تاریخ

پیامبر اُلگو(۲-۲)

✅ رفتار پیامبر(ص) در خانه و باخانواده

رسول الله (ص) در منزلش فردی مانند سایر بشر بود ، ام المومنین عایشه صدیقه (رض) می فرماید : خودش لباسش را تمیزمی کرد ، گوسفندان را می دوشید ، کار خودش را انجام می داد ، و اضافه می کند : لباسها را پیوند می زد و کفش خود را مرمت می نمود … [رواه البخاری]

در روایتی دیگر آمده عایشه (رض) می فرماید : (( آن حضرت (ص) نرم خو ترین و گرامی ترین انسان بود ، همواره خوشرو و متبسم بود .)) [ابن عساکر]

در این زمینه نیز پیامبر (ص) الگو و سرمشق حسنه ای است و خود آن بزرگوار توصیه می کنند که با اهل منزل و خانواده و همسران خویش مهربان و خوش برخورد باشیم آنگاه که می فرماید : ((خیرکم خیرکم لاهله و ٲنا خیرکم لاهلی )) [رواه ابن ماجه ]

(بهترین شما کسی است که با خانواده اش خوب باشد و من بهترین شما نسبت به خانواده ام هستم .

✅ میانه روی در گفتار و کردار پیامبر(ص)

عتدال و میانه روی، همان گونه که از نامش پیداست، به معنای پیمودن و گزینش راه میانه و وسط و عدم تمایل به دو طرف افراط و تفریط می باشد .

 این واژه در منابع اسلامی، با الفاظی مانند «قصد» ، «اقتصاد» ، «وسط »  استعمال شده است . با پژوهشی ژرف و عمیق می توان دریافت، همان گونه که اصل توحید در تار و پود احکام و مقررات اسلام و آیات و روایات پیچیده شده، اصل اعتدال نیز در تشریع احکام لحاظ گردیده است .

 قرآن کریم، امت اسلام را امت میانه و وسط می نامد و می فرماید: «و کذلک جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا»

و این چنین شما را امتی میانه (معتدل) ساختیم تا بر مردمان گواه باشید و پیامبر (ص) هم بر شما گواه باشد .

معنای آیه بالا این است که در آیین اسلام، هیچ گونه افراط و تفریط وجود ندارد و مسلمانان برخلاف سایر فرقه ها، از مقرراتی پیروی می کنند که قانونگذار آن، به تمام نیازهای فطری بشر آگاه بوده و همه جهات زندگی جسمی و روحی او را در نظر گرفته است .

اصل اعتدال، که در قرآن کریم به آن عنایت فراوانی شده است، در زندگی پر برکت پیامبر اکرم (ص) و در کلیه اعمال و رفتارشان به روشنی دیده می شود

رسول خدا (ص)در رفتار فردی، در خانواده و اجتماع ، در اداره امور و سیاست، در رویارویی با دشمنان و حتی در میدان نبرد ، اعتدال را پاس می داشت و از افراط و تفریط در هر کاری پرهیز می کرد و تاکید فراوان داشت که امتش از او پیروی کنند و در زندگی میانه روی پیشه سازند .

? چند نمونه از اعتدال در قرآن و سنت رسول(ص)

اعتدال در راه رفتن: با این که به حسب ظاهر، راه رفتن ، مساله جزئی و پیش افتاده ای است ، اما قرآن اعتدال را در همین مورد ، مورد توجه قرار داده و می فرماید: «و اقصد فی مشیک »  در راه رفتن میانه رو باش .

در جای دیگر اولین نشانه عباد الرحمن (بندگان خاص الهی) را تواضع در راه رفتن می داند و می فرماید: «و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا»

 بندگان شایسته خدا کسانی هستند که روی زمین با تواضع راه می روند .

ج) اعتدال در سخن گفتن: سخن و بیان از نعمت های بزرگ الهی و مهم ترین عامل نقل و انتقال مکنونات ضمیر آدمی است که خداوند آن را مایه امتیاز انسان از موجودات دیگر قرار داده است، و می فرماید: «الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البیان »

 خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود . انسان را آفرید و به او بیان را آموخت.

با این حال،  اگر حرف زدن از حد اعتدال خارج شد و به پرگویی مبدل گشت، به جای نعمت ، نقمت خواهد شد . از این رو، دانشمندان علم اخلاق در غیر موارد ضروری، سکوت را اولی از کلام می دانند .

بنا براین در اسلام به رعایت اعتدال در این مورد توصیه های فراوان شده است .

 ? جایگاه میانه‌روی در کلام نبوی

آن حضرت فرمودند: هر کس سه چیز داشته باشد، همان دارد که آل‌داود داشتند: اعتدال به هنگام خشم و رضا و میانه‌روى هنگام نیاز و بى‌نیازى و ترس از خدا در پنهان و آشکار.

در روایتی آن حضرت مومنین را از اینکه به طور کامل به دنیا گرایش یابند ـ هم‌چنان‌که یهود چنین‌اند ـ و از اینکه دنیا را رها کرده و به رهبانیت رو آورند ـ هم‌چنان‌که برخی از نصاری چنین کاری را مرتکب می‌شوند ـ نهی کرده است.

در عین حال فرمودند: در طلب روزى، میانه‌روى کنید؛ چرا که هر کس به آن‌چه برایش آفریده شده، دست مى‌یابد.

هم‌چنین آن حضرت فرمودند: هر که در زندگى میانه‌روى کند خدا او را روزى مى‌بخشد، و هر که اسراف کند خدا او را محروم مى‌سازد.

همچنین از انس نقل شده است که گفت: «پیامبراکرم(ص) وارد مسجد شد و ناگهان دید که ریسمانى بین دو ستون مسجد بسته شده است و فرمود: «این ریسمان چیست؟» عرض کردند: این ریسمان مال فلانی است، چون ناتوان مى‌شود، خود را به آن آویزان مى‌کند.

آنگاه پیامبراکرم(ص) فرمود: «آن را باز کنید! هر یک از شما باید تا زمانى نماز گزارد که با نشاط است، چون خسته شد، باید بخوابد».

همچنین آن حضرت پیرامون کیفیت نماز امام جماعت نیز فرمودند:

«هر گاه کسى از شما با مردم نماز گزارد، باید[نماز را] کوتاه بخواند، چون که در میان آنها ناتوان، بیمار و کهنسال است و هرگاه کسى از شما به تنهایى نماز مى‌خواند، مى‌تواند هر چه مى‌خواهد، نماز را طولانى بگزارد».

سول‌خدا(ص) در باره اعتدال در دوستی و دشمنی کردن با دیگران  چنین توصیه کرده‌اند:

دوست خود را دوست بدار از سر اعتدال(او را بر همه اسرار آگاه مساز)، شاید روزى از روزها دشمنت شود[و پشیمان شوى‌] و دشمنت را دشمن‌دار از روى میانه‌روى (پرده‌درى مکن)، شاید روزى از روزها دوستت شود [و شرمنده او شوى‌].

مساوات و برابری وعدالت پیامبر(ص)

نزد ایشان امیر و غریب ، کوچک و بزرگ ، آقا و غلام ، همگی برابر بودند. سلمان صهیب و بلال که غلام و برده بودند ، در بارگاه ایشان از سران قریش  موقعیت و رتبه ی پایین تری نداشتند.

نمونه هایی از اجرای عدالت و مساوات پیامبر(ص)

✳️ عدالت اجتماعی پیامبر اعظم(ص) در عدم تبعیض در اجرای قانون

در فتح مکه، زنی از قبیله بنی مخزوم مرتکب سرقت شد و از نظر قضایی جرمش محرز گردید، خویشاوندانش که هنوز رسومات نظام طبقاتی در خلابای مغزشان بجای مانده بود، اجرای مجازات را ننگ خانواده اشرافی خود می دانستند، به تکاپو افتادند بلکه بتوانند مجازات را متوقف سازند، اسامه بن زید (رض) را که مانند پدرش نزد رسول خدا(ص) محبوبیت خاصی داشت، وادار کردند به شفاعت برخیزد، او همین که زبان به شفاعت گشود، رنگ صورت پیامبر اعظم(ص) از شدت خشم برافروخته شد و با عتاب و تشدد فرمود: «چه جای شفاعت است، مگر می توان حدود قانون خدا را بلا اجرا گذاشت؟» دستور مجازات صادر نمود. اسامه متوجه غفلت خود گردید و از لغزش خود عذر خواست و استدعای طلب مغفرت نمود. پیامبر(ص) برای اینکه فکر تبعیض در اجرای قانون را از مخیله مردم بیرون بنماید به هنگام عصر در میان جمع به سخنرانی پرداخت و ضمناً عطف به موضوع روز کرده و چنین گفت:

«اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند بدین سبب که در اجرای قانون عدالت تبعیض روا می داشتند، هرگاه یکی از طبقات بالا مرتکب جرمی می شد او را از مجازات معاف می کردند و اگر کسی از زیردستان به جرم مشابه آن مبادرت می کرد او را مجازات می نمودند، قسم به خدایی که جانم در دست اوست در اجرای عدل درباره هیچ کس فروگذاری و سستی نمی کنم، اگر چه مجرم از نزدیکترین خویشاوندان خودم باشد.( اگر فاطمه دخترم دزدی کند دستش را قطع می نمایم .)

✳️ عدالت اجتماعی پیامبر اعظم(ص) در برخورد با دشمنان

 پیامبر اعظم(ص) همواره رعایت اصول انسانی و مقررات الهی را حتی در جنگ و پیکار نسبت به دشمن فراموش نمی کردند.

پیامبر اعظم (ص) وقتی لشکر اسلام را بسیج می کرد سپاه را با تمام افراد لشکر احضار نموده و به ایشان می فرمود: «بروید بنام خدای تعالی و استقامت جوئید به خدای و در راه خدا و بر ملت پیغمبر خدا جهاد کنید. مکر نکنید، از غنائم سرقت نکنید و کفار را بعد از قتل مثله نکنید و پیران و اطفال و زنان را نکشید و رهبانان را که در غارها و بیغوله ها جای دارند بقتل نرسانید، حیوانات حلال گوشت را نکشید مگر اینکه برای تغذیه به آنها نیاز داشته باشید. هرگز آب مشرکان را زهرآلود نکنید. شبیخون بر دشمن نزنید. درختان را از بیخ قطع نکنید مگر اینکه مضطر باشید و درختان میوه را برنیاورید و حرث و زرع و نخلستان را نسوزانید و می فرمود: من بیشتر دوست دارم که شما را در موقع مراجعت (از جهاد) همراه با مردمی ببینم که به اسلام گرویده اند نه با عده ای کودکان و زنانی که پدران و شوهران آنها را کشته باشید.»

پیامبر اعظم(ص) خود مظهر کامل عدالت بود در سراسر زندگانی پر برکت خویش می کوشید تا اصحابش ، ستم نکنند و از عدالت دور نشوند.

هنگامی که پیامبر اعظم (ص) نزد قبیله یهودی بنی نضیر رفت تا در پرداخت دیه دو مقتول از طایفه بنی عامر که به دست «عمروبن امیه» (یکی از مسلمانان) کشته شده بود، از آنها یاری و کمک بگیرد (بر اساس پیمانی که با رسول خدا بسته بودند بنی نضیر متعهد شده بود کمک کند) آنان در نهان توطئه کردند که رسول خدا(ص) را به قتل برسانند. خداوند رسول اعظم (ص) را آگاه کرد. و پیامبر (ص) دستور آماده باش برای جنگ به مسلمانان داد و این آیه درباره یهودیان توطئه گر و پیمان شکن که مسلمانان از آنان کینه به دل داشتند نازل شد. «…و لا یجرمنّکم شنآن قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی…

 هرگز دشمنی با قومی شما را به بی عدالتی وادار نکند، به عدالت رفتار کنید که به تقوا نزدیکتر است.»

به مسلمانان تذکر داد تا مبادا به خاطر دشمنی که با یهود دارند به بی عدالتی با آنها رفتار کنند. این در حالی بود که بنی النضیر با پیامبر(ص) پیمان بسته بودند که هرگز بر ضرر رسول خدا(ص) و یاران او قدمی بر ندارند و به وسیله زبان و دست ضرری به او نرسانند… هرگاه بر خلاف متن پیمان رفتار کنند، دست پیامبر(ص) در ریختن خون و ضبط اموال و اسیر کردن زنان و فرزندان آنها باز خواهد بود. با این حال پیامبر اعظم(ص) با عدالت و مهربانی و گذشت با آنها رفتار نمود و به کمتر از آن چیزی که به آنها قرار گذارده بود مجازات نمود.

✳️ عدالت اجتماعی پیامبر اعظم(ص) در مقابل حق الناس

الف ـ پیامبر اعظم (ص) خود نیز به قانون عدالت تن می داد، روزی به مسجد رفت و در ضمن خطابه فرمود: «خدا سوگند یاد کرده است در روز جزا از ظلم هیچ ظالمی نگذرد، اگر به کسی از شما، ستمی از من رفته و از این رهگذر حقی بر ذمّه من دارد من حاضرم به قصاص و عمل متقابل تن بدهم. از میان

مردم شخصی به نام «سواده بن قیس» به پاخاست و گفت یا رسول اللّه روزی که از طائف بر می گشتی و عصا را در دست خود حرکت می دادی به شکم من خورد و مرا رنجه ساخت.

فرمود: حاشا که به عمد این کار را کرده باشم. با این حال به حکم قصاص تسلیم می شوم. فرمان داد همان عصا را بیاورند و به دست سواده داد و فرمود: هر عضو بدن تو را که خسته است به همان قسمت از بدن من بزن و حق خود را همین دنیا از من بستان. سواده گفت: نه نه، من شما را می بخشم. فرمود:خدا نیز تو را ببخشد.»

آری چنین زیباست رفتار یک رئیس و زمامدار تام الاختیار دین و دولت در اجرای عدالت اجتماعی و حمایت از قانون.

✳️ عدالت اجتماعی پیامبر اعظم(ص) در برخورد با کودکان

یکی از نکاتی که پدران و مادران درباره کودکان باید در نظر داشته باشند، موضوع برقرار کردن عدالت در میان کودکان است، زیرا فرزندان باید از همان آغاز طعم عدالت را بچشند و خوبی آن را لمس کنند و با آن آشنا شوند و آن را لازمه زندگانی خود و جامعه بدانند و از بی عدالتی و ظلم و تبعیض گریزان باشند چرا که در زندگانی کودکان هیچ چیزی کوچک نیست، از این جهت کوچکترین امور نیز در اجرای عدالت لازم به نظر می رسد.

پیامبر اعظم(ص) سفارش می نمایند که اگر دوست دارید فرزندانتان در هنگام نیاز در نیکی کردن و محبت کردن به شما با عدالت رفتار کنند و از خط و مدار عدل خارج نشوند شما هم در کار بخشش بین آنها با عدالت رفتار کنید: «اعدلو بین أولادکم بالنحل کما تحبون أن یعدلوا بینکم فی البر و الطف؛ شما که می خواهید فرزندانتان در نیکی و محبت با شما به عدالت رفتار کنند در کار بخشش با آنها با عدالت رفتار کنید.»

پیامبر اعظم(ص) حتی در بوسیدن کودکان، امت و پیروان خود را به عدالت سفارش می کردند. علی (رض) می فرماید: پیامبر اعظم(ص) مردی را دید که دو کودک داشت یکی را بوسید و دیگری را نبوسید. آن حضرت فرمود: چرا بین آنان با عدالت رفتار نمی کنی؟!

انس (رض ) گوید: مردی نزد پیامبر اعظم(ص) نشسته بود. پسر او آمد. پدر، او را بوسید روی زانوی خود نشاند. سپس دختر آن مرد آمد (بدون اینکه او را ببوسد) وی را کنار خود نشانید. پیامبر(ص) فرمود:چرا بین آنها با عدالت رفتار نکردی؟!

پیامبر رحمت و پیامبر اعظم(ص) مؤمنان و پیروان خویش را دعوت می کرد که از خدا بترسند و میان فرزندان خود به عدالت رفتار کنند: «اتقوا اللّه و اعدلوا بین محمد انواع آزارها و شکنجه ها را با صبر و سعه ی صدر مقابله می کرد .[لوبون : حضاره العرب ، ص ۱۰۵٫۱۰۴]

محمد با مردم قریش که بیست سال با او دشمنی و عداوت داشتند ، با نرمی و شکیبایی برخورد کرد و آنان را از انتقام یارانش با سختی رهانید و فقط با محو تصاویر موجود در کعبه و پاکسازی آن از ۳۶۰ بت اکتفا کرد و دستور داد آنها را به سر و پشت بیندازند و کعبه را یک مبدٲ اسلامی قرار داد و پیوسته این عبادتگاه خانه ی اسلام به شمار آورد .[همان منبع /ص۱۰۸]

واگر ارزش مردان با کارهای بزرگ سنجیده شوند ، محمد از بزرگترین کسانی است که تاریخ او را می شناسد.[همان/۱۱۶]

? گواهی ادیب مشهور انگلیس ، جرج برنارد شاو :

محمد روح رحمت و شفقت بود و تٲثیر وی در طول گذر زمان و پیدا خواهد بود ، آنان که در اطرافش می زیستند ، او را از یاد نبردند و آنان که پس از او زندگی و حیات بسر بردند ، نیز او را از یاد نخواهند برد .[ جرج برنارد شاو : عظمه الاسلام ، ج ۱]

? گواهی مورخ مشهور آمریکایی ، ویل دیورانت :

هر گاه بر عظمت گواهی نماییم بر این اساس که انسان با عظمت در میان مردم تاثیر گذار بوده است ، می گوییم : محمد از بزرگترین عظمای تاریخ بوده است .[ ویل دورانت : قصه الحضاره ، ۱۳/۵۹]

? اعتراف ادیب جهانی روس ، تولستوی :

این افتخار برای محمد کافی است که ملتی ذلیل و خونریز را از چنگالهای عادتهای پست و نکوهیده ی شیطانی رهانید و راه پیشرفت و ترقی را به رویشان گشود. براستی شریعت محمد ، جهان را با انسجامش همراه با خرد و حکمت رهبری می کند.

من یکی از افرادی هستم که از محمد پیامبر ، که خداوند یگانه او را برگزید است ، تا آخرین رسالت به دست وی شکل گرفته و خودش نیز آخرین پیامبر قرار گیرد ، در شگفتم .[الحسینی الحسینی معدی: الرسول فی عیون غربیه منصفه .]

? اعتراف ادیب مشهور آلمانی ، گوته :

در تاریخ به دنبال نمونه ای برتر از این انسان می گشتم و آن را در محمد(ص) یافتم .[ گوته : الدیوان الشرقی للشاعر الغربی .]

 ? سخن آخر :

 به هر حال هر کسی باشی و دارای هر موقعیتی هستی و در هرحالی که شب و روز را سپری می کنی ، بدان سیره و زندگانی پیامبر(ص) بهترین راهنما و سرمشق زندگی ات است ، که تاریکی های زندگی را با نور فروزان خود روشن می کند و کدورتهای حیات را بر طرف می سازد . نا بسامانیهایت را سامان می بخشد و انحرافات را اصلاح و کجی ها را راست می نماید .

به راستی که سیره طیبه و جامع رسول الله (ص) ملاک حسن اخلاق و بنیاد آموزش ها ، برای همه ی ملل

جهان و همه ی طبقات بشر در تمام مراحل و شرایط گوناگون زندگی است .

آری سیره محمدی چراغ فروزانی برای جویندگان نور و روشی موفقیت آمیز برای طالبان هدایت،و راهنمایی هایش پناهگاه هر جوینده رشد و سعادت است.

 

✳️ عدالت اجتماعی پیامبر اعظم(ص) در قدرشناسی از افراد

الف ـ قدردانی پیامبر اعظم(ص) از کسانی که به نحوی در زندگی او نقش داشته اند بی نظیر است و گوئی رسول اللّه(ص) با سیره مبارک خویش می خواهد به پیروان خود این پیام را برساند که اگر انسان نتواند حق همنوع خود را بجا آورد، هرگز نمی تواند حق خالق خویش را ادا کند.

در مسجد آن حضرت زنی جارو می کشید و شبها همان جا می خوابید و مردم هزینه زندگی او را می دادند و اداره اش می کردند. شبی رسول اکرم (ص) او را در مسجد نیافتند، جویای حالش شدند. گفتند که او از دنیا رفته وبه خاکش سپرده اند. شاید اصحاب به شدت حساسیت پیامبر(ص)پی نبرده بودند و می پنداشتند که مرگ این زن برای ایشان چندان اهمیتی ندارد و به همین دلیل این خبر را به حضرت نرسانده بودند. رسول اکرم (ص) از شنیدن خبر مرگ آن زن متأثر شده با همراهان بر سر قبرش شتافتند، نماز میت خواندند و برایش طلب آمرزش کردند.

ب ـ «حلیمه سعدیه» که مدتی عهده دار زندگی رسول اکرم(ص) بود، وقتی به دیدار فرزند خود می آمد، رسول اعظم(ص) ردای خود را زیر پای او پهن می نمودند و گاهی می شد که حلیمه از حادثه و فشار گرسنگی سال سخت به ایشان پناه می برد و پیامبر(ص) از دیدن او بسیار خوشحال و به سخنانش گوش می داد و موقع رفتن چندان به او کمک می کردند که بی نیاز می شدند.

ج ـ رسول اعظم(ص) خدمات ارزنده خدیجه را هرگز فراموش نکرده و همواره از ایشان به احترام یاد می کردند و فضائل شان را بر زبان می راندند، بطوریکه مکرر می فرمودند: «بخدا قسم پروردگار عالم بهتر از خدیجه را به من نصیب نفرمود».

عایشه همسر پیامبر(ص) حکایت می کند که بسیار اتفاق می افتاد که چون گوسفندی در خانه پیامبر(ص) ذبح می شد، آنرا به قطعاتی قسمت می کرد و می فرمود: اینها را برای دوستان خدیجه بفرستید.

✅ مدارا راهکاری حکیمانه در سیره نبوی

مدارا یکی از اصول اخلاقی اسلام است که در بهبود روابط اجتماعی نقشی مهم و اساسی دارد. اگر در جامعه ‏ای از این اصل ارزشمند به درستی و بجا استفاده شود ، از بسیاری از کجروی‏ها، از جمله قطع روابط و کینه ‏ورزی و دشمنی ، جلوگیری خواهد شد و اعضا و افراد آن جامعه با آرامش روانی بیشتری زندگی خواهند کرد.

اسلام روی این اصل تأکید فراوان ورزیده و پیامبر(ص) همواره در زندگی پربرکت خود بدان عمل کرده ، آن را منش و

روش خود قرار می‏دادند و با مدارا و گذشت شناخته می‏شدند. پیامبر اکرم(ص) به خاطر گذشت و مدارایش ، از خداوند لوح «وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ» گرفت و بسیاری از دشمنان و معاندان از گذشت و مدارای ایشان به حقانیت نبوت ایشان پی برده و اعتراف می‏ کردند و بی ‏اختیار فریاد برمی ‏آوردند: « اللّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ »(انعام/۱۲۴)

«خدا داناتر است که رسالت خود را در کجا قرار دهد. »

در بررسی سیره عملی پیامبر(ص) و برخورد آن حضرت با مخالفان، باید گفت: با توجه به وظیفه اصلی پیامبران مبنی بر هدایت جامعه به سوی سعادت و کمال و ابلاغ پیام الهی، اصل اساسی حاکم بر رفتار آن‏ها ، بخصوص پیامبر(ص) ، اصل رحمت، محبت و شفقت بود؛ یعنی هدف اصلی آن حضرت، جذب مردم به سوی خود و دین مبین اسلام بود.

 وقتی هدف چنین باشد، رفتار نیز در راستای آن خواهد بود. آنچه بیشتر در رفتار نبوی بروز داشت و جلوه می‏ نمود مدارا با مخالفان بود؛ یعنی تا آنجا که ممکن بود، پیامبر(ص) مدارا می ‏نمود و از خطاها چشم ‏پوشی می‏ کرد.

 اما وقتی مخالفان، اساس دعوت پیامبر(ص) و اصول تغییرناپذیر دین را هدف قرار می‏ دادند و به اقدامات عملی در این راه دست می ‏زدند دیگر مدارا و مسامحه جایی نداشت و پیامبر(ص) چاره‏ ای جز برخورد همراه با خشونت نداشت و این نوع برخورد همواره در راستای حفظ دین و هدایت مردم صورت می ‏گرفت.

در بررسی قرآن کریم و احادیث و سیره نبوی به دست می ‏آید که «مدارا و نرمش» و «رأفت و رحمت»، اصل جاری اسلامی و ارزش مسلّم قرآنی و از عوامل گسترش اسلام در شبه جزیره عربستان و جهان بوده است و در حیات سیاسی و اجتماعی پیامبر(ص) چه در فقدان قدرت و حکومت ، و چه پس از تشکیل حکومت و کسب اقتدار ، در گفتار و رفتار ایشان استمرار داشته ‏اند.

✳️ اینک گواهی بزرگانی از غیر مسلمانان

بسیاری از غیر مسلمانان از شخصیت پیامبر بزرگ(ص) در شگفت آمده اند و در عین اینکه اسلام را نپذیرفته اند، اما سخنان بر حقی بر زبان آورده اند که تاریخ آنها را از زبانشان به ثبت رسانده و در کتابها و آثار علمی شان ماندگار شده است. این گواهی ها از این افراد منصف دلیل قاطعی بر گواهی دادن به عظمت اخلاقی به حساب می آید که رسول بزرگوار ما(ص) به آن آراسته بوده و از جمله ی این اخلاق، شیوه ی پر مهر ایشان است.

?گواهی مستشرق بزرگ فرانسوی گوستاف لوبون

منابع :

۱- پیام آور رحمت : دکتر راغب الحنفی السراجی

۲- پیامبر رحمت : علامه ابوالحسن ندوی

۳- فروغ جاویدان : سلیمان ندوی

۴- زندگانی پیامبر(ص) : امام ابو الاعلی مودودی

۵- مقالات اینترنتی اولادکم کما تحبون ان یبرّوکم؛ از خدا بترسید و میان فرزندان خود به عدالت رفتار کنید همانطور که می خواهید با شما به نیکی رفتار کنند.»

تهیه و نگارس : یونس سلیمان زاده

نمایش بیشتر

یونس سلیمان زاده

استان آذربایجان غربی- بوکان نویسنده و مترجم فعال و دعوتگر دینی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا