نویسنده: محمد عماره
استعمار اقامت گزینی، سختترین و خطرناکترین نوع استعماری است که در گذشته و اکنون بسیاری از امپراتوریها، آن را کسب و کار خویش نموده بودند زیرا استعمار آنها عبارت بوده از غارت و چپاول منابع و منافع ملتهای ستم دیده، تبدیل مناطق مستعمره به پایگاه امنیت ملی خود و نیز بهره برداری از مردمان کشور اشغال شده…
اما استعمار مقیم سازی بر موارد فوق اکتفا نکرده بلکه آنان را با نابود کردن خانه و کاشانه و کوچ اجباری از سرزمین خود بیرون رانده و در نتیجه سرزمین مستعمره را پاکسازی نژادی نموده و هویت آن دیار را تغییر دادهاند تا آثاری از آن باقی نماند و خودشان صاحب آن شوند!…
شاید کهنترین نوع این استعمار هم که برای اولین بار به سیاست پاکسازی نژادی و اسکان مهاجران خویش پرداخت، استعمار عبرانی بود که برخی مناطق کنعان – فلسطین- را تحت سیطره خود در آورد و به اشغال آن پرداخت و شاید قدیمیترین متون برای بازتاب این استعمار گرایی عبرانی، همان چیزی باشد که یهودیان آن را در اسفار عهد قدیم نوشتهاند که بزعم ایشان دستوراتی بوده که نقشه بیرون راندن و نسل کشی مردم کنعان و استعمار سرزمین و شهرهایش را برایشان ترسیم میکند!
در سِفر شماره (۳۳: ۵۰-۵۳-۵۵-۵۶) آمده که خداوند در عربات موآبِ اردن اریحا، با موسی سخن گفت و بدیشان گفت: با اسرائیل سخن بگو و به آنها بگو شما از مسیر اردن به سوی سرزمین کنعان عبور میکنید و همه ساکنان آنجا را از پیش روی بر میدارید، دیارشان را اشغال و در آنجا سکونت میگزینید؛ و اگر ساکنان آنجا را از پیش روی برندارید، خاری در چشم و سیخی در پهلوی شما خواهند شد و شما را در سرزمین جدیدتان در تنگنا قرار خواهند داد و من به خاطر انجام این کار، به شما کمک خواهم کرد!
در سِفر ”تثنیه” شماره (۷: ۱-۳-۶-۷-۱۴-۱۶) آمده است که: خداوند از بنی اسرائیل راضی نخواهد شد که تنها ساکنان آنجا را بیرون رانده! بلکه میخواهد که تمام مردمانش را قلع و قمع کنند!!… همین خداوند به اسرائیل میگوید: پروردگارتان هفت ملت را از پیش روی شما برداشته است و شما نباید با آنها با مهربانی رفتار نموده و عهد و پیمانی داشته و یا ارتباط خویشاندی بر قرار نمایید بلکه باید آنها را نابود کنید! زیرا شما ملت برگزیده خدا بوده و خدا تنها شما را برگزیده است! زیرا شما برترین و مبارکترین ملت روی زمین و از همه ملتها بالاتر هستید… و همه ملتهایی را که خدا برای شما برانگیخته، خواهید خورد و برای آنان تأسف نخورید!
حتی پروردگارشان به آن دسته از جنگجویان عبرانی که با شهروندان برخی از شهرها صلح نمودهاند، دستور میدهد که آنها را به بردگانی تنها برای دلقک و مسخره نمودن تبدیل کنند! و انهدام و نابودی آن دسته که از شهرها و سرزمین خویش دفاع میکنند، قضاوت و دستور خداوند است! و زمانی هم که این قربانیان و بیچارگان تنها حرفی بر زبان راندند، حکم خدا واجب است که تنفیذ و اجرا شود و گردن همه را با شمشیر زده و همه و هر چیزی بایستی نابود و منهدم و با خاک یکسان شود و تمام کالاها در وسط میدانی جمع و سوزانده شده و برای همیشه به تلی از خاکستر تبدیل شده که قابل بازسازی هم نباشد… هنگامی هم که از شهری نزدیک شدید تا با آنها بجنگید، آنان را به صلح فرا خوانید که اگر اجابت نمودند، تمام شهروندان آنجا برده شما خواهند شد و اگر از راه مسلمت آمیز تسلیم نشده و با شما جنگیدند، آن جا را محاصره کرده و اگر خداوند آنها را تسلیم شما نمود، گردن همه مردها را با شمشیر بزنید و زنان و کودکان و چهارپایان و تمام آن چیزی که در شهر است، غنیمت شما خواهد شد و این کار را با همه شهرها بکنید و هیچ کسی را باقی نگذارید. سفر «تثنیه» شماره (۱۳: ۱۲, ۱۵, ۱۷) و (۲۰ـ ۱۰ ۱۶)
این است اسناد این استعماری که یهودیان عبرانی در گذشته بر سرزمین کنعان – فلسطین- روا داشتهاند! و این همان چیزی است که اکنون نیز صهیونیستها این عمل استعماری را با سرزمین فلسطین انجام میدهند و بلکه همان چیزی است که همواره پروتستانهای آمریکایی با سرخپوستان در آمریکا و با مردم استرالیا و نیوزیلند میکردند و با آنچه که کاتولیکهای اسپانیایی با مردم آمریکای جنوبی میکردند، یکی است!!…
برای همه واضح و روشن است که متاسفانه نوع بسیار خشن این استعمار در میان برخی از حکام و فرمانروایان مسلمان نیز به وفور یافت شده و برای اینکه اهداف خبیث خود را توجیه کنند، صبغهای دینی به آن داده و نهایت سوء استفاده را از منابع و متون مقدس اسلامی نمودهاند! که شاید نمونه بارز آن در قرن بیستم میلادی، صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق باشد که نه تنها رهنمودهای دینی را بلکه کمالات اخلاقی و انسانی را نیز زیر پا گذاشته و به طرز بسیار وحشیانهای ملت مسلمانی را به بهانههای واهی قتل عام، غارت و چپاول نمود و مردمانش را از سرزمین خود بیرون رانده و به جای آنها ملتهای دیگری را ساکن نمود و تنها تحت واژه ”انفال” بیش از ۱۸۰۰۰۰ هزار نفر از ملت کرد را به خاک و خون کشاند!….
بنابراین بایستی از تاریخ درس بگیریم برای اینکه تاریخ را بسازیم؟!.
ترجمه و اضافات: سلیمان قادری