در عرصه فتوا و دعوت:
اولویت دادن آسانگیری بر سختگیری
نزد علامه قرضاوی ، در زمینه فتوا و دعوت، تخفیف و آسان گیری بر تشدید و سختگیری در اولویت است. خداوند متعال می فرماید : ( يريد الله بكم اليسر و لا يريد بكم العسر: خداوند آسانی و آسایش شما را می خواهد و خواهان زحمت و سختی برای شما نیست. )
عایشه (رض) گفته است : ( ما خير رسول الله صلى الله عليه وسلم بين أمرين إلا أخذ أيسرهما ما لم يكن اثما: حضرت رسول (ص) از بین دو امر ، آنچه را که آسان بود – مادام گناهی در آن نبود- بر میگزید. ) [ متفق علیه.]
رسول اکرم (ص) می فرماید : ” يسروا و لا تعسروا و بشروا و لا تنفروا: آسان گیرباشید، سخت گیری نکنید، بشارت دهید، بی زاری ایجاد نکنید. ” [متفق عليه.]
همه این آیات و احادیث، گویای این حقیقت است که “آسان گیری مقدم است بر سختگیری “
اگر در مسئلەای دو قول وجود داشته باشد که یکی از آن دو قول آسان تر و دیگری سخت گیرانه رباشد، دکتر قرضاوی برای عموم مردم به قولی که آسانتر است، فتوا میدهد و برای کسانی که دارای عزم قوی و ورع بیشترهستند، جانب احتیاط را برمیگزیند؛ چرا که آسان گیری برای عموم در اولویت است، به دلیل حدیثی که بدان اشاره شده و آسان گيري هاي كه در نماز وجود دارد، خود دال بر این ادعا است.
از آسان گیری های ( شریعت اسلام ) احکام ضروریات است ؛ خوردن حرام در هنگام ضروریت در قرآن كريم و سنت نبوی به وضوح آمده است .
همچنین: ” تغییر فتوا بر اساس تغییر زمان “، جزو این نوع آسان گیری ها است. فردی که معتقد به تقسیم جهان بر اساس دارالاسلام و دارالحرب است، امروزه لازم است دید خود را تغییر دهد تا بتواند با وضع دولت های فعلی روابط برقرار کند و يا به اصل جنگ و جهاد كه یک قاعده اصلي برای از بین بردن زورگویان و حاکمانی که در برابر دعوت اسلام ایستادگی کردهاند، بوده است بايد با ديدي وسيع تر به آن نگاه كرد؛ زيرا دنیای امروز دنیای بازتری است .
یکی دیگر از موارد آسان گیری در فتوا، بکارگیری ” روش تدریجی ” است ؛ نمونه آن میتوان به مرحله تدریجی تحریم شراب اشاره کرد ؛ دکتر قرضاوی در این باره می گوید: در اینجا هدف از روش تدریجی، تعلل ورزيدن و تعویق و تأخیر اجرای اوامر نیست و هشدار می دهم از اینکه بکاربردن اين کلمه، تکیه گاهی برای عوام فریبی مردم در در به پاداشتن حکومت الهی و تطبيق شرعت باشد ؛ بلکه منظور ما از آن، تعیین هدف و طرح و برنامهریزی دقیق و تشخیص مراحل و موقعيت ها بصورت آگاهانه و صادقانه است. )[27] .
درعرصه اوامر و نواهی
اوامر شرعی
شیخ قرضاوی در زمینه اوامر شرعی، به ترتیب اولویت هاي زير توجه کرده است:
– بیان اولویت اصول دین بر فروع دين.
– اولویت فرائض بر سنت ها و آسان گیری در سنت ها و مستحبات و بر این اساس مشغول شدن به سنت قبل از انجام فرائض اشتباه است .
– توجه به اولویت فرض عین بر فرض کفایه.
– اولویت حقوق بندگان بر حق خدا، بدهکاری که حج نکرده ، پرداخت قرضش در اولویت است.
– اولویت حقوق جماعت بر افراد. زمانی که کفّار ، برخی از مسلمانان را به عنوان سپر دفاعی خود استفاده كنند کشتنشان در هنگام جهاد مانعي ندارد، یا وقتی رهبر یا خلیفه مسلمین برای رفع هجوم کفار نیاز به اموال و دارائی سرمایه داران مسلمان داشته باشد، می تواند به مقدار کافی از آن را بردارد .
– ولایت جماعت و امت بر قبیله و فرد در اولویت است.
منهیات شرعی:
در زمینه اولویت منهیات شرعی، موارد زیر را مورد توجه قرارداده است:
– کفر، مبغوضترین حرام و دارای درجات متفاوت است که پست ترین آن، کفر الحادی و انکاری است، سپس شرک و پس از آن کفر اهل کتاب است، به همین دلیل خوردن طعام اهل کتاب و خویشاوندی با آنان جایز است و این خود قاعدهای مهمی از توازن و ترجیح در تعامل با غیر مسلمان به ویژه با اهل کتاب است.
بطور کلی، اهل کتاب تا وقتی عوامل خاصی وجود نداشته باشد که آنا ن را سرسخت ترین دشمن و کینه توز نسبت به مسلمین قرار دهد؛ از ملحدان و مشرکان به مسلمانان نزدیکترند، چنانکه امروزه از صرب ها و یهودیان چنین خصومت هاي شدیدی نسبت به مسلمان دیده میشود!
قطعاً؛ از میان کفار ، کسانی وجود دارند که مسالمت جو هستند و برماست که با آن ها با مسالمت رفتار کنیم و از بین آنان مخاصم و محارب وجود دارند که ما نیز با ایشان باید مقابله بهمثل کنیم و همچنین کسانی وجود دارند که فقط کافرند و بس و نیز کسانی وجود دارند که هم کافر و هم ظالم اند و مانع دعوت اسلام هستند….. هر یک از این ها حکم خاص خود را دارد و همه را نباید به یک چشم نگاه کرد. ) [28] .
انواع کفر :
-کفر ارتداد و آن (خیانت به اسلام و امت اسلام است؛ زیرا ارتداد تغییر ولاء و برگشت از (اسلام) و گرایش به آیین دیگری است و ارتداد تنها تغییر دیدگاه و موضعگیری فكري و عقلی فرد نیست، بلکه تغییر و ترک دین اسلام و در آمدن به مسلک و مرام دیگری است که دشمن و ضداسلام است؛ ولی ما باید بین مرتد ساکت و آرام و مرتد مبلِّغ و هوادار راه ارتداد، فرق یگذاریم که در صورت ثبوت جرم باید با او برخورد شده و یا کشته شود.
– کفر نفاق، غلیظ ترین و بدترین کفر است ؛ زیرا منافقان در میان مسلمانان زندگی میکنند و در انجام عبادات با ایشان مشارکت دارند ولی در لباس و رنگ مسلمانی انواع مکر و حیله و بدترين توطئه و دسیسه ها را برعلیه مسلمین بکار میبرند .
از بین کفر و شرک و نفاق، باید نوع اکبر و اصغر آن را از هم جدا ساخت ؛ زیرا نصوص شرع، بطور کلی، کفر و شرک و نفاق را معصیت و در رديف گناهان كبيره قرار داده است، از این جهت لازم است نوع آن را از هم تشخيص داده تا گناهکار را به کفر اکبر متهم نکنیم، مانند تارک الصلاتی كه از روی تنبلی نماز بجا نميآورد نه از روی انکار وجوب آن.
– شرک اصغر مانند: ریا کاری، سوگند به غیر خدا، سجده مرید صوفی برای شیخ، نذر برای غیر خدا.
– نفاق اصغر، نفاق در عمل و رفتار و اخلاق است، فرد در اين نوع نفاق ، عقیدهاي سالم دارد ولي اعمال منافقانه دارد، از خصوصيات بارز نفاق اصغر این است كه فرد وقتی سخن میگوید، دروغ میگوید. هرگاه وعده داد، خلاف وعده عمل میکند و اگر امانتی به او سپردند، خیانت به امانت میکند.
– بعد از كفر، گناهان کبیره ميآيد، مانند قتل، ربا خواری، خوردن مال یتیم، زنا و غیره كه جزو مهلکاات هستند. همچنین تکبر، حسد، تبعیت از هوی نفس، خودپسندی و ریاکاری جزو گناهان کبیره قلبی محسوب میشوند.
– بعد از گناهان کبیره، گناهان صغیره است ، اصرار بر گناهان صغیره موجب گناه کبیره میشود ؛ هرگاه گناه صغیره، کوچک شمرده شود و آشکارا انجام گیرد، بزرگ میگردد .
ابن قیم میگوید: ” انجام گناەهاي کوچک ناشی از کم حیایی و بی توجهی و عدم خوف و حقارت آن است و فرد با اين توجيهات بر انجام ان اصرار ميورزد و سرانجام به گناه كبيره سر ميکشد، بلکه در بالاترین درجه گناه قرار میگیرد.” [29].
همچنین؛ بدعت اعتقادی و عملی که مردم در دین پدید آوردهاند از ملحقات گناه است؛ ولی برخی از بدعت ها بسیار غلیظ و شدید و برخی نیز خفیف و سبک هستند.
– بعد از گناهان صغیره، شبهات است که حلال و حرام آن مشتبه است ، هر کس از آن بپرهیزد در واقع دین و عرض خود را حفظ داشته است.
از فرع مشتبهات، خوردن مالی است که مالش با فرد دیگری مخلوط شده باشد و چنانكه مال خودش بیشتر باشد حلال است و معامله با آن صحیح میباشد.
مکروهات تنزیهی، پایینترین درجه منهیات است، که به حلال نزدیکتر است، در اينجا مراد از مکروه به طور مطلق آن است مانند: خوردن در حال تکیه دادن، رفع صوت در مسجد، تخصیص دادن روزه در روز جمعه، و…
مکروه در نزد علماء اسلام چنین تعریف شده است ” ترک آن موجب صواب و انجام آن موجب گناه نیست. “
پس؛ جایز نیست مردم به مبارزه با مکروهات سرگرم شوند در حالی که ایشان در محرمات آشکار واقع شوند.
هر یک از این انواع و درجاتی که در بالا ذکر شد در نزد فقها مشهور است و دارای تفصیل و ادله زیادی است که دکتر قرضاوی آن را نقل کرده است… ما خواستیم همه آن موارد را بیاوریم و آن را با قواعد دیگر و ظواهر فقه عام در یک جا و بر روي یک طرح کامل که نشان و اثری از اصول و قواعد و آداب اجتهاد در دیدگاها و نظریات باشد، مقارن سازیم. تا فهم و دیدگاه فرد داعی در دعوتش فهمی صحیح و مطابق با قرآن و سنت باشد.
ادامە دارد…
سید شریف محمودیان