خانواده

نامه دختری که می خواست خودکشی کند! 

                                                                                          

خواهرم قبل از خودکشی این چند کلمات را بخوان…

دختری هستم بیست و پنچ ساله که تا به حال چندین بار به خاطر مشکلات خانوادگی که از آن رنج می بردم و راه خلاصی برای آن نمی یافتم،اقدام به خودکشی نموده ام  ؛ اما این بار متوجه فتاوا و دیدگاههایی شدم که خودکشی را حرام وکسی هم که این کار را انجام می دهد،را جهنمی می دانند!

شما را به خدا ،  علما و بزرگان دینی ، گناه من چیست که به جهنمی بودن من فتوا می دهید در حالی که خدا را شاهد می گیرم که در زندگی ام مرتکب هیچ گناه کبیره و خطای بزرگی نشده ام ؟!

تنها مشکل من این است که آرامشی در این زندگی نمی بینم،می خواهم بمیرم واز این زندگی خلاص شوم و آرام بگیرم!

چرا مرا درک نمی کنید                                                                                                              پایان

# خواهرم قبل از خودکشی این چند کلمات را بخوان و کمی در آن بیاندیش شاید آرامشت را بازیابی واز این وضعیتی که برای شما وامثال شما پیش آمده،رهایی یابی.                                                                                                   

   # خواهرم احساس شما را دریافتم که چگونه این نامه ناگهانی را با اشک چشمانت بر روی کاغذ فرو نشانده ای وبا صدای بغض آلود وهیجان انگیزت این کلمات را بر زبان جاری نموده ای…اما این را بدان که کاری که در صدد انجام آن هستی تو را به آرامش نمی رساند! و چنانکه از سخنانتان هویداست از سطح والایی از ایمان و ترس از خداوند برخورداری در حالیکه بسیاری از حالات خودکشی به دلیل ضعف ویا عدم ایمان و افسردگی است !چیزی که بیشتر در میان غیر مسلمانان روی می دهد.

چند وقت پیش در یوتیوب یک قسمت از برنامه القذايف كه دکتر محمد عوضی آن را اجرا می کند،مشاهده نمودم؛در این فیلم دکتر عوضی با چند جوان دیدار می کند که تا مرحله شک در دین و حتی وجود خدا و بهشت و جهنم دگرگون شده اند که این خود دخول در کفر است…

یقینا چنین کسی با اشک رنج و اندوه،خواسته ها و امیال خویش را خفه خواهد کرد ؛ زیرا نتوانسته که به حقیقت هستی دست یابد و گمان می برد که بی دینی  ولامذهبی همه سؤالات غیبی ومبهم وی را جواب می دهد !  و دروازه شک و تردیدش را خواهد بست؟!

لیکن به ناگه به سردرگمی و پریشانی بزرگتری مبتلا خواهد شد…کجا چنین تجربه عجولانه و بی فکری دنیای غیب وی را کشف می کند. لذا در چنین مواقعی کافیست که عنایت یزدان به یاری انسان بیاید و او را از سرگردانی نجات دهد.

خواهرم باور کنید اگر خودکشی کسی را توجیه کنم که هرگز آن را توجیه نخواهم کرد،یقینا خودکشی بی باوران و کفار را توجیه خواهم کرد ؛ زیرا اگر در این دنیا با رنج و عذابی مانند:مریضی،فقر،ظلم و…زندگی کرده اند، برای رهایی از رنج و معانات به خودکشی پناه می برند زیرا باوری به زندگی پس از مرگ ندارند و گمان می برند که مرگ و خودکشی پایان همه مصیب تهای آنان خواهد بود.!

اما خواهر گرامیم به نسبت شما یقین دارم که در نعمت بس بزرگی هستی چون باور داری این زندگی پایان دنیا نیست.

(عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ…وَيُؤْتَى بِأَشَدِّ الْمُؤْمِنِينَ ضُرًّا وَبَلَاءً فَيُقَالُ اغْمِسُوهُ غَمْسَةً فِي الْجَنَّةِ فَيُغْمَسُ فِيهَا غَمْسَةً فَيُقَالُ لَهُ أَيْ فُلَانُ هَلْ أَصَابَكَ ضُرٌّ قَطُّ أَوْ بَلَاءٌ فَيَقُولُ مَا أَصَابَنِي قَطُّ ضُرٌّ وَلَا بَلَاءٌ)به روایت ابن ماجه/آلبانی هم آن را صحیح دانسته.«انس بن مالک از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت می کند که پیامبر فرمودند:..و در روز قیامت مؤمنی را که به شدیدترین بلا و مصیبت گرفتار شده،آورده می شود و گفته می شود او را به بهشت ببرید…وپس از اینکه او را وارد بهشت نمودند از وی  سؤال می شود:ای فلانی آیا تا بحال گرفتار بلا و مصیبتی شده ای؟در جواب می گوید:نه هرگز به مصیبتی گرفتار نشده ام»

خواهرم آیا غیر از تو کسی به مصیبتی دچار نشده است ؟!این را به یاد داشته باش که یک بار لذت نعمت های خداوندی در بهشت همه این فقر و فلاکت و رنج وآزار دنیا را از یاد می برد.پس نعمت حقیقی،نعمت آخرت است و مصیبت حقیقی هم همانا مصیبت آخرت است،اما تا چه اندازه در مشکلات این دنیا می مانی ؟ ده سال،بیست سال،شصت…در مقابل میلیون ها سال برخورداری از نعمات آخرت!

خواهر گرامی:قبول می کنم که زندگی سخت و پر رنج ومحنت است ویقین دارم که از مشکلاتی رنج می بری اما باورم کن که افراد زیادی هستند که بیشتر از شما مشکل دارند ولی این را بدان که هر یک از ما داستانی از مشکلات داریم و شاید بعضی اوقات آنقدر ناامید شویم گو اینکه به آخر رسیده ایم و همه درها به روی ما بسته شده است اما به فضل پروردگار آنها را بسان کابوسی پشت سر گذاشته و شاید هم گهگاهی برای زدودن غم و اندوه و تسلی خاطربه یاد آن بیافتیم.

خواهر ایمانی این است طبیعت زندگی این دنیا همچنانکه خداوند می فرماید:(لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ)بلد/4«یقینا ما انسان را در رنج آفریده ایم»

اگر کسی به دنیا آمد او را به گل می نشاند و آزارش می دهد،اگر دنیا هدف او شود وی را پوچ و بی ارزش می کند و اگر در آنجا اقامت گزیند آنچنان او را مشغول می کند که همه چیز را از یادش می برد.دنیا خسته کننده و آزار دهنده است ولی باز آن را می خواهیم تا از رنج و آزارش نجات یابیم.                                                                               

(وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ) انعام/32 «زندگی دنیا چیزی جز بازیچه و سرگرمی  نیست،و قطعا سرای آخرت برای کسانی که پرهیزگارند،بهتر است،آیا نمی اندیشید؟!»

آدمی برای دنیا گریه می کند در حالی که می دانیم که سالم ماندن در این دنیا چیزی نیست جز ترک آنچه ما را بدان دلبسته و وابسته می کند امام احمد(رح)در زندان متحمل انواع شکنجه وشلاق شدند اما او پیوسته و بدون وقفه مشغول جهاد،تألیف، هجرت، دعوت و تعلیم بودند.

روزی یکی از شاگردانش امام را در حالی که ظلم و مصیبتهای روزگار وی را خسته و رمق کرده بود، مشاهده نمود وگفت:ای امام کی به راحتی وآرامش می رسی؟امام احمد فرمودند:آن زمان وقتی است که اولین قدمم را در بهشت می نهم. آری همینطور است ای خواهر ایمانی…تصور نکن که دنیا فقط برای ما وما هم فقط  برای دنیا خلق شده ایم و یا حتما زندگی آرام و شادی خواهیم داشت.

ابن عمر می فرماید که:رسول الله(ص)دستش را روی شانه هایم گذاشت و فرمودند: «آنچنان خدا را را عبادت کن گو اینکه او را می بینی و آنچنان در این دنیا زندگی کن گو اینکه غریبه یا مسافری هستی.»                                                            

(عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بن مَسْعُودٍ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَهُوَ فِي غُرْفَةٍ كَأَنَّهَا بَيْتُ حَمَامٍ، وَهُوَ نَائِمٌ عَلَى حَصِيرٍ قَدْ أَثَّرَ بِجَنْبِهِ، فَبَكَيْتُ، فَقَالَ:مَا يُبْكِيكَ يَا عَبْدَ اللَّهِ؟قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، كِسْرَى وَقَيْصَرُ يَطَئُونَ عَلَى الْخَزِّ وَالْحَرِيرِ وَالدِّيبَاجِ، وَأَنْتَ نَائِمٌ عَلَى هَذَا الْحَصِيرِ قَدْ أَثَّرَ بِجِنْبِكَ، قَالَ:فَلا تَبْكِ يَا عَبْدَ اللَّهِ، فَإِنَّ لَهُمُ الدُّنْيَا وَلَنَا الآخِرَةَ، وَمَا أَنَا وَالدُّنْيَا، وَمَا مَثَلِي وَمَثَلُ الدُّنْيَا إِلا كَمَثَلِ رَاكِبٍ نَزَلَ تَحْتَ شَجَرَةٍ ثُمَّ سَارَ وَتَرَكَهَا.)معجم الکبیر طبرانی                                                                             

 «از عبدالله بن مسعود روایت شده که فرمودند:بر پیامبر(ص)وارد شدم در حالی که در اتاقکی بمانند لانه کبوتر(در سادگی و بی آلایشی)روی حصیری خوابیده بود،با دیدن اثرات آن حصیر بر پهلوی پیامبر(ص)به گریه افتادم،پیامبر(ص)فرمودند:ای عبدالله چه چیزی تو را به گریه انداخت؟گفتم ای رسول خدا پادشاهان ایران روم روی ابریشم و دیباج و حریر می خوابند در حالی که شما روی حصیری خوابیده ای که آثار آن بر پهلوهایت دیده می شود!پیامبر(ص)فرمودند:گریه نکن زیرا دنیا برای آنان و آخرت برای ماست،اصلا مرا به دنیا چه کار!قیاس من و دنیا به مانند اسب سواری می ماند که مدتی زیر سایه درختی پیاده شده و به استراحت می پردازد سپس به راهش ادامه داده و آنجا را می کند.»

آری خواهرم این چنین است معیار زندگی مؤمنانه…زندگی حقیقی همان زندگی آخرت است و این دنیا منزل و مکان ابتلا و آزمایش است.

خداوند دنیا را به مؤمن و کافر می دهد؛همچنانکه پیامبر(ص)می فرماید:(إن الله قسم بينكم أخلاقكم كما قسم بينكم أرزاقكم و إن الله يعطي الدنيا من يحب و من لا يحب و لا يعطي الإيمان إلا من يحب) مستدرک علی الصحیحین حاکم/آلبانی هم آن را صحیح دانسته.«خداوند همچنانکه روزی را بین شما تقسیم نموده،اخلاق را نیزتقسیم نموده است؛خداوند دنیا را چه به آنانی که دوست و چه به آنانی که دوست ندارد،می دهد اما ایمان را فقط به کسانی می هد که دوستشان دارد.» 

(قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَوْ كَانَتْ الدُّنْيَا تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ جَنَاحَ بَعُوضَةٍ مَا سَقَى كَافِرًا مِنْهَا شَرْبَةَ مَاء) سنن ترمذی/آلبانی هم آن را صحیح دانسته.«اگر دنیا پیش خداوند به اندازه بال مگسی ارزش داشت،جرعه آبی را به هیچ کافری نمی داد»      

     اگر دنیا برای کسی وفا داشت به تاکید باید وفاداررسول الله می بود ؛ اما ایشان در حالی دنیا را ترک کرد که چیزی نداشت،در خانه ای گلی زندگی می کرد،زره اش را رهن یک یهودی کرده بود،هیچ وقت از نان جو سیر نشد،برخی اوقات در منزل رسول الله چندین روز و ماه متوالی غذایی پخته نمی شد و…هنگام وفاتش خداوند اورا بین زندگی بمانند پادشاهان و رفتن به پیش پروردگارش مخیر می کند اما او انگشت سبابه خود را به سوی آسمان بلند می کند و می فرماید:«به سوی دوست بلند مرتبه ام باز می گردم»

خواهر بزرگوارم:                                                                                                                              از چه مصیبتی زنج می بری؟آیا به زنا متهم شده ای؟به یاد داشته باش که ام المؤمنین عایشه(رض) نیز که پیش خدا و رسولش از کرامت زیادی برخوردار بود،به زنا متهم شد اما او با بردباری تمام مقاومت نمود تا اینکه خداوند پاکی وی را در قرآن اعلام نمود.آیا شوهرت را از دست داده ای؟یا پدر و مادر…؟این را بدان که ام المؤمنین عایشه نیز بهترین شوهر و پدر را از دست داده.                                                                                                                                 

 در آخر به شما توصیه می کنم که خودکشی راه علاج مشکلات نیست بلکه با این کار مرتکب گناه بزرگی خواهی شد که فرصت جبران و توبه را نیز از دست می دهی.

از خداوند متعال می خواهم که صبر و بردباری به شما و همه کسانی که گرفتار مشکلات هستند،عطا فرماید.                                                                                                 

ترجمه : سلیمان قادری – سردشت                             

نمایش بیشتر

سلیمان قادری

@نویسنده و مترجم @ آذزبایجان غربی - سردشت @ شغل : امام جماعت مسجد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا