ادیب و نویسنده: ادهم الشرقاوی
درود بر شما یاران
چیز جدیدی برای گفتن وجود ندارد جز اینکه داستانهای قدیمی باید تکرار شوند!
همه چیز طبق نقشه و برنامه پیش میرود، نقشه هم بر مبنای اندیشه طراحی شده است. زد و خوردها همچنان در جریان است.
قدرت از آن تیرانداز است! گلولههای خمپاره دیروز در گذرگاه کرم ابوسالم به ما گفتند: تیرکمان حضرت داوود (ع) همچنان میتواند جالوت ها را بکشد و شما در هنگام تیراندازی شلیک نکردید، بلکه خدا شلیک کرد.
ای همراهان:
زمان بر وفق مراد میچرخد! فریب صداهای بلند باطل را نخورید. چون اگر طبل بلندترین آلات موسیقی است، به خاطر توخالی بودنش است.
خیال نکنید که حقیقت لال است، اصلا چنین نیست، بلکه سخنان پروردگارتان را زمزمه میکند که: “همانا خداوند با شما بر سر جان و مالتان معامله کرده است”.
این همان داستان قدیم جلو دارالندوه است که ابوجهل غرش میکرد و کف میپراکند و آنچه را میخواند که شیطان بر او املاء میکرد. در حالی که پیامبر (ص) در دارالارقم با صدای آهسته این آیه را زمزمه میکرد که: (سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ) سرانجام جمعیتش شکست خورد، لاشه ابوجهل در چالهای در بدر افتاد و پیامبر هم به سدرة المنتهی عروج کرد!
ای همراهان:
درخت مارانه به سرعت رشد میکند و در یک سال به بلوغ کامل میرسد، اما ساقه آن ضعیف و ریشههایش شکننده است، در حالی که درخت خرما با ساقهای ستبر و ریشههای سخت به آرامی رشد میکند، پس چون زمستان فرا رسید، درخت مارمولک فرو میپاشد و درخت نخل استوار میماند، چراکه در زمین ریشه دوانیده و شاخههایش در آسمان پر کشیدهاند!
تعیین جهت مهمتر از سرعت است، پس عجله نکنید!
ای همراهان:
اندکی در این داستان بیندیشید. پیامبر (ص) به همراه ابوبکر مخفیانه از مکه خارج شد، سپس در روز روشن، آشکارا و همراه با لشکری بزرگی از چهار دروازه مکه با عزت و افتخار وارد آن شد!
خداوند همراه با عجله و شتاب هیچ یک از شما عجله و شتاب نمیکند.
میتوانید اندکی به این صحنه فکر کنید که چگونه پیامبر آهسته در گوش ابوبکر میخواند: ای ابوبکر غمگین مباش که خدا با ماست!
هرکه خدا با او باشد نجات مییابد حتی اگر آسمان روی زمین بنشیند!
ای همراهان:
این خندق دیگری است، باز مشرکان، منافقین و یهودیان همپیمان شدهاند و در مقابل مسلمانان صف کشیدهاند! مانند همان روزی که دل مسلمانان به گلویشان رسید و خداوند آنان را با باد یاری داد نه با خندق!
تونل هم مانند خندق فقط وسیلهای است که شما به کار بردهاید. موشک یاسین به تنهایی نمیزند، بلکه همراه با لطف خدا میزند. موشکها هرچند مختصاتش را تعیین کنید،
کور هستند و به نام خدا آنها را میاندازید!
ای همراهان:
شما خانههای خود را به هدف رسیدن به پیروزی یا شهادت ترک کردید و آنچه خدا برای ما برگزیند برای ما عزیزتر است!
این دنیا منزل مبارزه و مجاهدت و خون و پارگی اعضای بدن و انفاق و خستگی و تنهایی است. هرکس با خداست تنها نیست، حتی اگر همه او را رها کنند!
آن لحظه را یاد کنید که صهیب از دارایی خود در برابر هجرت به مدینه صرفنظر کرد و رسول خدا به او مژده داد که: ای ابویحیی همانا در این معامله سود بردهای!
آن لحظه را یاد کنید که رسول خدا از دور ابوخیثمه را دید و فرمود: خدا کند که ابوخیثمه باشد!.
لحظات وداع با یاران را به یاد بیاورید، صحنه دفن بدون کفن مصعب بن عمیر را یادآور شوید!
صحنه اصابت تیر به دست طلحه بن عبیدالله را به یاد آورید که آن را جهت محافظت از پیامبر سپر کرده بود.
چنانچه به یاد بیاورید که عمرو بن جموع با لنگی وارد بهشت میشود، پس برای ما عذری نیست!
ای همراهان:
من همیشه به شما میگویم: دنیا به سرعت در حال دگرگونی میباشد و توازن قدرت به شیوهای غیره منتظره به سوی ما متمایل است. ما بسیار قویتر از آن چیزی هستیم که این دنیا فکر میکند، اول با خدا قویترینم و بعد با شما، وعده حق نزدیک شده است، پس جای خود را ترک نکنید!