خشوع در نماز(بخش 2 و پایانی)
محمد ملازاده – بانه
اسباب خشوع در نماز
با توجّه به ادلّهی فوق تحصیل اسباب خشوع در نماز بر هر نمازگزاری واجب است. چرا که شکّی در این نیست که خلل، اشکال و نقص فراوان در کیفیت ادای نماز ما وجود دارد که امیدوارم بتوانم به یاری خدای متعال در این رسالهی مختصر و کوتاه برخی از اسباب خشوع در نماز را برای نمازگزاران ذکر کنم. این اسباب عبارتند از:
1ـ ایمان صادق:
ایمان صادق و اعتقاد جازم یکی از عواملی است که بر فروتنی و خشوع در نماز تأثیر مینهد. خداوند میفرماید:
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿١﴾الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ [سوره مؤمنون: آيه 1و2]«به حقیقت رستگارند ایمانآورندگان * آنهایی که در نمازشان فروتنند.»
مسلم از عثمان بن عفان (رض) روایت کرده گوید: شنیدم رسول خدا (ص) میگفت: مَا مِنْ امْرِءٍ مُسْلِمٍ تَحْضُرُهُ صَلاةٌ مَکتُوبَةٌ فَیُحْسِنُ وُضُوئَهَا وَ خُشُوعَهَا وَ رُکُوعَهَا إلَّا کَانَتْ کَفَّارَةً لـِمَـاقَبْلَهَا مِنَ الذُّنُوبِ مَا لَم تُؤتَ کَبِیرةً وَ ذَلِکَ الدَّهْرُ کُلُّهُ » هر فرد مسلمانی که زمان ادای نماز واجبش فرا رسد وضو و خشوع و رکوع نیکو در آن رعایت کند بعد به انجام و اقامهی آن روی آورد حتماً نمازش کفّارهی گناهان گذشتهاش واقع خواهد شد. مادام که مرتکب کبائر نشود و این مزیّت برای همهی اوقات است.
اضافه بر این آیات و احادیث دالّ بر فضیلت خشوع در نماز فراوانند که ما از باب رعایت اختصار به این دو اکتفا میکنیم.
2ـ مدوامت بر قرائت قرآن:
مدوامت بر قرائت قرآن و ذکر و استغفار و دوری از پرحرفی که با یاد خدا منافات داشته باشد، در حدیث آمده است:
[لَا تُکْثِرُوا الْکَلَامَ بِغَیْرِ ذِکْرِ اللهِ فَإِنَّ کَثْرَةَ الْکَلَامِ بِغَیْرِ ذِکْرِ اللهِ قَسْوَةٌ لِلقَلْبِ وَ إنَّ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنَ اللهِ القَلْبُ القَاسِی] روایت از ترمذی«از پرحرفی منافی یاد خدا پرهیز کنید چون پرحرفی که منافی یاد خدا باشد سختدلی به بار میآورد و دورترین انسانها از خدا کسی است که به مرض قساوت قلب (سنگدلی) مبتلا شده باشد»
قرائت قرآن و تدبُّر در آیات آن، یکی از برترین عوامل و اسباب رهایی از بیماری قساوت به شمار میآید. خداوند میفرماید:
اللَّـهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكَ هُدَى اللَّـهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ ۚ وَمَن يُضْلِلِ اللَّـهُ فَمَا لَهُ مِنْ هادٍ [سوره زمر: آيه 23] خداوند زیبا ترین وپسندیده ترین سخن را فر و فرستاده است کتابی که برخی از آن همگون وشبیه است و دو بار فرود آمده پوست کسانی که ترس پرورد گار خودرا در دل دارند از آن به لرزه در میآید سپس دلها و پوستهایشان در کنار یاد خدا آرام میگیرد.»
آری! تلاوت و قرائت قرآن و یاد خدا (ذکر) دژ محکمی در برابر شیطان و وسوسههای او به شمار میآیند و سبب اطمینان و آرامش دلها میشوند، آرامشی که بسیاری از دلها از آن بهرهای نبردهاند. خداوند میفرماید: الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّـهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ [سوره رعد: آيه 28 آنهایی که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرام گرفته، بدان که به یاد خدا دلها آرام میگیرد.
همچنان که ذکر و یاد فراوان خدا باعث نجات و رستگاری میشود، خداوند میفرماید: وَاذْكُرُوا اللَّـهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [سوره جمعه: آيه 10]و خدا را بسیار یاد کنید باشد که رستگار شويد.
علاوه بر این بر طالبان مجاهده با نفس و شیطان لازم است قبل از برخاستن برای نماز عزم خود را بر این جهاد جزم کنند و اگر شیطان در اثنای نماز بر آنها بتازد، او را از خود برانند و تا آخرین لحظات نماز همواره با شیطان به مبارزه برخیزند. شیطان همواره درصدد است تا آنها را به تشتُّت و تفرُّق قلب گرفتار نماید تا از نمازشان غافل شوند و نفهمند که چه گفتهاند و با چه کسی راز و نیاز میکنند و او را از باب مناجات میخوانند. تا در نتیجه از نمازشان بهرهای نبرند و زیانمند و خاسر از آن سلام دهند.
مسلم از عثمان بن ابیالعاص (رض) روایت میکند که گفت: «ای رسول خدا شیطان میان من و نمازم فاصله انداخته است و میان من و قرائتم فاصله میاندازد و مرا نسبت به آن در شبهه میافکند رسول خدا (ص)فرمود: «این شیطان نامش خَنْرب است هرگاه او را در کنار خود حس کردی از شرّ او به خدا پناه ببر وسه بار به طرف چپت تُف کن» راوی گوید: فرد پرسشگر توصیهی رسول خدا (ص) را عملی کرد خداوند او را از شرّ اين شیطان نجات داد و شیطان را از او دور نمود.
بنابراین، بر نمازگزار لازم است همواره با شیطان در حال جهاد باشد و هرگز آنرا فراموش نکند و دامن به کمر همّت ببندد اگر در این نمازش موفق به ایجاد خشوع نشود عزم جزم کند که حتماً در نماز بعدی آنرا در خود بوجود آورد واگر خشوعش در این نماز قلیل ناچیز است سعی کند در نماز بعدی آنرا کامل گرداند و از طولانی شدن مجاهدت با نفس خسته ومایوس نشود و از خداوند عز وجل بخواهد او را بر این جهاد موفق گرداند.
3ـ مدوامت بر محاسبهی نفس:
دوام بر محاسبهی نفس و توبیخ دایمی آن و سعی در رام و تسلیمکردنش بر اعتقاد و قول و فعل صحیح یکی دیگر از اسباب تحصیل خشوع در نماز است.
خداوند متعال می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [سوره حشر: آيه 18]
«ای کسانی که ایمان آوردهاید پروای خدا را داشته باشید و هر انسانی باید بنگرد که برای فردای (قیامت) چه پیش انداخته است. همانا خداوند آگاه است به آنچه که انجام میدهید.»
امیرالمؤمنین عمر بن خطاب (رض) میفرمود: حَاسِبُوا أَنْفُسَکُم قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ زِنُوا أَعْمَالَکُم قَبْلَ أَنْ تُوزَنَ عَلَیْکُم و تَزَیَّنُوا لِلْعَرْضِ الأَکْبَر «نفس خود را خودتان محاسبه کنید قبل از اینکه مورد باز خواست و محاسبه واقع شوید و اعمال خود را وزن کنید قبل از این که بر شما وزن شود و خود را برای روز عرض اکبر (ایستادن در برابر پروردگار در روز قیامت) آماده کنید.»
دوری گزیدن از گناهان و معاصیی چون چشم فروبستن از نظر به نامحرم و حفظ زبان و گوش و سایر اعضا و مشغول نمودن آنها به عبادت و ذکر، و به کارگیری آنها در مسیر تدبُّر و نظر در کتاب خدا و سنّت رسول الله و کُتُب مفید علمی و هر آنچه که نظر و تدبُّر و دقّت در آن از منظر شرع اسلام مباح است، و تفکُّر ورزیدن در مخلوقات الله تعالی و گوش فرا دادن به سخنان پسندیده بحث و تحقیق پیرامون امور و مسایل مفید و … همهی این اعمال باعث پیدایش خشوع در انسان میشوند.
زیرا هیچ گمانی در این نیست که معاصی و گناه باعث به زنجیر افکندن دل، و مانع آن از ادای عبادت به طور مطلوب میشوند.
هر انسانی به خوبی بر گناهان خود واقف است لذا بر او است در راستای اصلاح خود گام بر دارد و اصلاح هم با محاسبهی نفس رابطهی تنگاتنگ دارد چون هرگاه انسان به محاسبهی نفس خود پرداخت در واقع جویای پیدا کردن اسباب و عوامل اصلاح آن گردیده است.
4ـ تدبُّردر اذکار نماز و فهم آنها:
تدبُّرورزیدن در اذکار و اوراد نماز و فهم درست آنها یکی دیگر از اسباب اصلاح درون به شمار میآید و روی بر نتافتن از موضع سجده به منظور اجلال و احترام ذاتی که در برابرش سر به سجده نهادهایم یکی دیگر از اسباب خشوع در نماز است.
امام ابنالقیم: در «الفوائد» میگوید: «بنده را دو بار ایستادن در برابر خدا هست، یکی هنگام نماز و دیگری ایستادن در برابر او در روز قیامت برای محاسبه و باز خواست. کسی که در ایستگاه اول به خوبی ظاهر شود و موجبات رضای الله را فراهم سازد قطعاً در ایستگاه دوم نیز سربلند خواهد ایستاد و حساب بر وی آسان خواهد گشت. امّا کسی که در ایستگاه اوّل سستی ورزد و حقّ آن را به خوبی ادا ننماید، بیشکّ در ایستگاه دوم بر وی سخت گرفته خواهد شد.» خداوند متعال می فرماید:
وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا [سوره انسان: آيه 26]
«در شب هنگام برای او سجده ببر و در شب طولانی او را تسبیح و ثناگو.»
بنابراین لازم است حق این موقف به خوبی ادا شود و خضوع و فروتنی لازم از باب اجلال و تعظیم خداوند أ از خود نشان داده شود و در هر نمازی که بندهی خدا اقامه میکند چنین احساس کند که این آخرین نمازی است که برایخدا بجا میآورد هرگاه چنین شعور و احساسی در دلمسلمان قرار گرفت. قطعاً نمازی پر از خشوع و تواضع برای خدا اقامه خواهد کرد.
امام احمد: از ابوایّوب انصاری روایت میکند که: «مردی نزد رسول خدا آمد وعرض کرد: «ای رسول خدا مرا موعظهی کوتاه و مفید بده. رسول خدا (ص)فرمود: [إِذَا قُمْتَ فِی صَلَاتِکَ فَصَلِّ صَلَاةَ مُودِعٍ وَ لَاتَکَلِّمْ بِکَلامٍ تَعْذُرُ مِنْهُ غَداً وَ اجْمَعْ الْیَأسَ مِـمَّا فِی أیْدِی النَّاسِ]
«هرگاه به اقامهی نمازت برخاستی آنرا چنین اقامه کن گوئی آخرین نماز است و داری برای همیشه با آن وداع میگوئی و هرگز سخنی بر زبان نیاور که بعداً از آن معذرتخواهی کنی و از هر آنچه که در اختیار دیگران است ناامید و مأیوس باش.»
علاوه بر اسباب فوقالذکر اسباب دیگری برای پیدا کردن خشوع در نماز وجود دارد که از میان آنها به ذکر چند مورد میپردازم:
5ـ اهتمام: هرگاه به امری اهتمام داده شود ضرورت حفظ و رعایت آن، در دل استقرار پیدا میکند. لذا راهی جز اهتمام برای حفاظت از نماز وجود ندارد نسبت قوّت و ضعف اهتمام نیز منوط به قوّت و ضعف ایمان به آخرت و احتقار و پست شمردن دنیا است.
6ـ درک لذّت: درک لذّتی که بندگان صالح آن را در نمازشان مییابند راه دیگری از راههای تحصیل خشوع در نماز است. که ابن تیمیه: در مقام تبیین آن میفرماید: «در این دنیا بهشتی وجود دارد هرکس وارد آن نشود به بهشت آخرت ره نخواهد برد.»
گمان مبر مسلمانی که این لذّت را یافته و طعم آن را چشیده باشد در حصول آن تفریط و در طلبش از خود تساهل نشان دهد و این لذّت چنانکه ابنقیّم: میگوید: «به واسطهی ازدیاد محبّت قوّت و فزونی میگیرد، و در صورت ضعف محبّت به ضعف و زبونی میگراید.» لذا بر مسلمان لازم است سعی کند در مسیری گام بردارد که او را به محبّت الله برساند.
7ـ شتافتن به سوی نماز در اوّلین اوقات آن: این امر به این وسیله تحقُّق مییابد که قلب انسان آمادگی وقوف (ایستادگی) در مقابل خداوند را پیدا کرده باشد. بر مسلمان لازم است که در اوّل وقت به نماز روی آورد و با خشوع و تدبُّر هر آنچه را که خداوند برایش میسّر کند از قرآن بخواند؛ زیرا این امر بر خشوع نمازگزار میافزاید.
رسول خدا (ص) در حدیثی که بخاری و مسلم آنرا از ابوهریره (رض) روایت کردهاند، میفرماید:
«لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِي النِّدَاءِ وَ الصَّفِّ الْأَوَّلِ ثُمَّ لَـمْ یَـجِدُوا إلَّا أَنْ یَسْتَـهَمُّوا عَلَیْهِ لَاسْتَهَمُّوا، لَوْ یَعْلَمُونَ مَا فِي التَهْجِیْرِ لَاسْتَبَقُوا إِلَیْهِ»اگر مردم میدانستند در اذان گفتن و در صف اول جماعت حضور پیدا کردن چه اجر و ثوابی نهفته است سپس برای رسیدن به آن جز قرعهکشی راه دیگری نمییافتند، بر آن قرعه میگرفتند، و اگر میدانستند در تهجیر (به هجرت واداشتن یهود و مشرکان)چه خیری هست برای رسیدن به آن با هم مسابقه میکردند.
فرق است میان کسی که، از مجلسی به نماز میآید که سراسر آن لغو و بیهودهگوئی و سخن از دنیا است، و کسی که، درحالی برای نماز برخاسته که قبلاً آمادگی کامل برای آن پیدا کرده است و دلش مالامال از شوق و شور وقوف در برابر پروردگار، و راز و نیاز با او است. چرا که این فرد قبل از ورود به نماز از طریق قرائت قرآن برای آن زمینهسازی کافی نموده است وحال فرد دومی با خدایش به مراتب بهتر از حال فرد اوّل است.
8ـ شرم از خدا: شرم از خدا یعنی این که بنده آن چنان از خدا حیا کند جرأت نکند با نماز تو خالی فاقد خشوع و خوف، از خدای خود تقرُّب بجوید احساس حیا و شرمندگی در برابر خداوند انسان را به اتقان در انجام عبادات و تقرُّب جستن از خداوند از کانال نمازی مالامال از معانی خوف و رهبت سوق میدهد.»
9ـ درک احوال یاران و سلف: مسلمان بایستی احوال یاران گرامی رسول الله (ص) و سَلَف صالح در نماز را درک کند.
ابن تیمیه: در این زمینه گوید: «مسلم بن یسار در مسجد نماز میخواند، در همان حال گوشهای از مسجد فرو ریخت مردم از جای خود برخاستند و فرار کردند او که در نماز بود اصلاً متوجّه قضیه نشد!؟»
عبدالله بن زبیر در سجده بود که منجنیقی گوشهای از پیراهن وی را سوزاند ولی او از جای خود تکان نخورد و سر بلند نکرد.»
خطاب به عامر بن قیس گفتند: «آیا به هنگام نماز چیزی با نفس خود زمزمه میکنی؟ گفت: آیا چیزی محبوبتر از نماز در نزد من وجود دارد تا نفس خود را بدان مشغول گردانم و آنرا با نفس خود زمزمه کنم؟ گفتند: نه! لیکن بعضی اوقات تفکُّر دربارهی خانواده و اولاد ما را به خود مشغول میکند.»
گفت: «اگر سر نیزهها را در بدنم فرو ببرند نزد من محبوبتر است از این که دل خود را در هنگام نماز به همچون چیزهای مشغول بدارم.»
امثال این نمونهها در سیرهی بزرگان دین فراوان است. این بود برخی از اسباب معین بر خشوع در نماز [که به توفیق و اذن خدا آنها را متذکّر شدیم] از خداوند میخواهم ما را بر طاعتش به شیوهای که موجبات رضایت او، و سرافرازی ما را فراهم سازد، کمک و یاری رساند.
سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ وَسَلامٌ عَلَی الـمُرْسَلِینَ وَآخِرُ دَعَوانَا أَنِ الْـحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعَالَـمِینَ وَصَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُـحَمَّدٍ وَعَلَی آلِهِ وَأَصْحَابِهِ وَأَتْبَاعِهِ أَجْمَعِینَ
ترجمه: محمد ملازاده – بانه
گردآورنده : دار القاسم
ماموستا گیان سلاو.ده ست خوشیت لی ده که م.انشاالله زورتر نوسراوه کانت ببینین