
برپایی نماز و پرداخت زکات
پس از اینکه آدمی در وادی سبز و خرّم توحید قرار گرفت و از طریق باور عمیق و ریشهدار به ارزشهای الهی آرامش یافت، لازم است احکام و ارزشهای اخلاقی را نیز در زندگی روزمرهاش عملی و نهادینه سازد تا همواره با منبع نور و هدایت در ارتباط بوده و بدین وسیله پرورش یافته و به عنصری مثبت و فعال بدل شود.
به طور خلاصه باید به این نکته مهم اشاره نمود که انسان در طول حیات دنیا دو وظیفه سترگ و سرنوشتساز بر عهده دارد، یکی ارتباط با خدای خالق آمر و دیگری ارتباط با مخلوقات و همنوعان. هر کار و فعالیت و مسٶلیت دیگری نیز که انجام داده و بدان مبادرت میورزد، منحصرا در یکی از این دو دایره قرار خواهد گرفت.
بهترین و کاملترین کانال و قالب برای پیوند و رابطه با خدای رحمان رحیم “نماز” است. انسان مخلوق مٲمور با گام نهادن مکرر و روزانه در این وادی میتواند با معبود محبوبش رابطه تنگاتنگ و مملو از قرب وصال را برقرار نماید و از این رهگذر در راستای فایق آمدن بر مشکلات عدیده و پالایش درون از پلیدیها، از آن سرچشمه فیّاض و سخاوتمند جرعههای لازم را نوشیده و از تشنگی در امان بماند.
البته نباید این امر بسیار مهم و زیربنایی را از یاد برد که باید نماز ـ چنانچه قرآن کریم بر آن تاکید مستمر دارد ـ، اقامه و برپا شود؛ یعنی علاوه بر ارکان و شرایط مربوط به شکل و ظاهر بر روح و مقاصد آن تکیه گردد، به بیانی دیگر: لازم است تاثیرات و کارکردهایش در زندگی و کردار و گفتارهای پس از خواندن نماز مورد توجه و اهتمام ویژه قرار گیرد، چه اگر قامت و قیافه نماز راست نشده و برنخیزد و همراه نماز گزار وارد زندگی نگردد و سلوک و رفتار فردی، خانوادگی و اجتماعیاش را تحت الشعاع قرار ندهد، به جسمی بیجان و قالبی بی قلب و تهی از مغز و محتوا بدل میگردد، چیزی که متاسفانه بسیاری از نمازهای خوانده شده از آن رنج برده و نماز گزاران از گنجهای پایان ناپذیرش محروم هستند، و بجای سبکبالی و سبکباری به مجموعهای از تکالیف سنگین و قید و بندهای دست و پاگیر تبدیل گشته و با احساس خستگی و تنها برای رفع تکلیف انجام میشود.
خوشبختانه بسیاری از نمازهای خوانده شده در طول روز از لحاظ شکل و ظاهر بدون کموکاست و یا حداقل نقایص را دارند و بعضا با صدایی آهنگین و روحنواز صورت میگیرند، ولی شوربختانه فاقد مغز و هسته اصلی بوده و چیزی نمانده با نمازهای انجام شده عصر جاهلیت پیرامون حرم مکی ـ چنانچە قرآن کریم بدان اشاره میفرماید ـ، فاصلهای نداشته باشند.
گام دومی که باید بنده راستین خدا در حیات دنیا بردارد، ارتباط با مخلوقات و به ویژه همنوعان است؛ اساسا ارتباط با خالق هستی برای پرورش فرد جهت ارتباط درست و منطقی با آفریده شدهها و شیوه صحیح بهرهبرداری از امکانات موجود است و وقتی نوع نخست ارتباط ارزش مییابد که این آثار و نتایج را به دنبال داشته باشد.
همانگونه که پرندهای نمیتواند با یک بال در فضا پرواز نماید، آدمی نیز بدون برخورداری از دو بال بندگی خالق و خدمت خلق توانایی پرواز و اوجگیری در آسمان عبودیت را ندارد.
عده زیادی از نمازگزاران در حین انجام نماز بسیار آماده و حتی لحظاتی قبل از آن در یکی از مساجد حضوری گرم و پرشور دارند ولی به محض بازگشت و ورود به عرصههای مختلف زندگی به شرایط قبل از نماز برگشته و رنگ و بوی تقرب به خدا از ایشان به مشام نمیرسد، گویی که اصلا نمازی نخوانده و روزهای نگرفتهاند زیرا سجده و رکوعها آنان را بر زندگی راکعانه و فرمانبردارانه برای خداوند تربیت نکردهاند. لذا در حین ارتباط و تعامل با مردم و امور اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با افرادی که از شعایر عبادی و دینی استفاده ابزاری نمیکنند تفاوت قابل توجهی نداشته و بعضا بدتر از ایشان نیز عمل میکنند. حال آنکه به قول عارف نامی ایران زمین، سعدی شیرازی ـ علیه الرحمه و الرضوان ـ:
عبادت به جز خدمت خلق نیست
به سجاده و تسبیح و دلق نیست
اگر منصفانه قضاوت نماییم باید بسیاری از انتقادهای وارده بر نماز، روزه، حج و… مسلمانان از سوی سکولارها و غیر مسلمانان را بپذیریم زیرا آثار و کاردهای چندان مثبتی از آنها را مشاهده نکرده و تنها شعاری بیشعور را میبینند، از این رو با تاسف و تحسر فراوان عملکرد ناموزون ما باعث وهن و بی ارزش جلوه دادن این شعایر بسیار تاثیر گزار گشته است.
آخرین کتاب هدایت ربانی برای گام دوم بندگی تعابیری همچون: “ٳنفاق”، “زکات”، “صدقه”، و… بکار میبرد؛ زیرا به وسیله بخشیدن داشتهها و سوراخ نمودن انبار دارایی و سرازیر کردنش به میان جامعه شخصیت انسان از جوانب متعدد رشد و نمو کرده و دالّ بر صدق آدمی در زمینه باورهای نظریاش، میباشد.
امیدواریم مفاهیم والای قرآنی عظمت از دست رفته را بازیافته و بر رفتار روزمره مسلمانان انعکاس و بازتابی مثبت داشته باشند.
احمد عباسی — بوالحسن ـ ۲۵ / ٨ / ۱۳۹۷