دعوت اسلامیقرآن

قرآن سوزی واقعی

قرآن سوزی واقعی

✍️ جهاندار امینی

قرآن سوزی و اهانت به مقدسات مسلمانان در طول تاریخ کم و بیش بوده و قرآن سوزی در سوئد تنها مورد نبوده و نخواهد بود. فارغ از مباحث حقوقی و چالش‌های میان آزادی و اهانت؛ محکومیت و عدم محکومیت این اقدامات، سخن من چیز دیگری است و می‌خواهم از زاویه‌ای دیگر به این موضوع بپردازم.

موضوع قرآن سوزی نه تنها در کشورهای غیر مسلمان گاهی در کشورهای اسلامی هم اتفاق می‌افتد؛ اگر گفته می‌شود در سوئد دلایل سیاسی، اجتماعی و مهاجرت و غیره پشت قضیه هست، دلیل قرآن سوزی در کشورهای اسلامی چیست؟ به نظر می‌رسد کسانی که دست به این اقدام می‌زنند، نه قرآن را خوانده‌اند و نه آن را می‌فهمند و نه می‌دانند از طرف چه کسی آمده! بلکه به احتمال زیاد واکنشی انتقام‌گونه به عملکرد برخی مسلمانان است که با این کار می‌خواهند به اصطلاح، حرص مسلمانان را در بیاورند.

با این وصف، عمل این افراد توهین به خود قرآن و یا توهین به صاحب قرآن نیست و تنها، می‌توان تخلیه هیجان خشم و نفرت از تعامل ناصواب برخی مسلمانان تعبیر کرد.

می‌بینیم، مسلمانان با سوزاندن قرآن احساسی می‌شوند و به شدت واکنش نشان می‌دهند و گاهی برخی نیز سراسر وجودشان نفرت و انتقام می‌شود ولی اگر کمی منصفانه و با دقت عملکرد مسلمانان را ارزیابی کنیم باید اعتراف کرد خود ما مسلمانان نخستین کسانی هستیم که به قرآن کریم اهانت می‌کنیم، با وجود اینکه وحیانی بودن آن را باور داریم و معتقدیم دستورات قرآن از طرف خداوند علیم و حکیم آمده است؛ ولی روزانه ده‌ها دستور قرآن را نادیده می‌گیریم.

آیا دروغ گفتن عمدی با علم به اینکه قرآن از آن نهی کرده اهانت به قرآن نیست؟! آیا خیانت‌ها حق خوری‌ها، کوتاهی‌ها در حق مردم، همه و همه زیر پا گذاشتن ده‌ها آیه از قرآن کریم نیست؟! وجود ده‌ها هزار پرونده قضایی در همین کشور خودمان آیا نمی‌تواند مصداق دهن کجی، بی‌حرمتی، اهانت به آیات قرآن کریم باشد؟ پس چرا نسبت به این بی‌حرمتی‌ها کسی واکنشی نشان نمی‌دهد؟ و هیچ مسئولی صدایش در نمی‌آید؟ ولی شخصی آن سوی مرزها، بی‌باور به قرآن و نمی‌داند که قرآن چی و از طرف کی آمده، قرآن را می‌سوزاند، تمام کشورهای اسلامی صدایشان بلند می‌شود و معترض و شاکی می‌گردند و سفیران سوئد در کشورهای خود را فرامی‌خوانند و اعتراضات در سطوح مختلف دولتمردان و عموم مردم به راه می‌افتد و قرآن‌ها بر سر می‌گیرند و شعار واقرآنا سرمی‌دهند؛ گویا سوزاندن یک جلد قرآن کاغذی مجرمانه‌تر از نادیده گرفتن احکام و دستورات آن است. در همین کشورهای به ظاهر اسلامی سالانه ده‌ها و صدها نفر در کوچک‌ترین اعتراضات خیابانی به خاک و خون کشیده می‌شوند و ده‌ها عالم و نویسنده و روزنامه‌نگار در زندان‌ها به دلیل کمترین نقد از عملکرد سیستم حاکم در زندان به سر می‌برند!!

سخن من بی‌مبالات بودن مسلمانان به کتاب مقدس‌شان نیست؛ مقصود اولویت بخشیدن به اهداف و مقاصد کلان شریعت است.

آیا ریختن خون یک انسان بی‌گناه جرمش بزرگتر است یا سوزاندن یک جلد قرآن؟ چرا برای آن همه حق‌خوری‌ها، حق‌کشی‌ها، جورها و تبعیض‌ها همه ساکت‌اند و برای این، همه جوشان و خروشان؟! مگر پیام‌آور این قرآن نفرمود که: حرمت یک انسان بالاتر از حرمت کعبه است؟! این سخن یعنی کعبه اگر با خاک یکسان شود بهتر است ولی ولی جایگاه و حرمت یک انسان خدشه‌دار نشود!

آیا فساد اداری، تخریب کرامت انسان‌ها و زیر پا له کردن عزت آنها کمتر از سوزاندن قرآن هست؟! کدام‌یک عرش خدا را به لرزه در می‌آورد؟

مهم‌ترین موضوع قرآن انسان است؛ بنابراین سایر احکام از توحید گرفته تا کوچک‌ترین توصیه‌های اخلاقی برای کمال، عزت، احترام، حفظ کرامت و خدمت به این موجود سرسبد هستی است؛ چقدر ما مسلمانان در حق دیگر انسان‌ها به این مقاصد کلان شریعت پایبندیم؟ چه اندازه انسان‌ها در نزد ما فارغ از کیش و قومیت و مذهب و رنگ و زبان در نزد ما محترم‌اند؟ آن‌گونه که خدای قرآن فرمود: “ولقد کرمنا بنی آدم”، “به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم ”

ما با عملکرد مان در مخالفت با قرآن روزانه ده‌ها آیه از قرآن را می‌سوزانیم و نه خودمان متوجه می‌شویم و نه کسی به ما اعتراض می‌کند.

يَا أَيُّهَا النَّاسُ، طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ

“اى مردم! خوشا به حال آن کس که پرداختن به حال خويش او را از توجّه به عيوب مردم باز داشته”

مشهور است در عهد امیر مومنان علی علیه السلام زناکاری را برای سنگسار آوردند. آن امام گرانقدر فرمود کسانی او را سنگسار کنند که خود به هیچ گناهی آلوده نشده‌اند، دیدند کسی به سنگ دست نمی‌برد و همگی صحنه را خالی کردند.

جریان ما نیز همین است بهتر است مسلمانان به خود باز آیند و مراجعتی به عملکرد خویش داشته باشند و به جبران کاستی‌ها و نقایص اخلاقی و رفتاری خود بپردازند و چه بسا روزی آنانی که از سر خشم از عملکرد مسلمانان به قرآن توهین می‌کردند و قرآن می‌سوزاندند، نادم و پشیمان گردند؛ به مصداق لایکلف الله نفسا الا وسعها، چه بسا خداوند از سر تقصیرات آن بندگان غافل و ناآگاه که صرفاً از سر تخلیه هیجان خشم قرآن سوزی کردند بگذرد ولی از سر تقصیرات مسلمانانی که عالماً عامداً قرآن را نادیده می‌گیرند و بدان اهانت می‌کنند، نگذرد و این شکایت پیامبر در قرآن شامل حال ما شود که فرمود:

وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا

در آن روز رسول (به شکوه از امت در پیشگاه رب العزّه) عرض کند: بارالها (تو آگاهی که) امّت من این قرآن را به کلّی متروک و رها کردند.

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا