اصول تعامل در اسلام
اصول تعامل با دیگران در اسلام
بسم الله الرّحمن الرّحیم
مقدمه
بحث از تعامل دو چیز اساسی را در ذهن انسان تداعی میکند، یکی نیازمند بودن انسان و دیگری اختلاف در بین انسانها. این دو لازمهی اجتماعی بودن انسان هستند. بحث از تعامل به نوعی به رسمیّت شناختن اختلاف نظر و اختلاف سلیقه و حتی اختلاف عقیده است. اگر اختلاف نباشد تعامل بسیار آسان است و همگان میدانند با موافقان خود چگونه تعامل کنند. نیازمند بودن انسان از ابتدای تولّد به خوبی پیداست و تفاوتی که با سایر موجودات دارد این است که دوران شدت نیازش از سایر موجودات طولانیتر است. نیازمندی در طول حیات انسان وجود دارد و لحظهای از او جدا نمیشود. انسان برای برطرف نمودن نیازهای خود دست به دامان دیگر همنوعان خود میشود، طبیعی هم هست که دیگران در این زمینه همیشه حاضر به همکاری با او نیستند و اختلاف نظر و سلیقه و حتی اختلاف اندیشه و عقیده با او خواهند داشت. در نتیجه باید با دیگران ساخت و به تعبیری دیگر باید «فن تعامل» را شناخت و بکار گرفت و هر کس را در جایگاه خود قرار داد.
حافظ میگوید:« آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است **** با دوستان مروّت با دشمنان مدارا».
فائدهی دانستن فن تعامل جذّابیت و بالا رفتن قوهی جاذبهی انسان است.
«فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ» [آل عمران: ۱۵۹] از پرتو رحمت الهی است که تو با آنان (که سر از خطّ فرمان کشیده بودند) نرمش نمودی. و اگر درشتخوی و سنگدل بودی از پیرامون تو پراکنده میشدند. پس از آنان درگذر و برایشان طلب آمرزش نما و در کارها با آنان مشورت و رایزنی کن. و هنگامی که (پس از شور و تبادل آراء) تصمیم به انجام کاری گرفتی (قاطعانه دست به کار شو و) بر خدا توکّل کن؛ چرا که خدا توکّلکنندگان را دوست میدارد.
اگر انسان خشن و تندخو و سختدل باشد قوهی دافعهاش بیشتر میشود.
اصول تعامل در اسلام
با توجّه به مقدّمهی فوق میتوان انسانها را در مسیر بر طرف نمودن نیازهای یکدیگر، به سه دسته تقسیم کرد:
۱ـ موافق؛ کسی که برای دستیابی به اهداف ، همکاری میکند، اعمّ از اینکه توافق فکری و عقیدتی دارد یا نه.
۲ـ بی طرف؛ نه مثبت نه منفی.کسی که نه ضرر و نه منفعتی دارد.
۳ـ مخالف. که با انسان همکاری ندارد و چه بسا به نسبت دیگری بدی هم خواهد کرد.
آداب تعامل با موافق
۱ قدر شناسی
یکی از اصول اساسی «فن تعامل» با موافق قدر شناسی است.
أَبو سَعِید خدری میگوید: پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فرمود: «مَنْ لَمْ یَشْکُرْ النَّاسَ لَمْ یَشْکُرْ اللَّهَ» ـ به روایت ترمذی و امام احمد ـ کسی که شکرگذار مردم نباشد، شکر گذار خداوند نیز نخواهد شد.
قدر شناسی به روشهای گوناگون انجام میگیرد؛ از جمله:
۱٫۱ فراموش نکردن نیکی
پیامبر(ص) موقعی که همراه با زید بن حارثه از شهر طائف به مکه برگشت، مشرکین او را به داخل شهر راه نمیدادند. پیامبر(ص) از چند نفر از اشراف و بزرگان شهر پناهندگی درخواست کرد، شخصی به نام «مطعم بن عدی» همراه با پسرانش از شهر بیرون آمدند و پیامبر(ص) را در پناه خود به داخل شهر مکه بردند. پیامبر(ص) هیچگاه این بزرگ منشی و جوانمردی «مطعم» را فراموش نکرد تا جایی که بعد از جنگ بدر، هنگامی که عدهای از مشرکین مکّه در دست مسلمانان اسیر شدند، پیامبر(ص) فرمود: اگر هم اکنون «مطعم بن عدی» زنده میبود و وساطت و میانجیگری میکرد، همه را، به احترام او و به پاس نیکی که با من کرده بود، آزاد میکردم.[السیره النبویّه، دکتر علی محمد صلابی، فصل هشتم، ص ۴۲۸].
۱٫۲ نیکی را کوچک نشمردن
ابوذر میگوید: پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ به من فرمود: «لَا تَحْقِرَنَّ مِنْ الْمَعْرُوفِ شَیْئًا وَلَوْ أَنْ تَلْقَى أَخَاکَ بِوَجْهٍ طَلْقٍ» ـ به روایت مسلم ـ هیچ چیز از نیکیها را کوچک نشمارید و لو اینکه با روی گشاد با برادرت ملاقات کنید. این حدیث هر چند که در مورد نیکی کردن خود شخص است که کار نیک را کوچک نشمارد و آن را انجام دهد اما میتوان از قسمت اول حدیث که با الفاظ عموم وارد شده چنین استنباط کرد که نیکی دیگران را نیز نباید دستکم گرفت.
۱٫۳ جزای نیکی با نیکی
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:«هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ»[الرحمن: ۶۰]آیا پاداش نیکی چیزی غیر از نیکی است؟!
این آیه در مقام امتنان نعمتهای خداوند بر انسان در بهشت است. خداوند میفرماید جزای نیکیهای شما در دنیا، این نعمتها ونیکیها است در بهشت. خداوند هر نعمتی که عطا نموده از روی احسان بوده و در مقابل احسان هم میطلبد.
البته این آیه یک قاعده کلی در مورد رابطهی بین خدا و انسان است و بیانگر این است که این سرشت و اخلاق خدایی در فطرت انسان و حتی حیوانات نیز نهادینه شده است. کسی که خلاف آن عمل کند خلاف فطرت پاک عمل کرده است.
۱٫۴ جزای نیکی با نیکوتر
خدای متعال میفرماید: «وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّهٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا»[النساء: ۸۶] هرگاه شما را درودی دادند (اعم از سلام کردن و دعا نمودن و احترام گذاردن) به گونهی زیباتر و بهتر از آن یا (دست کم) همانند آن، آن را پاسخ گوئید.
لازم به ذکر است که در این مسیر هر کس سهم بیشتری دارد، باید سهم بیشتری به او داد. یعنی هر کس که نسبت به تو بیشتر نیکی کرده، باید پاداش نیکوتری به او داد و با او رابطهی حسنه داشت. از جمله پدر و مادر که خداوند میفرماید: «أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ (۱۴) وَإِنْ جَاهَدَاکَ عَلَى أَنْ تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا» [لقمان: ۱۴، ۱۵] شکر گذار من و پدر و مادرت باش، بازگشت همه به سوی من است. و اگر پدر و مادر تلاش کردند که شریک من قرار دهید چیزی که در مورد آن علم نداری، از آنان پیروی نکن و در دنیا با آنان همراهی نیکو داشته باش.
· آداب تعامل با مخالف
۱٫ عدم ظلم
قرآن کریم با صراحت کامل این اصل را اعلام میکند و میفرماید: «وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا»[المائده: ۲] دشمنیِ قومی که شما را از آمدن به مسجدالحرام باز داشتند، شما را بر آن ندارد که تعدّی و تجاوز کنید.
۲٫ مراعات عدالت
قرآن کریم در آیهی ۸ سورهی مائده، یکی دیگر از اصول تعامل با مخالف را بنیان مینهد و میفرماید: «وَلَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»[المائده: ۸] و دشمنیِ قومی شما را بر آن ندارد که (با ایشان) دادگری نکنید. دادگری کنید که دادگری (به ویژه با دشمنان) به پرهیزگاری نزدیکتر (و کوتاهترین راه به تقوا و بهترین وسیله برای دوری از خشم خدا) است.
صد البته کسی که بتواند به دشمن خود ظلم روا ندارد و با او دادگر باشد، به طریق اولی با دوستان خود میتواند این اصول را مراعات کند.
۳٫ بدی را با نیکی جواب دادن
یکی دیگر از اصول تعامل با مخالف این است که بدیهای او را با نیکی پاسخ داد. مراعات این اصل تأثیر بسزایی در روح و روان طرف مقابل بر جا خواهد گذاشت تا جایی که او را به دوست صمیمی تبدیل خواهد نمود. خداوند متعال میفرماید: «وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَلَا السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ» [فصلت: ۳۴] نیکی و بدی یکسان نیست. (هرگز بدی را با بدی، و زشتی را با زشتی پاسخ مگوی. بلکه بدی و زشتی دیگران را) با زیباترین طریقه و بهترین شیوه پاسخ بده. نتیجهی این کار، آن خواهد شد که کسی که میان تو و میان او دشمنانگی بوده است، به ناگاه همچون دوست صمیمی گردد.
مراعات این اصل بود که دشمنان سر سخت پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و سلّم) را رام میکرد تا جایی که حاضر میشدند تمام هستی و وجود خود را در راه پیشبرد اهداف آن حضرت فدا کنند.
امام عُمَرُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ میفرماید: «مَا عَاقَبْتَ مَنْ عَصَى اللَّهَ فِیکَ بِمِثْلِ أَنْ تُطِیعَ اللَّهَ فِیهِ»[تفسیر ابن کثیر ت سلامه (۷/ ۱۸۱)] هرگز کسی را که در حق تو ظلم روا داشته و فرامین الهی را نسبت به تو مراعات نکرده، مجازات نکردهای به اندازهای که تو به نسبت او فرامین الهی را مراعات کنید. (یعنی بزرگترین مجازات برای او این است که تو فرامین الهی را به نسبت او مراعات کنید و حقوق او را ادا کنید).
آداب تعامل با بی طرف
۱٫ نیکی و عدالت
خداوند متعال میفرماید: «لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»[الممتحنه: ۸] خداوند شما را باز نمیدارد از این که نیکی بکنید و دادگر باشید با کسانی که به سبب دین با شما نجنگیدهاند و از شهر و دیارتان شما را بیرون نراندهاند، خداوند نیکوکاران و دادگران را دوست میدارد. همانطور که راغب اصفهانی میگوید: تعبیر«برّ» نوعی وسعت در خود جایی داده است.
این آیه یکی از شاخصههای مهم قتال و مبارزهی مسلحانه در اسلام را دستنشان میکند و اعلام میدارد که مبارزه و جنگ فقط در برابر ظلم و تجاوز است و مسلمانان با کسانی که مزاحمت برای دینداری و برای زندگی آنان ایجاد نمیکنند، نه اینکه سر ستیز ندارند بلکه با نیکی و عدالت تعامل میکنند.
· اصول عام تعامل
۱٫ نه ظالم باشید نه مظلوم
خداوند متعال در اثنای سخن از روابط اقتصادی و معاملات بین انسانها یک اصل کلّی و یک قاعدهی عام را پایهگذاری میکند و میفرماید: «لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ»[البقره: ۲۷۹] نه ظلم کنید و نه مورد ظلم قرار بگیرید.
۲٫ امانتدار باشید
یکی از اصول تعامل با دیگران اعم از موافق و مخالف ، امانتداری است.
امانتداری یکی از شاخصههای اصلی تمام پیامبران (علیهم الصلاه و السّلام) است. همان طور که قرآن کریم در مورد یوسف بازگو میکند: «وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَکِینٌ أَمِینٌ (۵۴) قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ»[یوسف: ۵۴، ۵۵] (هنگامی که پاکی یوسف در پیش شاه مسلّم گردید) شاه گفت: او را به نزد من بیاورید تا وی را (از افراد مقرّب و) خاصّ خود کنم. وقتی که (یوسف را آوردند و شاه) با او صحبت نمود (بر محبّتش افزود و بدو) گفت: از امروز تو در پیش ما بزرگوار و مورد اطمینان و اعتمادی. یوسف گفت: مرا سرپرست اموال و محصولات زمین کن، چرا که من بسیار حافظ و نگهدار (خزائن و مستغلّات، و) بس آگاه (از مسائل اقتصادی و کشاورزی) میباشم.
همین طور در مورد موسی گزارش میدهد: «قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِین» [القصص: ۲۶] یکی از آن دو (دختر) گفت: ای پدر من، او را استخدام کن. چرا که بهترین کسی را که باید استخدام کنی شخصی است که نیرومند و درستکار باشد.
همین طور در مورد سایر پیامبران بیان میکند که قوم خود چنین اعلام میکردند: «إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِین» [الشعراء: ۱۰۷]ـ من برای شما فرستادهای امانتدار هستم ـ این تعبیر شش دفعه در قرآن تکرار شده هر دفعه از زبان یکی از پیامبران خدا؛ نوح ، هود ، صالح ، لوط ، شعیب و موسی. پنج دفعه در سورهی شعراء و یک دفعه در سورهی دخان.
در پنج مورد اوّلی قبلش «أَلَا تَتَّقُونَ»ـ آیا تقوا پیشه نمیکنید؟ ـ آمده، و بعدش «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ» ـ از خشم خدا بترسید و گوش به فرمان من باشید ـ آمده است. انگار که میگوید: اطاعت و فرمانبرداری بعد از جلب اعتماد و اطمینان از امانتداری است.
خاتم پیامبران(ص) را بنگریدکه مشرکین او را محمّدامین مینامند. در سفر هجرت امام علی را در مکه جا میگذارد تا امانات مردم را پس دهد.[السیره النبویه، دکتر علی محمد صلابی، فصل ششم، ص۲۷۰] این مردم یا مسلمان ضعیف و ناتوان، یا بیطرف و یا دشمن هستند؛ عدم هجرت آنان به مدینه گواه این مدّعا است.
۳٫ راستگو باشید
ابن عباس رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا میگوید: هنگامی که آیهی «وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ»ـ خویشاوندان نزدیک خود را هشدار بده ـ نازل شد، پیامبر بر سر کوه صفا رفت و قبائل قریش را یکی یکی صدا کرد، تا اینکه همگی جمع شدند، حتی اگر کسی خود نمیتوانست آنجا برود کسی را به عنوان نماینده نزد پیامبر(ص) میفرستاد. پیامبر (ص) فرمود: اگر بگویم: سپاهی در این درّه میخواهد بر شما شبیخون بزند، باور میکنید؟ همگی گفتند: بله؛ در روایت بخاری آمده که چنین گفتند:«مَا جَرَّبْنَا عَلَیْکَ إِلَّا صِدْقًا» چون تا کنون بجز صداقت و راستی هیچ چیزی از تو تجربه نکردهایم. و در روایت مسلم چنین آمده: «مَا جَرَّبْنَا عَلَیْکَ کَذِبًا» چون تا کنون از تو دروغ تجربه نکردهایم. به روایت بخاری و مسلم.
۴٫ دست و زبانتان را نگهدارید
عبد اللَّه بن عمرو میگوید: پیامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّمَ فرمود: « الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَیَدِهِ وَ الْمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ مَا نَهَى اللَّهُ عَنْهُ» ـ به روایت بخاری ـ مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دست او در سلامت و امان باشند و مهاجر کسی است که ترک کند آنچه را که خدا نهی نموده است.
بخش سلامت زبان در بحث صداقت نیز مطرح است. سلامت دست شامل انواع اذیت میشود از زدن و ضرب گرفته تا دزدی و دست درازی و تجاوز به مال و حقوق دیگران.
تعبیر«مسلمون» که در متن حدیث آمده بعضی از دانشمندان اسلامی آن را به معنی، آنان که با مسلمانان در صلح و سازش هستند و با آنان زندگی مسالمت آمیز دارند، گرفته اند.
۵٫ بر نیکی و پرهیزکاری همکاری کنید نه در گناه و تجاوز
خداوند متعال میفرماید: «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ»[المائده: ۲] در راه نیکی و پرهیزگاری همدیگر را یاری و پشتیبانی نمائید و همدیگر را در راه گناه و تجاوز و ستمکاری یاری و پشتیبانی مکنید.
· خلاصه و نتیجه
هرآنچه که برای خود میپسندی برای دیگران نیز بپسند. انس بن مالک میگوید: پیامبر (ص) فرمود: «لَا یُؤْمِنُ أَحَدُکُمْ حَتَّى یُحِبَّ لِأَخِیهِ مَا یُحِبُّ لِنَفْسِهِ» ـ به روایت بخاری ـ هیچ یک از شما ایمان ندارد تا اینکه دوست میدارد برای برادرش آنچه را که برای خود دوست میدارد.
بنابر این نتیجه میگیریم که دانستن فن تعامل و اجرای اصول آن، اعتماد سازی در پی دارد و اعتماد سازی جذابیت میآفریند و در نتیجه همکاری و تعاون بیشتر ایجاد میشود و انسانها بیشتر به خواستههای خود میرسند زیرا که موانع کمتری در پیش رو دارند.
پژوهش و نگارش: رحمن جعفری