نبش قبر پیامبر اکرم (ص) و انتقال آن به مکانی نامعلوم!
مدتّی پیش، خبری در روزنامهی «ایندیپندنت» چاپ انگلستان درج گردید که در آن ادعا شده بود که قبر پیامبر اسلام -صلّی الله علیه وسلّم- از مکان اصلی، به قبرستان «بقیع» منتقل خواهد شد.
این خبر، واکنشهایی را در میان علمای اسلام، و رهبران دینی، در رأس آن علمای عربستان سعودی در پی داشته است. [١]
این روزنامه، با تکیه بر تحقیقات یکی از متخصصان علوم دینی عربستان سعودی نوشته است که، برای انتقال قبر پیامبر اکرم -صلّی الله علیه وسلّم- به مکانی نامعلوم در قبرستان بقیع، طرحهایی در حال پیگیری است.
هرچند این خبر از سوی برخی از علمای طراز اول عربستان شدیداً تکذیب شده است، اما ماجرای نبش قبر پیامبر رحمت، و انتقال آن به مکانهای نامعلوم، تئوری و جریان جدید نیست ؛مشرکان، منافقان، و یهودیان، از همان روزهای اول بعد از دفن رسول الله -صلّی الله علیه وسلّم- طرحها و برنامههایی را همواره پیریزی کردهاند تا بتوانند به هر نحوی که قابل اجرا باشد، با سرقت و یا جابجایی پیکر مبارک پیامبر اسلام -صلّی الله علیه وسلّم- به نیات پلید خود دست یابند.
پنج قرن پیش، یک دریاسالار پرتقالی به نام آلفونسو دا آلبوکرک، نقشههایی برای نبش قبر و ربودن جسد مبارک حضرت محمد (ص)کشید ، اما با هوشیاری و دخالت سلطان سلیم، طرح پلید او در هم شکست .
این دریاسالار پرتقالی، از طرحش دو هدف را دنبال میکرد:
@ ابتدا، با ربودن جسد مبارک حضرت رسول -صلّی الله علیه وسلّم- تمرکز و توجه مسلمین را در سرزمین وحی تضعیف کرده و ضربه ای روحی و روانی بر پیکرهی امت وارد میکرد؛
@ دوم اینکه، این اقدام، آغازی برای اجرای گامهای بعدی به منظور راندن مسلمانان از سرزمین وحی ارزیابی میشد. [٢]
اگرچه انتظار تداوم اینگونه برنامهها و نقشههای خائنانه همواره وجود دارد، اما آنچه که بیم از عملی شدن طرحهای مزورانه را در اذهان مسلمین ایجاد کرده، همانا وجود زمینههای ایدئولوژیکی برای به وقوع پیوستن این نقشهها میباشد. فتواهای افراطی در خصوص مبارزه با قبرپرستی، مانند آنچه که داعش در سوریه انجام داد، میتواند بهانههای مؤثری را به دست بیماردلان و مخالفان شریعت اسلامی بسپارد.
حرکتهای افراطی، با فراموش کردن اصل احترام به مقدسات سایر ادیان، که در دین اسلام به طور آشکارا مطرح شده است، پیروان کثیری را دور خود گرد آورده، و با استفاده از احساسات مذهبی سادەلوحان این امت، دنیای امروز را پر از تهدید و تخریب نمودهاند ؛ این درحالی است که خداوند، مؤمنان را از توهین به اعتقادات سایر ادیان برحذار داشته است:
(وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ…) (ای مؤمنان!) به معبودها و بتهائی که مشرکان بجز خدا میپرستند دشنام ندهید تا آنان (مبادا خشمگین شوند و) تجاوزکارانه و جاهلانه خدای را دشنام دهند… (انعام/۱۰۸) از آنجایی که مکه قلب اسلام و مدینه روح آن است، لذا هر گونه تغییر و دگرگونی در الگوهای دینی و نمادین موجود در این مراکز، به مثابهی پیروزی آشکار دشمنان اسلام تلقی میشود.
وقوع هر احتمالی، به سابقهی آن بر میگردد، متأسفانه، نزدیکی سران عرب، به ویژه عربستان سعودی، و دوستی و رفاقت دیرینهی پادشاهان ممالک نفتخیز عربی با غرب و تشکیلات پنهانی و مقتدر فراماسونری، هرگونه احتمالی – از این گونه احتمالات – را ممکن میسازد ، کمکهای میلیاردی عربستان سعودی به کودتاچیان مصر برای سرکوبی فرزندان امت، چراغ سبز به اسرائیل و اعلام پشتیبانی این کشور از حملات صهیونیستها علیه غزه و حماس، و آرزوی امحای کامل جنبش مقاومت فلسطین، نمونههایی هستند که نوع گرایش حکومت حاکم بر سرزمین وحی را به خوبی نشان میدهد.
آیا کشوری که حاضر است برادران مسلمان خود را فقط به خاطر اختلاف نظر سیاسی و نه راهبردی، به تیغ تیز دشمنان دین بسپارد، نمیتواند به بهانههای مشابه، مثلاً به نام مبارزه با ایجاد اختلاف و یا سایر مصالح، قبر رسول اکرم را از جا کنده، و به مکانی نامعلوم سوق دهد؟ !!!
با جرأت میتوان گفت که هیچ تضمینی برای عدم اجرای طرحهای شوم دشمنان قسم خوردهی صهیونیسم و صلیبیون افراطی در سرزمین وحی وجود ندارد. بر این اساس، ساخت برج ساعت، و تبدیل آن به نماد ثانی در کنار خانهی خدا، خالی از شک و گمان نخواهد بود.
بنابراین، اگر موضوع انتقال قبر پیامبر اکرم -صلّی الله علیه وسلّم- بنا به بهانههای متعدد، امروز در قالب یک شایعه است، اما انگیزەای روانشناختی است تا میزان واکنش مسلمانان با آن سنجیده شود، و نیز در آینده ای نزدیک، انجام این عمل عادی به نظر آید.
سهولت وقوع حوادثی از این دست، در نتیجهی وجود شکافهای عمیق عقیدتی و فکری بین مسلمانان، و خلأ رهبری و مدیریت دینی مقتدر است. ا
ین دو عامل، همچون بمب اتمی که آمادهی انفجار است، جان امت را مورد هدف قرار دادهاند.
امیدواریم، علمای اسلامی، با وحدت فکری، و امت اسلامی با دستیابی به شعور جمعی و آگاهی وافی دینی، بتوانند دست در دست هم نهاده، و با برخورداری از هدایت رحمانی در کتاب الله، به انسجام و اقتدار اولیهی خود برگشته، و در مسیر ابطال نقشەهای پلید و شیطانی، گامهای استوار بردارند.
ارجاعات:http://fa.wikipedia.org١
٢– سایت تایم ترک
*انتشار این نوشتار، بە منزلەی تأیید محتوای آن از سوی گردانندگان سایت سوزی میحراب نیست.
نایب قدرت
منبع : اصلاح وب