانستهاند وظایف و رسالت خود را ادا نمایند.
۶-یکی از شیرین ترین خاطرات دوران زندگی تان را برای ما لطفاً تعریف کنید
پاسخ:
به لطف خدا زندگی خوب و سرشار از خاطرات شیرین، داشتهام اما شیرین ترین آنها که در تابستان ۱۴۰۰ رخ داد بازنشستگی خودم و ازدواج محمد و قبولی مبین برای دانشگاه بود.
۷-با توجه به اینکه بازنشسته هستید و اوقات فراوان و فراغت بیشتری نسبت به گذشته دارید بفرمایید که بیشتر اوقات تان را با چه برنامه هایی سپری می کنید آیا برنامه و قصد مسافرت به نقاط دوردست ست و دیدنی ایران و خارج را در لیست برنامه های تان دارید یا همچون یک باز😊 به خانه و خانواده می رسید؟!
پاسخ:
حدود یک سال است همراه فرزند ارشدم محمد مغازه رنگ و ابزار فروشی راهاندازی کردهایم و بیشتر وقتم بعنوان نیروی کمکی در مغازه سپری میشود.
خانوادگی اهل مسافرت هستیم و هر ساله به شهرستانهای همجوار و استان کردستان و دو سه سال یکبار به اورامانات، برنامه سفر داریم، البته به شیراز و اصفهان و شمال هم مسافرت داشتهایم.
مسافرت خارج از کشور را نداشتهایم اما اگر خدا قسمت کند برای حج عمره ثبت نام کردهایم.
۸- تلخ ترین خاطره دوران زندگیتان را می شنویم
پاسخ:
غم از دست دادن عزیزان بسی سنگین و دردناک است، دردی بزرگ به پهنای وجود .
مرگ مادرم و پدر و مادر همسرم از تلخترین حوادث خانوده ما بوده است.
۹- استاد عزیز، نظر به اینکه شما تا حدودی در جریان فعالیت های سوزی محراب هستید آن را چگونه ارزیابی می کنید و از یک تا بیست چه نمره ای به آن می دهید
پاسخ:
با جرات میتوان گفت که سوزی محراب یکی از رسانههای موفق و فعال در راستای ترویج ارزشهای اسلامی و اجتماعی و بدور از هر نوع افراط و تفریط بوده و در این چند سال از عمر خویش، نقشی اساسی در آگاهسازی مخاطبان خود ایفا نموده است.و امید است دستاندرکاران آن در راستای بالا بردن و کیفیت بخشی محتوای سایت، تلاش بیشتری نموده و با صاحب نظران امین و دلسوز همفکری و همکاری داشته باشند.
سوزی محراب=20
۱۰– از دیدگاه استاد معروفی که تجربه فعالیت در مدرسه و مسجد را دارند دلایل تنبلی و گاها دین گریزی جوانان و فرزندان ما چیست، آگاهی اندک دعوتگران و معلمان معارف اسلامی، سیاه نمایی رسانه های اجتماعی، نظام های حاکمیتی ناموفق در نمایش دین یا آمریکا و اسرائیل عامل بدبختی ما هستند؟!
پاسخ:
انسان فطرتا خداجو آفریده شده و خداوند انسان را در امر انتخاب دین، آزاد گذاشته و اجباری در قبول دین قرار ندادهاست.
اما درباره موضوع دینگریزی که با کمال تاسف بیشتر در بین جوانان دیده میشود میتوان گفت در این مقطع سنی جوانان بیشتر به دنبال کسب لذایذ و هوای نفس و خوشگذرانی و مدگرایی هستند و اکثرا از طیف رایج و پرطرفدار جامعه متاثر میشوند و به این نکته هم باید توجه داشت که بیباوران و مخالفان دین،با ایجاد شک و شبه از هیچ اقدامی علیه دین دریغ نکردهاند و جوانان که از پشتوانه دینی پایینتری برخوردارند خیلی زود فریب این شبهات را خواهند خورد.
اما باید این واقعیت را هم قبول کرد که متاسفانه دین به معنای واقعی خود از طرف حاکمان و عالمان دینی به خوبی معرفی نگردیده است و تندروی تعدادی از گروههای مسلمان و رکود جامعه مسلمانان، میتواند مزید بر علت باشد.
۱۱- از نظر شما چرا مدارس و معلمان جایگاه و پایگاه سابق خود را از دست داده است، مگر جاذبه های مدارس در قدیم چه بود که در عصر تکنولوژی از دست داده است؟
چه توصیه ای به معلمان جوان و تازه نفس دارید؟
پاسخ:
معلم ، دانش آموز و مدرسه از ارکان اصلی و زیربنایی آموزش و پرورش هستند که هر سه مورد از قربانیان سیاست و برنامههای غلط و سلیقهای و فرسودهی نظام آموزشی هستند.
باید بدانیم که دانش آموز امروزی در عصر پیشرفت و تکنولوژی بزرگ شده و سبک تدریس معلمان و محتوای کتابهای درسی و بافت قدیمی و فرسوده و یکنواخت فضای آموزشی جوابگو و اغنای نیاز و مطالبهگری دانش آموز امروزی نیست و انگیزهای برای دانش آموز باقی نگذاشته است.
همین سیاستهای غلط باعث نزول جایگاه ویژه معلم در جامعه و کم توجهی به وضعیت معیشتی و رفاهی آنان شده و معلم را بجای مطالعه و تحقیق و تالیف بسوی اضافه کاری و احیانا شغل دوم و سوم کشانده است.
و متاسفانه همین افت در آموزش عالی هم رخنه کرده و وضعیت بهتری نسبت به آموزش و پرورش ندارند.
و اما توصیه من به کسانیکه قصد ورود به جامعه معلمی را دارند، این است که با نگاه اقتصادی و درآمدی و بدست آوردن شغل،به آموزش و پرورش ورود نکنند، زیرا معلمی هنر است، هنر بکاربردن دانستهها و آموختهها در مکان و شرایط خاص خود، چه بسا نگاه، اخم، تبسم، تشویق و تنبیه، رفتار و کنش معلم در کلاس،نه تنها آینده دانش آموزان را تحت تاثیر قرار میدهد بلکه میتواند بر خانواده و جامعه هم تاثیر گذار باشد.
۱۲– استاد فرزانه به نظر شما که در حوزه اسلامی هم فعالیت می کنید، اسلام و اسلام گرایی بیشتر از افراط گرایی ضربه دیده و می بیند یا سهل انگاری و تفریط.
اساسأ چرا عده ای راه تندروی در پیش گرفته و عده ای کندرو می شوند؟
پاسخ:
قرآن کریم امت اسلام را، امت میانه مینامد.وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا . و ما همچنان شما (مسلمین) را به آیین اسلام هدایت کردیم و به سیرت نیکو بیاراستیم تا گواه مردم باشید و پیغمبر نیز گواه شما باشد (تا شما از وی بیاموزید).(بقره ۱۴۳)
اعتدال و میانهروی در تمام امور، یک اصل اساسی است و هرگونه افراط و تفریط در هر کاری نکوهیده و ناپسند است.
افراط و تفریط ناشی از جهل به دین اسلام است و در طول تاریخ هیچ کدام از جریانهای غیر دینی به اندازه مسلمان تندرو(افراطگرا) و یا سهلانگار (تفریطگرا) به اسلام ضربه نزدهاند افراط و تفریط بزرگترین تهدیدکننده اسلام هستند و تنها را درست تبلیغ و معرفی درست اسلام،توسط مبلغین و جوامع اسلامی، میانهروی است.
۱۳– استاد عزیز لطفا از واژگان زیر جمله ای بسازید که حاکی از نگاه شما باشد
🔺 مدرسه:
🔺معلم:
🔺 بازنشستگی:
🔺میهن دوستی:
🔺مسجد :
🔺مبین معروفی:
پاسخ:
🔹مدرسه: بهترین جای ممکن برای تربیت نسل آینده و کشف استعدادها
🔸معلم:کسی که در کنار آموزش مهارتهای مختلف، هنر محبت و عشقورزی میآموزد.
🔹بازنشستگی:مرحلهای از زندگی با تغییرات قابل توجه در سبک زندگی.
🔸مسجد:خلوصترین مکان برای خشوع و خضوع
🔹میهن دوستی:عشق و علاقه به زادگاه و وطن از ارزشهای انسانیت است
🔸مبین معروفی:مصداق جمله،خواستن توانستن است و شوخ طبع و مهربان.
۱۴- آیا استاد معروفی اهل قلم و کتاب هم هستند، از مطالعه اتان بگویید، بیشتر چه کتابهایی را مطالعه می کنید؟
آیا مقاله یا کتابی هم نوشته و چاپ کرده اید؟
به نظرتان دلایل ضعف پژوهش و تالیف در بین معلمان چیست؟
پاسخ:
خیر اهل قلم و کتابت نیستم.
مطالعات من (البته بسیار محدود) بیشتر مذهبی و تربیتی است.
هرچند تعدادی از همکاران در امر تالیف و ترجمه و پژوهش حضور فعال و چشمگیری دارند اما با توجه به اهمیت موضوع و انتظاری که از جامعه فرهنگی است،تالیف و پژوهش بایستی بدون استثنا در بین تمام معلمان وجود داشته باشد ولی واقعیت نشان میدهد که میزان مشارکت ضعیف است.
برای این پدیده میتوان به دلایل زیر اشاره کرد:
نداشتن وقت کافی، بالا بودن هزینههای پژوهش، مطالعه ناکافی، تنبلی و کم انگیزهگی، غفلت و کم توجهی به اهمیت پژوهش،و…
۱۵-موثرترین انسانها در زندگی شما چه کسانی بوده یا هستند، آیا الگوپذیری از شخص مشخصی باعث شده که اندیشه اسلامی و میانه رو داشته باشید؟ لطفاً مشخصات و ویژگیهای آنها را بیان کنید سه مورد
پاسخ:
نقش پدرو مادرم در همه ابعاد زندگیم و همچنین حمایت همه جانبه همسرم در پیشبرد امورات زندگی، غیر قابل انکار است.
سال ۷۴ در سردشت و سال ۸۱ در مهاباد با مجموعهای از همکاران آشنا شدم (افرادی صادق، اخلاقمدار،دیندار، و…)،ارتباط و رفتوآمد با آنان موجب شد که از رفتار و عملکرد آنان در محیطکاری و مقبولیتشان در سطح جامعه،متاثر شوم و در ابعاد (رفتاری،اجتماعی،عقیده و شخصیت) خود و خانوادهام بسیار تاثیرگذار بودهاند و حضور در جمع این دوستان را مایه افتخار و مباهات میدانم.
۱۶- استاد عزیز، نام و ویژگی های چند معلم و استاد دوران تحصیل و چند دانش آموز که با آن ها خاطرات خاص دارید، را بنویسید
پاسخ:
کمتر دانشآموزی را میتوان یافت که در دوران تحصیل خویش از معلمان خود متاثر نشده باشد و یا از رفتار و گفتمان آنان خاطرات شیرین و گاها تلخی نداشته باشد.
جناب آقای بهار دبیر ادبیات،آقای طاهر دبیر زیست،آقای حسنخالی دبیر دینی و…. که همگی دلسوز و صبور و مهربان و زحمتکش بودند.
به رسم ادب دست تمام معلمان و اساتید خود را میبوسم واز حق تعالی برایشان سعاتمندی در دنیا و آخرت میطلبم.
۱۷– کاک علی بزرگوار ممنون از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید و با حوصله و فشرده به سوالات ما پاسخ دادید.
سخن و پیام ناگفته شما را با دل و جان می شنویم و پایان مصاحبه را اعلام می کنم
پاسخ:
ضمن آرزوی موفقیت برای شما برادر بزرگوار و دستاندرکاران سایت وزین سوزی میحراب که با درج مطالب مفید و سودمند و کاربردی در راستای آگاه سازی و روشنگری مخاطبان خود گام برمیدارید.
از خداوند عزوجل ،برای همگی اجر و پاداش مضاعف و سلامتی و طول عمر مسئلت مینمایم.
پایان
مصاحبه کننده: رسول رسولی کیا