
بیان عزیزی
چکیده:
در دین اسلام، زنان جایگاه بسیار والایی هم در اجتماع و هم در خانواده داشته اند . زنان سازندگان کانون خانواده هستند و خانواده کوچکترین واحد اجتماعی جامعه می باشد. لذا می توان گفت که زنان سازندگان جامعه هستند و قادر ند جامعه را به سمت سعادت و تعالی و یا به سمت انحراف و فساد سوق دهند.
زنان در اسلام به عنوان رکن رکین خانواده و نیمی از پیکره اجتماع از جایگاه ارزشمند و والایی برخوردار ند. خانواده رکن اساسی جامعه است و زنان به عنوان محور خانواده در تأمین سلامت اخلاقی و سعادت آن نقش ویژه ای بر عهده دارند. مسئولیت های خطیر زنان به عنوان همسر و مادر از تأثیر عمیق این قشر در فراز و فرود جامعه ی انسانی حکایت می کند.
در قرآن کریم حدود ۴۰۰ آیه در مورد زنان نازل گردیده که بیانگر اهمیت و اهتمام این کتاب الهی به نقش زنان است.
هر کس سیره ی پیامبر بزرگوار ما را بخواند در می یابد که نخستین صدایی که در تایید دعوتش بلند شد صدای زن بود یعنی همسر ایشان:حضرت خدیجه رضی الله عنها. نخستین خونی که در راه دین پیامبر خدا نیز ریخته شد –خون سمیه- همسر یاسر و مادر عمار بود که نخستین شهید اسلام شد. جایگاه اسما، ذات النطاقین در هجرت و عماره ام سلیم و عایشه، ام المومنین و دیگر زنان شرکت کننده در غزوه ی احد و همچنین جایگاه زنان صحابی در دیگر غزوه های پیامبر – که در کتاب صحیح بخاری بخش (نبرد و کشتار زنان در عصر نبوت) آمده است بر کسی پوشیده نیست. نیز جایگاه ام سلمه که پیامبر خدا (ص) با وی رایزنی می نمود و نظر وی را انجام می داد زیرا در پشت مشورت هایش خوبی و حق گویی او را می یافت.
همچنین جایگاه علمی و سیاسی عایشه پس از وفات پیامبر (ص) و تصحیح بازگویی و بازشناسی مسایلی که صحابه پیشتر ، آ ن را به گونه ای دیگر دریافته بودند تا جایی که کتاب هایی در این باره و شرح زندگانی ایشان تالیف شده است. همه ی اینها برای ما جایگاه زن را در دعوت اسلامی روشن می کند. میراث عربی اسلامی ما زنانی را می شناسد که در ادبیات و شعر نابغه بودند و در دانش های گوناگون مانند حدیث و فقه و … با وجود موانعی که در آن روزگار در سر راه داشتند ، چیره دست بودند.
جنبش های اسلامی زنان زمانی پیروز می شود و لباس هستی بر تن خواهد کرد که رهبران زنان مسلمان هم در میدان های دعوت و اندیشه و دانش و ادب و پرورش پابه پای رهبران مرد پیشرفت نمایند. گمان نمی برم این کار ناممکن یا مشکل باشد زیرا خواهران هم مانند برادران نبوغ و تیزهوشی دارند و هوش و ذکاوت تنهت از ویژگی های مردان نیست. بیهوده نیست که قرآن داستان زنی را برای ما بازگو کرده که با فرمان روایی و شجاعت خود مردان را رهبری می کرد و قومش را به بهترین سرنوشت راهنمایی کرد. آن زن همان ملکه سبا بود که سوره ی نمل در داستان سلیمان از وی سخن به میان آمده است. دربعضی از دانشگاه ها و مدارس علوم دینی شاهد هستیم که دختران از پسران بیشتر پیشرفت کرده اند .
مشکل کار زنان مسلمان این است که مردان کارها را رهبری می کنند و به آن سمت و سو می دهند و می کوشند که زمام کارها را به دست خود گیرند. نه فرصتی به زنان تیزهوش می دهند تا شکوفه ی هوش آنان برآید نه به زنان برجسته فرصت داده می شود تا رهبر و مسئول بودن خود را به اثبات رسانند زیرا مردان رهبری خود را حتی بر جامعه ی زنان واجب می دانندو از حیا و شرم دختران مسلمان بهره ی بد می برند و آنان را در پنهان کاری نگه می دارند و فرصت های رهبری و هدایت کارها را به آنان نمی دهند تا مواهبی که کارها از آنان سرچشمه می گیرند و حرکت ها در آن ذوب می شوند برجسته گردد و در بوته ی تجربه و نبرد پرورده گردد و در مدرسه ی زندگی درست و نادرست را دریابد.
خواهر مسلمان نیز نباید برخی کارها را انجام دهد: اینکه زنان تسلیم این وضعیت شدند و به زندگی آرام و ساکت تن در دادند و به جای اینکه خودشان درباره ی کارهای خود بیندیشند ، می گذارند مردان برای آنان تصمیم گیری کنند. کار شایسته ای نیست بلکه باید خود زنان زمام امور خود را در دست بگیرند و در عرصه های کار و جنبش اسلامی درها را برای خود بگشایند.
هدف از نزول قرآن کریم آن بوده است که به آدمیان چه زن، و چه مرد، ارزش والا و مناسب عطا نماید. بنابراین اسلام چگونه زن را از دخالت مستقیم در امور سیاسی و اجتماعی دور نگه میدارد؟! در حالی که او خود زن را برای ایفای نقش اجتماعی و پرورشی ـ که سیاست غیرمستقیم میباشد ـ نامزد مینماید، تا همچون یک همسر یا مادر نسل جدید، خواستهها و دیدگاههای خود را در نسل آینده تحقّق بخشد و براساس باورها و اندیشههای خود، آنها را تربیت نماید. زن در اسلام «زن نیز مانند مرد مسئول است.
در مورد بندگی خداوند متعال و تلاش برای برپاداری و اقامهی دین و ادای واجبات، اجتناب از محرمات، پایبندی به حدود، مرزهای شریعت و دعوت دیگران به سوی دینداری (امر به معروف و نهی از منکر) دارای تکلیف و مسئولیت است.
تمام اوامر و دستورات خداوند، به استثنای اموری که اختصاص به مردان دارد شامل تمام زنان هم میشود. قرار است انسان خلیفهی خدا در زمین باشد. پس زن و مرد هر دو در لبیکگفتن به این امر ـ خلافت ـ فرا خوانده شدهاند. هنگامی که خداوند میفرماید: «یا أیُّهَا النَّاسُ» و یا «یا أیُّهَا الّذینَ آمَنُوا» قطعاً زنان را نیز شامل میگردد. به همین خاطر را که فرمود: «یَا أیُّهَا النَّاسُ»هنگامی که امّ سَلَمه (رض) ندای رسولخدا را شنید، اگر چه مشغول انجامدادن کارهای خانه بود، ولی شتابان به طرف رسول خدا(ص) و چون عدّهای از سرعت حضور او در شگفت شدند، گفت: «مگر من جزءِ مردم نیستم!» اصل و قاعدهی عمومی این است که زنان در همهی تکالیف و مسئولیتها به جز موارد استثنایی، همچون مردان هستند. زیرا خداوند متعال میفرماید: آلعمران/195 یعنی: «بعضی از شما از بعضی دیگرند.» و پیامبر گرامی میفرماید: [ إنَّمَا النِّسَاءُ شَقائقُ الرِّجَالِ ] یعنی: «همانا زنان همتای مردانند.» قرآن، مسئولیت و ادراه و اصلاح جامعه را بر عهدهی هر دو جنس مرد و زن قرار داده است.
از نظر اسلام به چنین مسئولیتی «امر به معروف و نهی از منکر» میگویند. خداوند در سوره توبه آیه 71 میفرماید: [وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَآءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَیُطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَـئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ] توبه/71 یعنی: «مردان و زنان باایمان دوستان یکدیگرند که (انسانها) را به کارهایی پسندیده وا میدارند و از کارهایی ناپسند باز میدارتد و نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و از خداوند و پیامبرش فرمان میبرند. آنان که خداوند به زودی مشمول رحمتش قرار خواهد داد.» قرآن کریم پس از این که به بیان ویژگیهای منافقان میپردازد و میفرماید: [الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِّن بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنکَرِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ] توبه/67 یعنی: «مردان و زنان منافق همانند یکدیگرند و به کار ناپسند وا میدارند و از کار پسندیده باز میدارند.» وقتی زنان منافق، برای ایجاد فساد و تباهی در میان جامعه دوش به دوش مردان منافق تلاش میکنند، بر زنان مؤمن نیز واجب است که دوش به دوش مردان برای اصلاح جامعه از هیچ کوششی کوتاهی ننمایند. در عصر نبوّت، زنان نقش خود را به خوبی بلند شد، صدای خدیجه (رض) ادا میکردند. اولین صداییکه در تصدیق و تأیید پیامبر و اولین کسیکه در راه اسلام جانش را فدا کرد، سمّیه مادر عمّار و همسرش یاسر در غزوهی اُحُد بودند؛ و فراتر از آن بعضی از زنان را مییابیم که همراه پیامبر و حنین به جنگ و نبرد پرداختهاند.
امروز علمانیون و مکتب سکولاریستها با بهرهگیری از مسألهی حقوق زن به ترویج بازار خود پرداختهاند؛ و میکوشند پارهای اتهامات ناروا را به اسلام بچسبانند که دین اسلام از آن مبرّا است. از جمله اینکه میگویند: «اسلام به زنان ستم میکند و اجازه نمیدهد که استعدادها و تواناییهای و خلفایآنها شکوفا شود» امّا غافل از این که در زمان حیات مبارک حضرت رسول راشدین زن نیز در فعالیتهای سیاسی شرکت کردهاند. نمونهای از مشارکت سیاسی زن در قرآن در جامعهی اسلامی، مشارکت در امور سیاسی از حقوق و تکالیف مسلم او به شمار میرود؛ و باید همچون مردان در این عرصه فعالیت نماید. قرآن کریم داستان ملکهی سبا را به عنوان نمونه ارزنده از مشارکت زن در قدرت سیاسی برای ما بیان میکند. آوردن آن نمونه در قرآن کاملاً هدفمند میباشد و میخواهد این حقیقت را بیان کند که گاهی زنان در امور سیاسی و حکومت دارای چنان ژرفنگری و خوشفکری و دوراندیشی و درایت نشان میدهند که بسیاری از مردان از آن ناتوانند. قرآن در جریان مذکور به بحث میپردازد: [چگونگی برخورد و روابط او با حضرت سلیمان] [قَالَتْ یٰأَیُّهَا ٱلْمَلأُ أَفْتُونِی فِیۤ أَمْرِی مَا کُنتُ قَاطِعَةً أَمْراً حَتَّىٰ تَشْهَدُونِ * قَالُواْ نَحْنُ أُوْلُو قُوَّةٍ وَأُولُو بَأْسٍ شَدِیدٍ وَٱلأَمْرُ إِلَیْکِ فَٱنظُرِی مَاذَا تَأْمُرِینَ] نمل/33ـ 32 یعنی «(بلقیس رو به اعضای مجلس شورا کرد و) گفت: ای بزرگان و صاحبنظران، رأی خود را در این کار مهم برای من ابراز دارید که من هیچ کار مهمی را بدون حضور و نظر شما انجام ندادهام و فیصله نبخشیدهام. ما از هر لحاظ قدرت و قوّت داریم و در جنگ تند و سرسخت میباشیم. فرمان فرمان توست.
بنگر که چه فرمان میدهی؟» متوجه میشویم مردانی که سران قوم بلقیس میباشند در مقابل او زانو زدند. وی فرمانروا بوده و او نیز نظر خود را اعلام میدارد: [قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوکَ إِذَا دَخَلُواْ قَرْیَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُواْ أَعِزَّةَ أَهْلِهَآ أَذِلَّةً وَکَذلِکَ یَفْعَلُونَ] نمل/34 یعنی: «گفت: پادشاهان چون به شهری در آیند آن را تباه و عزیزانشان را خوار میگردانند. و اینگونه میکنند.» به همین دلیل بلقیس بر آن شد تا با هدیهای رضایت سلیمان را جلب کند. پس ملکهی سبا به او ایمان آورد و با سیاست زیرکانه و هوشمندانه خویش، قومش را به سوی سعادت دنیا و آخرت سوق داد. پس میتوان نتیجه گرفت که زن این حق را دارد که در میدان عمل سیاسی مشارکت و فعالیت نماید. و در آن عرصه، گوی سبقت را در جلب موقعیت از مردان زیادی برباید. اما گاهی شرایط و سنن و رسوم اجتماعی به زن این اجازه را نمیدهد که با ورود خود به عرصه فعالیت وسیاسی، حضوری فعّال داشته باشد. نمونههایی از مشارکت سیاسی زن در زمان رسول خدمات سیاسی عدیدهای را انجام دادند
اسلام بر رشد آگاهیهای سیاسی زن تأکیدی تمام دارد تا زن بتواند مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی خود را به انجام رساند. شرایط و بافت اجتماعی میتواند مانع ایفای این مسئولیتها شود. همچنان که ممکن است آن را تسریع کند. در نهایت خود امّت است که مسئول تغییر بافت و ساخت اجتماعی است، تا زن امکان بیابد در فعالیتهای سیاسی امت مشارکت کند. همچنین زن در نماز جماعت حضور مییابد. نماز جمعه نمازی است که امام، مردم را به اقامهی آن در مسجد جامع میخواند تا در آن مسائل مهم پدیدآمده و حوادث و اخبار جدید را برای ایشان بررسی و بازگو کند و مسجد مصدر، تربیت و رشد و آگاهی اجتماعی و سیاسی است. علاوه بر این عرصهی سازمانیافتهای نیز برای ارتقاء همواره روزیاین گروه از زنان در زمان حضرت وجود داشت و آن آموزش علم است. پیامبر معین را به زنان اختصاص میداد تا به آنها امور دین و عقاید و شریعت را بیاموزد. پیوند میان عرصههای کسب آگاهیهای اعتقادی، اجتماعی و سیاسی، مسجد موجب میگردید تا سطح اندیشهی زن مسلمان ارتقاء یافته و در امور دین و جامعهی خویش تحولات آن را دنبال کند. زیرا آگاهی با خودآگاهی و ایجاد حس مسئولیت در او، پدید میآید. زن در دیدگاه اسلامی از صلاحیت سیاسی در سطوح مختلف آن بهرهمند است. مقتضای این بهرهمندی آن است که
در رشد فکری خود توجه به شئون عمومی کوشا باشد و به سطحی برسد که امور اجتماعی و سیاسی را خوب بفهمد و آنها را پیگیری کند و خطا و صواب را در آنها تشخیص دهد. آحاد مردم به تناسب رشد فکری و سطح اندیشه و نیز در وسعت درک عقلی و استعدادهای خاص، از شئون مسلمانان فهمی مضیق یا موسع دارند و از این نظر زن با مرد تفاوتی ندارد و میدانی که او میتواند در آن نقش خود را در زمینهی اداره وپرداخت به امور جامعه ایفا کند، کاملاً گسترده است. فهم رفتار سیاسی زن بدون توجه تنظیم اجتماعی یک جامعه ممکن نیست، و حرکت سیاسی زن در دیدگاه اسلامی از حرکت اجتماعی تفکیکپذیر نیست. درک نکتهی اخیر از مهمترین رهیافتهای فهم فعالیت سیاسی همین زنان را به حضور درزن در جامعهی اسلامی به شمار میآید. چنانچه حضرت محمد نماز عیدین حتی در حال حیض مکلف ساخته. این بدان معناست که تخفیف در عبادت به دلیل شرایط ویژه مربوط به زن با مشارکت وی در گردهمایی موسمی مقرون نیست. این دو نماز اجتماع سیاسی عامی است که بدون استثناء در هر سالی و در زمانی معین تشکیل میشود و در آنها مسائل اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد.
بیان عزیزی/پاوه
۲۰اردیبهشت۱۴۰۲
منابع:
تفسیر نور استاد خرم دل
ـ زن در اندیشهی اسلامی، جمال محمد فقی رسول، مترجم: دکتر محمود ابراهیمی
ـ چالشهای سیاسی جنبش اسلامی معاصر، استاد مصطفی طحان، مترجم: خالد عزیزی
ـ مشارکت سیاسی زن، دکتر هبه رئوف، مترجم: محسن آرمین
ـ جایگاه زن در جامعه اسلامی، دکتر قرضاوی، مترجم: عمر قادری
ـ بانوان در عرصهی دعوت و تبلیغ، دکتر توفیق یوسف الواعی، نرگس پروازی ایزدی
ـ المرتضی، ابوالحسن ندوی، عبدالمجید مرادزهی خاشی
ـ ارزیابی میراث فکری مسلمانان، محمد غزالی، داود نارویی
ـ داستان زنان در قرآن، عبدالمنعم الهاشمی، سیدرضا اسعدی
ـ اسلام و بزرگداشت زن، محمد بن جمیل زینو، محمدگل گمشاد زهی
ـ فقه سیاسی، دکتر قرضاوی، عبدالعزیز سلیمی
ـ دیدگاههای فقهی معاصر، دکتر قرضاوی، مترجم: احمد نعمتی
ـ آینده حرکت اسلامی و اولویتهای آن، دکتر قرضاوی، مترجم: محمد ملازاده