گفتگو

نگاهی گذارا به زندگینامه ی امام شافعی

 

ابراهیم مهرابیان- میراباد سردشت

شناسنامه ی امام شافعی رحمه الله علیه

نام:محمد- کنیه:ابو عبدالله- پدر:ادریس –

شجره نامه خاندان:

محمد بن ادریس بن عباس بن عثمان بن (شافع) بن صائب بن عبید بن عبد یزید بن (هاشم) بن عبدالمطلب بن عبدمناف .

طبق این شجره نامه ، نام جد سوم – شافع-  به وی داده اند ؛ بنا براین مشهور به شافعی شده است و از جد هفتم هاشمی و قریشی نسب می باشد.

سال روز و محل تولد آن امام بزرگوار:

در شهر (غزه)فلسطین – ماه رجب المرجب- سال(۱۵۰)هجری.قمری – برابر با (۷۶۷) میلادی دیده مبارکش را بر جهان هستی گشود.

وضعیت خانواده آن محبوب جهان:

از خانواده ای فقیر که پدر این شخصیت دوست داشتنی از افراد کم درآمد جامعه حجاز(سعودیه) بوده است.

قبل از به دنیا آمدنش خانواده او به فلسطین کوچ کرده اند و در شهر عسقلان و غزه اقامت نموده اند.

بعد از متولد شدن محمد بن ادریس پدرش به مدت کمی زنده ماند و سپس جان به جان آفرین تسلیم نمود.غریق رحمت الهی باد.

خانواده آن امام همام:

امام شافعی (رح) در سال ۱۷۹ه.ق با بانویی به نام حمیده دختر نافع بن انس که از نوادگان حضرت عثمان بن عفان (رض) بود،ازدواج نمود.

این ازدواج را بعد از وفات استاد عالم و فاضلش امام مالک(رح) دانشمند مدینه انجام داد.

سن مبارک امام شافعی به هنگام ازدواج ٢٩سال بود.

ثمره این وصلت مبارک از این بانوی نیک سرشت ، یک پسر بنام محمد ابو عثمان بود مردی که بعدها چندین مقام و پست حکومتی در دولت اسلامی وقت را متصدی شد و درواپسین ایام عمرش مسند قضاوت شهر حلب را عهده دار شد.

شافعی دو دختر پاک دامن و باتقوا با نام های فاطمه و زینب داشت.

اخلاق و رفتار و صفات آن بزرگوار:

امام شافعی قد برازنده ای داشت و دارای اخلاق و سرشت والا و مبارکی بود ؛ مردم وی را خیلی دوست می داشتند؛ مسلط به  ادبیات عربی اصیل بود؛شیرین سخن و سخنوری توانا بود؛شخصیتی والا مقام و نیک سرشتی داشت ، سخی طبع و خیرخواه مردم بود.

به پیروی از سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم بیشتر اوقات موهای سر و محاسنش را با حنا رنگ می زد.

نعمت زیبایی که خداوند مهربان به وی ارزانی داده بود ؛ صدا و لحن حزینی در قرآن خواندن بود؛ به اندازه ای که مردم مکه هر گاه خوف الهی به آنان دست می داد به قرآن خواندن آن امام نیک رفتار ،خوش اخلاق ، گوش فرا می دادند ؛ تا این که در اثر تلاوت آن امام همام ریش و گونه هایشان را با اشک خیس می نمودند.

☆شخصی شجاع و تیر انداز ماهری بود و ید بیضایی در شعر عارفانه هم دارا بود.

آن امام مبارک(رح)چگونه خواندن را آغاز نمود؟

موقعی که پدر بزرگوارش به دیار باقی شتافت سن مبارک امام شافعی۲سال  بود؛ مادرش وی را به مکه بر می گرداند در محلی بنام شعب الخیف نزدیک به کعبه سکونت می گزینند.

کم کم که سن و سال پیدا می کند مادر مهربانش وی را نزد استاد قرآن محله می برد ، ولی چون مادر نتوانست وسایل لازم ابتدایی یادگیری قرآن را برای وی تهیه کند ؛ استاد از پذیرش فرزندش شافعی امتناع کرد! پس شافعی آرام و آهسته و بدون اینکه سخنی بگوید گفته های که استاد به طلاب درس قرآن یادآور می شد را حفظ می نمود.

وقتی استاد متوجه هوش و ذکاوت سرشار وی شد آن شخصیت علمی را وارد کلاس نمود و بدین وسیله شافعی توانست در سن ٧ سالگی حافظ کل قرآن مجید شود.

بعد از آن به خواندن علوم عربی در مسجدالحرام روی آورد؛همه علوم را به خوبی یاد گرفت و مسلط به لهجه های عربی علی الخصوص لهجه بادیه نشین های اصیل عربستان شد.

سپس خواندن علوم القرآن ، علوم الحدیث و فقه را آغاز می نماید و خیلی سریع و ماهرانه این علوم را نیز فرا می گیرد و به اتمام می رساند.

 

رفتن به یمن

بعد از وفات امام مالک (رح) تشکیل خانواده می دهد و سپس همراه والی یمن به آنجا می رود و اموری از امورات یمن را به وی واگذار می کند.

مواجه شدنش با مشکل

به خاطر این‌که امام مالک فرد زیرک و هوشیار و عالم بود عالمان یمنی به وی حسادت می بردند و چون دانستند شافعی شاگرد وی بوده  به خلیفه ی عباسی وقت ، هارون الرشید گزارش دادند که شافعی جزو عالمان علوی و از سران این فرقه مخالف خلیفه ی عباسی می باشد!

پس با دست و پای زنجیر شده او را به بغداد و نزد خلیفه آوردند؛ افرادی که  با وی دستگیر شده بودند به دار آویخته شدند؛ ولی امام شافعی بعد از مناظرات و جرو بحث های زیاد از طرف خلیفه ی وقت بخشوده می شود و احترام خاصی برای امام قایل می شوند.

 برگشتن شافعی به مکه

در سال۱۸۱ه.ق بعد از این رخداد به مکه بر می گردد و با استقبال پرشور و سرسام آور مردم شهر رو به رو می شود.

شافعی ١٧سال در مکه اقامت می گزیند و مذهبی نو بنیان می نهد.

او پیوسته در نشست هایی که با حاجیانی که سالانه به حج مشرف می شدند برگزار می کرد و مذهب و نظرات خویش را با بیانات شیوا ورسا تفهیم و توضیح می کرد و آنان با کمال اشتیاق مطالب را دریافت می نمودند و این تحفه ی معنوی و الهی را برای مردم  دیارشان به هدیه می بردند.

به دنبال یادگیری علم در دیار دور دست:

بعد از این که نزد علمای طراز اول مکه به علوم آن وقت دست آزید ؛ به شهر مدینه منوره نزد امام مالک دانشمند نامی آنجا تشریف برد و کتاب مشهور آن امام ، موطا را در مدت زمان اندکی حفظ نمود؛امام مالک که وی را خیلی دوست می داشت از وی در خواست نمود که بر مسند تدریس او بنشیند ؛ هشت ماه به جای استادش تدریس کرد سپس در گفتمانی که با حاجیان اهل کوفه داشت سوال فرمود:آیا درعراق مفتی دارید؟

گفتند: بله ۲تا از شاگردان نامی امام ابوحنیفه(رح)با نام های محمدحسن شیبانی و ابو یوسف مشهور به قاضی القضات آنجا تشریف دارند.

بعد از اجازه گرفتن از امام مالک استاد بزرگوارش عزم سفر نمود؛ با آنان روانه دیار عراق شد ؛ بعد از۲۴ روز به آنجا رسید.

با آن دو عالم دینی نشست علمی برگزار نمود؛بعد از این مناقشات علمی و تبادل آراء امام شیبانی خیلی وی را اکرام کرد و احترام خاصی برای امام شافعی قایل بود ؛ در این فاصله علم والایی از امام شیبانی اخذ نمود .

در روایات های تاریخی آمده که به اندازه بار شتری علم در حضور وی اخذ و نوشته است!

سپس گشتی به ایران و بغداد و کوردستان عراق زده و بعد به ترکیه تشریف برده و  مدتی در حران اقامت داشته است.

سپس به فلسطین رفت و۲ سال – بین سال های۱۷۲تا۱۷۴ه.ق – در رام الله سکونت داشته ؛ در این سفر علمی و معنوی آشنایی خوبی با آداب و رسوم مردم این مناطق کسب نموده است.

دوباره از رام الله به مدینه منوره خدمت استاد محبوبش امام مالک بر می گردد؛ طبق معمول بعد از نماز عصر هنگامی که طلاب و مردم در کلاس درس حلقه زده بودند ،حضور پیدا می نماید!

امام مالک سؤالاتی از طلاب می پرسد ، طلبه ای که در آخر صف نشسته بود همه را جواب می دهد، امام مالک که تعجب سراسر وجودش را فراگرفته بود آن طلبه را صدا زد و پرسید: جواب این سوال ها را از کجا بدست می آوری؟

پاسخ داد:جوانی پشت سر من جواب سوال ها را به من می گفت و من هم آن را برای شما باز می گفتم!

استاد فرمود:آن جوان دانا رخ کیست خودش را آشکار نماید ؛ شافعی جلو تشریف فرما می شود !

استاد از جایگاه تدریس فرود می آید و وی را در آغوش می گیرد و خطاب به او فرمود:ادامه درس را شما تدریس بفرمایید!

آن امام نیک سرشت۴ سال دیگر در خدمت استادش امام مالک می ماند.

تا این که در سال۱۹۷ه.ق امام مالک وفات می فرماید..رحمت یزدان پاک بر وی باد.

 رفتن شافعی به سرزمین  مصر

در این فاصله که امام شافعی در بغداد حضور داشت ، مامون خلیفه وقت ، عباس بن موسی  را به فرمانداری مصر منصوب و روانه آنجا می نماید؛ امام شافعی نیز با کاروان آنان به آن دیار رخت بر می بندد ؛ برای وادع با این امام فرزانه همه مردم شهر با امام احمد بن حنبل به بیرون شهر آمدند ، موقع خداحافظی ، شافعی مهربان با قریحه ی شاعرانه اش دست امام حنبل را در دست می گیرد و دو بیت شعر می سراید و بدینگونه  همه مردم با آن دو بزرگوار به گریه می افتند.

در بدو  ورود به مصر بیشتر مردم و عالمان  آن دیار به استقبال آن بزرگوار آمده بودند؛علی الخصوص عبدالله بن حکم از دانایان نامی آن سرزمین نیز حضورداشت که از قضا چهار هزاردینار به آن بزرگوار هدیه کرد.

شروع به تدریس امام شافعی در مصر

در مسجد بزرگ قاهره موسوم به عمرو بن عاص بعد از نماز صبح تا نماز ظهر کلاس درس امام دایر بود و مشتاقانه مردم و طلاب و عالمان آن دیار حضور پیدا می کردند.

نظر بزرگان دینی هم عصر آن امام همام در باره شافعی رحمه الله

امام مالک (رح) می فرمودند:هیچ قریشی نسبی برای یادگیری علم از شافعی زیرک و با هوش تر به نزد خود نیافته ام.

سفیان ثوریمی گوید :هر سؤالی از تفسیر و مسایل شرعی که از من پرسیده می شد آن را از شافعی می پرسیدم  !

امام مسلم بن خالد که از اساتید شافعی در مکه بود، وقتی سن مبارک شافعی به ۱۵سالگی رسید ،فرمود:موقع فتوا دادن شما آمده است پس بر مسند فتواگری بنشین.

امام احمدبن حنبل و یحیی بن سعید می فرمودند:۴۰سال از عمر خویش در نمازهایمان برای امام شافعی از خداوند بخشنده طلب خیر و مغفرت کرده ایم.

ابو یوسف قاضی القضات از شاگردان طراز اول امام ابو حنیفه همیشه می فرمود: واقعا جناب شافعی ؛ شما شایسته است کتابی را بنویسی که  دیگران در موارد متعدد به آن مراجعه  کنند.

 وفات و محل خاک سپاری آن امام متقی:

امام شافعی ۵سال و۹ماه در مصر اقامت داشت از ۲۸/شوال/۱۹۸ تا ۲۹/رجب/۲۰۴ه.ق در آخرین سال دچار مریضی شدید شد .

سپس در شب جمعه/رجب المرجب/۲۰۴ه.ق بعد از نماز عشاء به ملکوت اعلی پیوست.

در آن لحظه در آغوش شاگرد با وفایش ربیع جزیری بود .

فردای آن روز با جمع کثیری از علمای عظام و مردم شهر در قبرستان قرانه به خاک سپرده شد…روحش شاد و بهشت برین جایش باد.آمین

آثار امام شافعی :

۱) الزعفران: در باره حکم اشتباه در نماز . این کتاب به الحجه مشهور و مطرح است.

۲) الرساله‌: د‌رباره‌ی اصول الفقه بوده و در مصر نگاشته شده است.

۳) جماع العلم: پیرامون سنت و حجت بودن آن در استنباط احکام شرعی است.

۴) الام : کتابی است فقهی‌.

۵) الڕملاء الصغیر.

۵) الڕمالی الکبرى.

۷) مختێر المزنی.

۸) مخصر…..

 

منابع این مطلب:

 

۲) تهذیب التهذیب ابن حجر العسقلانی.

۲) الائمه‌ الاربعه‌/ د. مێگفى الشعکه‌.

۳) اعمده‌ الفقه الاربعه‌ فی اڵاسلام/ مهدی صالح محمد امین.

۴) تاریخ المذاهب/ محمد ابو زهره‌.

۵) تنویر بصائر المقلدین فی مناقب الائمه‌ والمجتهدین/  بن یوسف الحنبلی.

 

سه رچاوه : بانگه واز- اصلاح ویب

ترجمه از کوردی : ابراهیم مهرابیان

نمایش بیشتر

ابراهیم مهرابیان

مترجم. نویسنده. دعوتگر دینی آذربایجان غربی - پیرانشهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا