اهميت خانواده و پاره ای از مشکلات آن(3)
فقه خانواده (اهميت خانواده و پاره ای از مشکلات آن)3
خانواده مدرسهاي انساني و ضرورتي اساسي براي پرورش نفس و ادامه زندگي آرام و كمك به انتظام جامعه و تقويت آن به عواملي سازنده، ابقاء و ماندگاري نوع بشري است.
اما پرورش نفس انساني متكامل كه تبلور رشد جسمي و عاطفي انسان اعم از زن و مرد باشد، از طريق ازدواج تحقق مييابد، ازدواجي كه به كششهاي فطري پاسخ مثبت ميدهد و نيازهاي غريزي را برآورده مينمايد و خواستههاي روحي، عاطفي و جسمي را تأمين مينمايد و همه اينها در راستاي تحقق اعتدال و توازن است كه از محروميت انسان از مسائل غريزي از يك طرف و از طرف ديگر از بيبندوباري و زيرپا نهادن فضيلت و اختلاف و ناهنجاريها پيشگيري مينمايد.
در پيش گرفتن زندگي سالم و آرام از خلال خانواده است كه تحقق پيدا مينمايد؛ زيرا خانواده كانوني گرم و تجمعي كوچك است كه پايههاي معيشت و زندگي آرام و سالم را استوار ميگرداند و همكاري سازنده و نيرومندي براي چيره شدن بر مشكلات زندگي به وجود ميآورد و فضاي پر از عشق، محبت، الفت، آرامش و سلامت را فراهم ميگرداند و در مقابل دشمنيهاي دشمنانِ پيدا و پنهان ميايستد و در برابر همه لغزشها و ضعفها و بيماريها مقاومت مينمايد و مهربانانه دست كودكان را ميگيرد و آنان را به سوي رشد و تكامل پيش ميبرد و سالمندان را از تنهايي، اهمال، بيپناهي و بيسرپناهي نجات ميدهد تا در زمان ضعف، ناتواني و نيازشان به مساعدت و محبت، مورد بيتوجهي قرار نگيرند.
از اين نظر خانواده پشتيبان نظام اجتماعي و ادامه نسل بشري است كه از خلال پا به صحنه زندگي گذاشتن فرزنداني سالم و پاك از نسل، نسب و وجود بشري پاسداري ميكند و جامعه را در مقابل بيماريهاي ناشي از روابط نامشروع مصون مينمايد.
در زير چتر خانواده ميباشد كه در انسان روح فرمانبرداري و احساس مسئوليت براي اثبات ذات و شخصيت و آباد نمودن عرصههاي زندگي و آموختن ارزشهايي مانند: ايثار، فداكار، صبر، تحمل، سخاوت، بخشندگي و امانتداري رشد مينمايد و نهال اخلاق، فضيلت و معني زندگي حقيق در جامعهاي كوچك رشد و نمو مينمايد. جامعه كوچكي كه يار و پشتيبان جامعه انساني بزرگتر و ميداني براي تربيت مستقيم و عملي در جهت تحقق معني همبستگي اجتماعي مادي و معنوي آنچناني است كه براي هر جامعهاي ضرورتي اساسي به شمار ميآيد؛ زيرا همه جامعه را به صورت پيكر واحدي در ميدان زندگي مشترك، محبت متقابل، دلسوزي متبادل و اشاعه روح، دلسوزي، احساس مسئوليت و گسترش همكاري براي پيشرفت در همه عرصههاي زندگي اجتماعي است و سدي را در برابر انديشهها و گروههاي مخالف و ناهنجاريها ايجاد مينمايد و از همه انواع عقبماندگي، لغزش و شيوع بيماريهاي سهگانه خطرناك فقر، ناداني و بيماري جلوگيري مينمايد.
پارهاي از مشكلات خانوادهها در دنياي معاصر
در اوضاع و احوال كنوني نظام خانواده با پارهاي از مشكلات و ناهنجاريها رو به روست كه گاهي آن را دچار لرزش و فروپاشي مينمايد و گاهي هم اين مشكلات به خاطر اوضاع و محيط اجتماعي محلي يا جهاني و گاهي عامل آنها به ساختار شخصيتي مرد يا زن يا دخالتهاي نارواي خويشاوندان يا دوستان و همسايگان برميگردد.
عواملي كه به خود مرد يا زن برميگردند گاهي از نا آگاهي و يا ضعف دانش و معرفت زنان و يا طمعورزيها و فريبخوردنهاي مرد در اثر چيزهايي كه ميبيند يا از آن مطلع ميگردد، ناشي ميشود.
گاهي فقر اقتصادي خانواده زمينه انحراف زن و گاهي هم ثروت و تمكن مالي موجب به بيراهه رفتن مرد ميگردد و نسبت به خانه، زن، فرزندانش بيتوجهي مينمايد. گاهي هم شخصيت و طبيعت خاص مرد، توقعات و انتظارات بيش از حد معمول، زمينه ناهنجاري در خانواده را فراهم مينمايد و در مواردي هم ازدواج بدون انديشه و تأمل و شتابزده سبب بروز مشكلات خانوادگي ميشود.
در ارتباط با دخالت خويشاوندان بايد گفت كه گاهي پدر، مادر، پسر يا دختر در امور مربوط به خانواده تازه تأسيس شده عامل اصلي بروز اختلاف ميشوند و اين دخالتها غالباً به اخلاق و طبيعت دخالتكنندگان برميگردد و زن و شوهري را كه تازه زندگي مشترك را آغاز كردهاند، همچون كساني كه سالها ازدواج آنها سپري شده و از تجربه و پختگي كافي برخوردارند، تصور ميكنند و در نتيجه با دخالتهاي بيمورد زمينه بروز اختلاف و ناراحتي را ميان آنها فراهم ميسازند.
عامل محوري و اساسي همه آن مشكلات و ناهنجاريهاي ديگر به عدم آشنايي يكي از آنان يا هر دو از آداب، قوانين و احكام اسلامي مربوط به حقوق و مسئوليتهاي اعضاي خانواده برميگردد.
منبع : احكام، آداب، حقوق و مسئوليتها
فقه خانواده در جهان معاصر
تأليف:دكتر وهبه زُحَيلي
ترجمه:عبدالعزيز سليمي