سیاسی

در باره فلسطین خواهند گفت، پس بگو!

خواهند گفت، پس بگو!

ترجمه: عمر قادری

۱. خواهند گفت: فلسطینیان خاک خود را فروخته‌اند!

پس بگو: آنچه که عیان است چه حاجت به بیان! اینک فلسطینیان در مقابل چشم جهانیان جان خود را فدای خاکشان می‌کنند. چنانچه قبلا توانسته‌اید تاریخ را جعل کنید، این واقعیت زندگی ماست که با چشم خود می‌بینید! این رفتار انسان‌های ترسوست که می‌خواهند بر وجدان خود سرپوش نهند تا آرام بخوابند و به خود می‌گويند: به ما چه، آنان زمین‌های خود را فروخته‌اند؟!

اما تو نیز مانند همه مردم می‌دانید که اگر مشکل در خرید و فروش زمین و املاک بود آن را به دادگاه می‌سپردند نه میدان جنگ و به جای ابوعبیده وکلا از آن دفاع می‌کردند و به جای موشک یاسین دلیل و مدرک ارائه داده می‌شد.!

۲. خواهند گفت: مردم زندگی آرامی داشتند، می‌خوردند و می‌نوشیدند، آیا این جنگ روا بود؟!

پس بگو: این حال چارپایان است که همواره جز به علف نمی‌اندیشند! اگر زنده ماندن در ذات خود یک دستاورد است، پس زندگان چه بسیارند و دستاوردها چه زیاد! اما چنانچه کیفیت و مزه زندگی مهم است، پس مرگ آزادگان از زندگی بردگان هم خوشمزه‌تر است، هم با کیفیت‌تر!

۳. خواهند گفت: مگر زنان شما از نظر احساس مادری کمبود دارند که فرزندان خود را بر مبنای شهادت‌طلبی پرورش می‌دهند؟ یا زنان داغداری که کودکان خود را در جنگ از دست داده‌اند چرا در مقابل رهبران مقاومت به اعتراض و خیزش نمی‌پردازند؟

پس بگو: مگر آن زن آرایشگر که در برابر فرعون استوار ایستاد و فرزندانش را یکی پس از دیگری به میان دیگ حاوی روغن داغ انداخت، فاقد احساس مادری بود یا چیزهایی در زندگی وجود دارند که فدا کردن همه چیز در راه آنها آسان جلوه می‌کند؟!

مگر خنساء که در قادسیه چهار فرزندش را با هم فدا کرد فاقد احساس مادری بود، یا اینکه مهریه عزت خون است و مشکل این است که مسایل مهمی وجود دارند که فهم آنها برای بردگان دشوار است؟!

آنگاه به ما بگویید که چه کسی در مقابل مقاومت بر می‌خیزد؟ چرا گمان می‌کنید که مقاومت از کره مریخ آمده است که بر ما حکومت کند؟ مقاومت خود ما هستیم. هیچ کس از ما فرزندانی را که به دنیا آورده‌ایم یا جنگجویانی را که آموزش داده‌ایم و تجهیزاتی را که خریده یا ساخته‌ایم انکار نمی‌کند، برعکس عزت و شکوه ما در گرو مقاومت و ارزش هر فرد نزد ما وابسته به مقدار مقاومت اوست. هرکس در مسیر مقاومت گام بر دارد قدمش را روی سر می‌گذاریم، هرکس از مقاومت روی گرداند از او روی می‌گردانیم و هرکس از آن تبرا جوید از او تبرا می جوییم.

۴. خواهند گفت: بسیاری از علمای مورد اعتماد در مورد غزه سکوت کرده‌اند و این خون‌ریزیها را محکوم نمی‌کنند، آیا این ثابت نمی‌کند که حق به جانب مقاومت نیست؟

پس بگو: ای رفیق تا کی حق را از روی اشخاص بشناسیم؟ ما اشخاص را از روی حق می‌شناسیم. اینک وقت آن فرا رسیده که انسان‌های معتبر و بی‌اعتبار را از هم تشخیص دهید.

مگر تاریخ بحران‌های امت را مطالعه نکرده‌اید؟ مگر نمی‌دانید پنجاه فقیه به مشروعيت قتل امام احمد توسط معتصم فتوا داده بودند! بدان ای دوست که دانشمندان با نوشتن کتاب و خطابت شناخته نمی‌شوند، بلکه از روی کردار و روش زندگی شناخته می‌شوند. احمد بن حنبل که به پیشوای اهل سنت معروف است نه به آن خاطر است که کتاب مسند را نوشته است بلکه به آن خاطر است که در راه حفظ سنت و انکار ایده خلق قرآن شلاّق خورده است!

۵. خواهند گفت: رسانه‌ها به عنوان قهرمان از مقاومت گران فلسطین یاد نمی‌کنند، آیا گمان نمی‌کنید که اگر در واقع قهرمان بودند رسانه‌ها نسبت به آنان بی مبالات نبودند؟!

پس بگو: زمانی که عمر مختار دستگیر شد، روزنامه تلگراف با تیتر درشت نوشت: “عمر المختار رهبر اخلالگران دستگیر شد”!

اگر معیار نقد و تعدیل تو کانال خبری تحلیلی العربیه، سکای نیوز و سطل زباله‌های رسانه‌ای امثال آنهاست، بیش از تأسف برای کودکانی که زیر آوار لت و پار می‌شوند برای طرز تفکر تو متآسفم!

۶. خواهند گفت: چرا این همه قربانی؟

پس بگو: آنان به امید خدا شهیدند نه قربانی!

اساسأ ثبات بر هدف و باور عبادت است و تجارت نیست تا با مقیاس پول ارزیابی شود!

أصحاب الأخدود همه سوختند و خداوند سوختنشان را (فوزاً عظيما) دستاورد بزرگ عنوان کرد.

سُميَّةُ با دست و پای بسته روی زمین، با نیزه أبوجهل جان سپرد و با این وجود تبدیل به نخستین شهید تاریخ اسلام شد!

‏حمزه بن عبد المطلب و صُهيب بن عمير که همراه پیامبر به جنگ احد رفتند به دست قريشُ شهید شدند نه به دست محمد ﷺ.

۷. خواهند گفت: مگر نمی‌بینی که مردم از جمله کودکان چگونه از گرسنگی می‌میرند؟

پس بگو: در جنگ احزاب و روز خندق یاران پیامبر نیز همراه خانواده‌اشان گرسنگی چشیدند. چه کسی آنان را با گرسنگی مواجه کرد؟ محمدﷺ که قصد داشت جز در برابر خدا خم نشود یا قریش و احزابی که مدینه را محاصره کرده بودند؟!

۸. خواهند گفت: دیدگاه شما پیرامون توازن قوا چیست؟ آیا بهتر نیست انسان خردمند باشد و خود را دچار خطرات و ماجراجویی نگرداند؟

پس بگو: دیدگاه شما پیرامون اعزام سه هزار صحابه به دستور پیامبر در مقابل دویست هزار سرباز رومی در جنگ مؤته چیست؟!

نظر شما در مورد جنگ‌های يرموك و قادسيه چیست؟ آیا توازن قوایی در این صحنه‌ها سراغ دارید؟

نظر شما پیرامون بدر چیست که تعداد مشرکین چهار برابر مسلمانان بود؟

دوست من! جهاد اردو و تفریح نیست، بلکه فرض است و با امکانات موجود انجام می‌شود، پس قبل از اینکه از آنان بپرسی که چرا به تنهایی جهاد می‌کنید از امت بپرسید که چرا آنان را تنها گذاشتید، چرا پشت آنان را خالی کردید؟

۹. خواهند گفت: تمام مصیبت‌ها را خودشان بار آورده‌اند!

پس بگو: می‌خواهید سبب کشته شدن یک قربانی را که سالهاست به ناحق هر روز هزار بار توسط دشمن پست و ترسویی کشته می‌شد، بر عهده قربانیان دیگری بگذارید که نمی‌خواهند بیش از این قربانی شوند و پی برده‌اند که آزاده ایستاده می‌میرد نه خمیده و چنانچه پیروزی بزرگی را کسب نکنند، همین افتخار کافی است که چهره دشمنش را مخدوش و رسوا ساخته‌اند و مهری روی آن نهاده اند که هرگاه به آینه بنگرد آن را می‌بیند!

جسارت بعضی از مردمت تو را به قتل نرساند.! تو را تا اکنون بیهوده می‌کشتند، اما امروز به خاطر ضربه‌ای که خورده‌اند می‌کشند. این دو نوع مردن متفاوت است، آیا تو این تفاوت را می‌فهمی؟ این دو نوع مرگ اصلاً مثل هم نیستند و هرگز مثل هم نخواهند بود. من به خدا پناهت می‌دهم از اینکه نفهمی که بیهوده تو را می‌کشند یا به خاطر انتقام ضربه‌ای که خورده‌اند!

۱۰. خواهند گفت: تا کی؟

پس بگو: تا زمانی که خدا بین ما داوری می‌کند، چون خداوند بهترین داور است!

ما همانگونه که با انجام نماز خدا را عبادت می‌کنیم، با انجام فریضه جهاد، ثبات و صّبر او را عبادت می‌کنیم. ما فرمان خدا را اجرا می‌کنیم، پس چنانچه ما را مفتخر به پیروزی کرد بر ما منت نهاده است و چنانچه شهادت را نصیب ما کرد نسبت به ما لطف داشته است. خداوند از نتجه اعمال از بندگانش نمی‌پرسد، بلکه در مورد سعی و تلاش آنان می‌پرسد، او از حرکت آنان می‌پرسد نه از رسیدنشان!

اگر کسی بر این باور است که پاداش مجاهد پیروزی است، تاریخ را مطالعه کند تا دریابد که سمیه و یاسر قبل از اینکه مسجدی بنا شود شهید شدند و قبل از اینکه مردم دسته دسته وارد اسلام شوند حمزه و مصعب به سهادت رسیدند!

أدهم شرقاوی

نمایش بیشتر

ســــۆزی میــــحڕاب

سایت ســــۆزی میــــحڕاب در آذرماه 1392 با همت جمعی از اهل قلم خوشنام و گمنام تاسیس شد ســــۆزی میــــحڕاب بدون جنجال و در اوج عملگرایی به ترویج مبانی میانه روی می پردازد ســــۆزی میــــحڕاب با هیچ جریان و هیچ احدی درگیری ندارد ســــۆزی میــــحڕاب رسالتی جز همزیستی و دگرپذیری ندارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا